درباره مرد «نه چندان بوسیدنی» کابینه روحانی
به گزارش انصاف نیوز، سجاد صداقت گزارشگر اعتماد نوشت:
«کسانی که در فتنه ۸۸ خلافی مرتکب نشده باشند تضمین میکنیم برای ورود به کشور مشکلی نداشته باشند.» شاید تا همین چند ماه پیش کسی باور نمیکرد که این جملات را یکی از دولتمردان در پاستور به زبان آورد. اما چرخش روزگار باعث شد که چنین واژگانی را وزیر اطلاعات یازدهمین کابینه جمهوری اسلامی بیان کند. سیدمحمود علوی، وزیر تازه اطلاعات ایران که گفته بود با دوچرخه به این وزارت میرود، با این جملات حجمی از انتقاد و استقبال را برای خود به بار آورد. انتقادات و حمایتهایی که هر تحلیلگری میتواند آن را به روبهرو شدن با یک «رویکرد تازه» تعبیر کند رویکردی که شاید بر آمده از شخصیت و سلوک وزیر جدید اطلاعات ایران باشد. اما سید محمود علوی کیست و تا پیش از وزارت اطلاعات چه کرده است؟ آیا علوی قصد دارد فضای جامعه اطلاعاتی کشور را به سمت تازهیی سوق دهد؟
۱- فرزند سید رضا علوی در چهارم اردیبهشت ۱۳۳۳ در خانوادهیی مذهبی در لامرد فارس به دنیا آمد. او در دو سالگی به همراه خانواده عازم نجف شد و تحصیلات ابتدایی و سالهای اول متوسطه را در دبستان و دبیرستان علوی ایرانیان در این شهر گذراند. علوی در سال ۱۳۴۹ لباس روحانیت به تن کرد و تحصیلات حوزوی خود را ابتدا در نجف و سپس در آبادان، قم و تهران پی گرفت. علوی از آن دست روحانیونی است که همزمان با تحصیلات حوزوی، به تحصیلات دانشگاهی نیز پرداخته؛ او دوره کارشناسی را در مدرسه عالی تربیتی و قضایی قم (دانشگاه فعلی قم) در رشته علوم تربیتی با احراز رتبه اول گذرانده، کارشناسی ارشد را در دانشگاه فردوسی مشهد در رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی با کسب رتبه اول طی کرده و مقطع دکترا را در همان رشته در دانشگاه فردوسی مشهد با کسب رتبه عالی به پایان رسانده است. علوی تا پیش از این علاوه بر آنکه در بسیاری از دانشگاههای تهران به تدریس مشغول بود، عضویت در هیات علمی دانشکده صدا و سیما را نیز در کارنامه فعالیتهای علمی خویش دارد.
۲- علوی در سالهای پیش از انقلاب در تاسیس انجمن اسلامی جوانان آبادان و کانون اسلامی جوانان قم در ۱۳۵۰، چندین کتابخانه در مناطق مختلف استان فارس مابین سالهای ۵۴ تا ۵۷ و فعالیتهای فرهنگی تربیتی و تبلیغی در رابطه با نسل جوان در نقاط مختلف استان فارس حضور داشته است. او از اواسط دهه ۵۰ در شهر گراش استان فارس مستقر شد و تا سال پیروزی انقلاب در این شهر، لار و لامرد به مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی پرداخت. درباره روزهای پیش از انقلاب وزیر اطلاعات کنونی ایران میگویند که در اتاق خادم مسجد علی بن ابیطالب (ع) گراش سکونت داشته است. در خاطرات آن روزهای مردم گراش درباره سید علوی گفته میشود: «روزها در مسجد علی بن ابیطالب برای دانشآموزان کلاس آموزش قرآن و اصول عقاید دایر بود و شبها نیز در مسجد امام رضا (ع) (مسجد بازار) آقای علوی برنامه سخنرانی داشتند.» خاطره دیگری که درباره علوی در روزهای پیش از انقلاب نقل میشود از سخنرانیهای علوی در مسجد امام رضای این شهر است: «نیروهای ژاندارمری شاه از اول رمضان مسجد علی بن ابیطالب(ع) را که سید محمد علوی در آن سخنرانی داشتند و جمعیت زیادی در خود جمع کرده بود محاصره کرده بودند. هر شب بر تعداد جوانان افزوده میشد. تا آن موقع نمیتوانستند اسم آقا [امام خمینی] را علنی اعلام کنند و هرگاه میخواستند نام آقا را ببرند، میگفتند «آقای مورد نظر» و همگی صلوات میفرستادند. اما آن شب آقای علوی سخنرانی تند و آتشینی داشتند و در همان سخنرانی نام آقا را نه تنها علنی بلکه با پیشوندهای زیاد و به صورت غرا اعلام کردند.» حضور موثر او در گراش، لار و لامرد باعث شد که علوی پس از انقلاب مدارج ترقی را به سرعت طی کند.
۳- در ابتدای پیروزی انقلاب، سید محمود علوی در سالهای ۵۷ و ۵۸ نماینده ستاد مرکزی انقلاب اسلامی در جنوب فارس را بر عهده داشت. او تا سال ۶۰ نماینده دفتر امام خمینی(ره) در لامرد فارس بود تا اینکه با انفجار دفتر نخست وزیری و شهادت شهید نصیری، نماینده لارستان در مجلس شورای اسلامی اتفاقات تازهیی برای علوی به وقوع پیوست. علوی در انتخابات میان دورهیی مجلس شورای اسلامی از لارستان به مجلس راه یافت تا در کنار سید عبدالواحد موسوی لاری، نمایندگان لارستان در مجلس اول باشند. گفته میشود از همان روزها بود که علوی به شخصیتهای مهمی چون علی اکبر ناطق نوری نزدیک شد. هاشمیرفسنجانی در کتاب خاطرات سال ۱۳۶۲ خود درباره علوی مینویسد: «آقای سیدمحمود علوی، نماینده لارستان آمد و از وزارت بهداری به خاطر ندادن پروانه ساخت بیمارستان که بودجهاش را ایرانیهای مقیم جنوب خلیج فارس میدهند و از فرماندار لار شکایت داشت… آقای سید محمود علوی، نماینده لارستان با دو نفر از ایرانیان ساکن کویت آمدند که میلیونها تومان برای جبههها و بیمارستان لامرد کمک کردهاند برای تسهیلات در اجرای این امور کمک میخواستند… آقای سید محمود علوی، نماینده لارستان آمد و از عدم تحرک حزب جمهوری اسلامی در شهرستانها و بهویژه در حوزه علمیه قم و نیاز حوزه به تعلیمات سیاسی صحبت کرد و هدایایی برای جبهه آورد.» علوی در این سالها به مشق سیاست مشغول بود و بیشتر به کارهای حوزه انتخابیه خود میپرداخت. هاشمی در خاطره روز ۳۰ آذر ۶۲ خود مینویسد: «آقای علوی آمد و برای مستقل شدن لامرد در انتخابات آینده کمک میخواست.»
۴- علوی در انتخابات مجلس دوم نیز از همان حوزه انتخابیه لارستان به مجلس راه یافت. علی اکبر ناطق نوری که پس از کنار رفتن از وزارت کشور در سال ۶۵ و در انتخابات میان دورهیی تهران به مجلس راه یافته بود، در همین زمان تصمیم به تشکیل فراکسیونی میگیرد که علوی نیز در آن سهم دارد. ناطق نوری در خاطرات خود مینویسد: «وقتی… وارد مجلس شدم، دیدم دوستان ما در مجلس خیلی در اقلیت و بر عکس دوستان مقابل ما خیلی قوی و منسجم هستند. در این بین جمعی از دوستان نماینده بودند که به قول ما طلبهها «منّا» هستند، اما در فراکسیون نیستند. من به تعدادی از دوستان مثل آقای باهنر، آقای بادامچیان و آقای زوارهیی گفتم شما فراکسیون خود را داشته باشید. این جمعی که از حیث فکری با شما هستند ولی در فراکسیون شما نیستند به این دلیل است که از برخوردهای شخصی بعضی از شما ناراضی هستند و به همین جهت جدا شدند. پشت پرده توافق کردیم که آنها ارتباطی با من نداشته باشند. لذا من آنها را مثل آقایان شیخ حسین ابراهیمی شوشتری و دکتر علوی و تعدادی دیگر در منزل خود جمع کردم و جلسهیی گذاشتم و به تدریج یک فراکسیونی تشکیل دادیم.» علوی در این سالها مخبر و سخنگوی کمیسیون شوراها و امور داخلی، کمیسیون خاص وظیفه عمومی و کمیسیون خاص وظایف و اختیارات ریاستجمهوری بود. کمیسیون خاص همان کمیسیونی است که پایهگذاری وزارت اطلاعات در آن انجام شد.
۵- هاشمیرفسنجانی در خاطرات روز سه شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ مینویسد: «آقای علوی لاری آمد. درباره شهرستان شدن لامرد حرف زد.» با وجود اینکه بخش لامرد هنوز تبدیل به شهرستانی مستقل از لارستان نشده بود، اما در انتخابات مجلس سوم یک نماینده مستقل جهت این انتخابات داشت که در یک رقابت نفسگیر سیدرضی حسینیالمدنی، عضو مجمع تازه تشکیل روحانیون مبارز بر علوی پیروز شد. این شکست شاید یکی از غیر منتظرهترین اتفاقاتی بود که برای علوی رخ داد تا آنجا که او در ابتدای سال ۶۷ به هاشمی در اینباره گله کرده است.
۶- پس از اتفاقاتی که در تایید صلاحیت بسیاری از نمایندگان در انتخابات مجلس چهارم وجود داشت، علوی اینبار به عنوان نماینده شهرستان لامرد به مجلس راه یافت. او در این دوره به عنوان نایبرییس کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس شورای اسلامی فعالیت میکرد. وی در دوره پنجم نیز به مجلس شورای اسلامی راه یافت. او در این مجلس سمت نایبرییسی کمیسیونهای سیاست خارجی و آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی و رییس گروه دوستی پارلمانی ایران و کویت و ایران و مراکش را داشت.
۷- وزیر اطلاعات کنونی ایران در سالهای ۳۸ تا ۷۰ معاونت نظارت و بازرسی و معاونت روابط عمومی و تبلیغات سازمان عقیدتی- سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح را بر عهده داشت. شاید تجربه این فعالیت و تحصیلات فوقالعاده فقهی و دانشگاهی او بود که باعث شد مقام معظم رهبری از سال ۱۳۷۹ علوی را به عنوان رییس سازمان عقیدتی- سیاسی ارتش منصوب کند. در حکم علوی به تاریخ ۲۵ مرداد ۱۳۷۹ آمده بود: «نظر به شایستگیها و سوابق و تجاربی که از آن برخوردار هستید، جنابعالی را به ریاست سازمان عقیدتی ـ سیاسی ارتش جمهوری اسلامی منصوب میکنم.» علوی در این پست نیز رویکرد تازهیی از خود به نمایش گذاشت که شاید پیش از آن کمتر دیده شده بود. او درباره حضور نیروهای مسلح در مسائل سیاسی میگفت: «نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران حق دارند از مسائل سیاسی مطلع بوده و از قواعد بازی سیاسی آگاه باشند اما نباید وارد صحنههای بازی سیاسی شوند…» حتی پا را از این نیز فراتر گذاشت و در جایی دیگر اظهار داشت: «ارتشیها سیاست بلد هستند اما سیاسی باز نیستند.»
۸- اما فصل تازه زندگی سید محمود علوی مانند بسیاری دیگر از فعالان سیاسی ایران در خرداد ۱۳۸۸ رقم خورد. علوی که پیش از این در سال ۱۳۸۵ با کسب رتبه ششم از راهیابی به مجلس خبرگان در استان فارس بازمانده بود، اینبار در سال ۱۳۸۸ از تهران به این مجلس راه یافت. او در انتخابات میان دورهیی خبرگان با پیشی گرفتن از آیتالله تسخیری و به دست آوردن بیش از دو میلیون رای وارد مجلس خبرگان شد. البته شایعهیی در همان زمان به گوش میرسید که علوی با شعار «رای به دو سید» و «رای به دو محمود» در نقاط بالا و پایین شهر تهران همزمان آرای بسیاری را به دست آورده و با شکستن رکورد رای هاشمیرفسنجانی وارد مجلس خبرگان شده است. چندی بعد در حالی که علوی نهمین سال ریاست خود بر سازمان عقیدتی- سیاسی ارتش را پشت سر میگذاشت با حکم مقام معظم رهبری جای خود را به حجتالاسلام سیدمحمدعلی آل هاشم داد.
۹- اما داستان برای این نیروی خدوم انقلاب ادامه داشت. علوی در آستانه انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی با تشکیل جبهه ایستادگی برای حضور موثر در انتخابات و بازگشت به مجلس اعلام آمادگی کرد. او به عنوان رییس شورایعالی جبهه ایستادگی در ۴ دی ۱۳۹۰ با حضور در فرمانداری تهران برای شرکت در انتخابات مجلس نهم ثبت نام کرد. اما اوضاع بر وفق مراد علوی پیش نرفت. هر چند نام علوی به عنوان سر لیست جبهه ایستادگی و ائتلاف جهادگران و نفر دوم جبهه حامیان ولایت در تهران آمده بود اما در بهمن ماه اعلام شد که او از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شده است. علوی در مصاحبهیی که در اسفندماه در اینباره انجام داد رد صلاحیت خود را به استناد بند ۱ ماده ۲۸ قانون اساسی مبنی بر «عدم التزام عملی به اسلام و نظام» دانست و در جای دیگری گفت: «در ارتباط با صلاحیتم حرفهای زیادی برای گفتن دارم، اما در فضای انتخابات کوچکترین سخنی را روا نمیدانم؛ چرا که آنچه برای ما مهم است فضای مشارکت حداکثری مردم است.»
حتی بعد از تعطیلات عید نوروز ۹۲ و در حالی که همگان مشغول انتخابات ریاستجمهوری بودند، خبر آمد که سیدمحمود علوی اینبار به صورت چراغ خاموش در حوزه دماوند جهت حضور در انتخابات میان دورهیی مجلس ثبت نام کرده است. با رد صلاحیت دوباره او از سوی شورای نگهبان علوی از حضور در مجلس نهم بازماند تا سودایی دیگر را در سر بپروراند.
۱۰- نخستین همایش حسن روحانی در راستای اعلام کاندیداتوری برای انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری چهرههای شاخصی را در خود میدید. اما یکی از آشناترین آنها کسی نبود جز سید محمود علوی. علوی مانند دیگر وزرا و همکاران روحانی سابقه دوستی دیرین با او دارد. خود میگوید: «من چهار دوره در مجلس شورای اسلامی با آقای روحانی همکار بودم و بعد از اینکه نماینده مقام معظم رهبری در ارتش جمهوری اسلامی شدم باز هم با ایشان ارتباط داشتم و در برخی از مراسمهایی که در ارتش برگزار میشد از ایشان برای سخنرانی دعوت به عمل میآوردند. بعد از اینکه با رای مردم تهران نمایندگی مجلس خبرگان رهبری را نیز بر عهده گرفتم روابطم با آقای دکتر روحانی تنگتر شد بنابراین بنده با توجه به شناختی که در طول این دورانی که عرض کردم از ایشان دارم [روحانی] را ذاتا در عرصههای فکری، اعتقادی و باوری، رفتاری و حتی در عرصه اخلاقی، فردی معتدل میدانم و بر این باورم که اعتدال با ذات ایشان در هم آمیخته شده است.» این نزدیکی کافی بود تا حسن روحانی او را به عنوان وزیر اطلاعات به مجلس معرفی کند. در جلسه رای اعتماد به علوی در مجلس اما حرفهای بسیاری درباره وی زده شد. رسایی، نماینده تهران که به عنوان مخالف حرف میزد علوی را به لابیگری متهم کرد و گفت: «یکی از اشکالات وارد بر ایشان با وجود سوابق خوب در سایر حوزهها آشنا نبودن با حوزه عمل وزارت اطلاعات است… روحیه لابیگری در نمایندگان مجلس موضوعی طبیعی است اما این روحیه برای وزیر اطلاعات خوب نیست، ایشان با برخی چهرهها و شخصیتهایی ارتباط دارند که اگر وزیر اطلاعات بودند یا نباید با آنها ارتباط میداشت یا با آنها برخورد میکرد… آقای علوی برای امام جمعه بودن گزینه خوبی است ولی برای وزارت اطلاعات خیر.» خود او اما در این جلسه به بسیاری از پرسشها پاسخ گفت: «آنچه ریاستجمهوری را به پیشنهاد این برادرتان برای وزارت اطلاعات وا داشت استحضار ایشان از پیشینه حقیر بود که پیوسته به نوعی با ماموریتهای وزارت در ارتباط بوده است. عضویت فعال در کمیسیون خاص تدوین قانون وزارت اطلاعات در دوره اول مجلس شورای اسلامی است و هنوز من جزییات این جلسات را به خاطر دارم…» یکی از مهمترین بخشهای دفاع علوی از خود به جریان رد صلاحیتش باز میگشت: «این ثمره پروندهسازی به دور از اخلاق و مقتضیات شرع بود که به همه آنها پاسخ دادم و در نشستی که با آقای دکتر علیزاده داشتم که به درخواست آیتالله مومن پرونده اینجانب را با تمام دقت ملاحظه کرده، ایشان به صراحت اظهار داشت که من چیزی که مبنای درستی برای رد صلاحیت باشد در پرونده نیافتم و مشابه آن را برادران ارجمند دکتر اسماعیلی و امیری اعضای حقوقدان شورای نگهبان ابراز کردند.» مسالهیی که با واکنش عباسعلی کدخدایی روبهرو شد: «روند بررسی صلاحیت نامزدهای مجلس شورای اسلامی، طی فرآیندی قانونی در شورای نگهبان انجام میپذیرد و مورد مذکور نیز در آن زمان دقیقا بر اساس ضوابط مربوطه بررسی و اعلام نظر شده است.» اما با همه این بحثها علوی در رای اعتماد رای بالایی آورد و وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی شد.
۱۱- «در جهت تحقق جامعهیی امن موضوع مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغی رهبری و اجرایی شدن فرمان هشت مادهیی امام در جهت صیانت از حقوق مردم و فرمان هشت مادهیی رهبری در مبارزه با فساد اقتصادی همت کامل بهکار گرفته خواهد شد…» اگر به همین جملات در نطق علوی در مجلس توجه میکردید متوجه رویکرد او در وزارت اطلاعات و ریشه این جملات میشدید: «کسانی که در فتنه ۸۸ خلافی مرتکب نشده باشند تضمین میکنیم برای ورود به کشور مشکلی نداشته باشند.» جملاتی که واکنش تند رییس قرارگاه عمار را به دنبال داشت. مهدی طائب درباره اظهارات علوی گفت: «کسانی که در فتنه ۸۸ جرمی مرتکب نشده و به خارج از کشور سفر کردهاند، چه زمانی برای ورودشان به کشور منعی وجود داشته که وزیر اینگونه موضع میگیرد.» به نظر میرسد علوی باز هم جملاتی از این دست در چنته دارد و منتقدان نیز آمادهاند تا بر خلاف گذشته به راحتی وزیر اطلاعات کابینه یازدهم را به چالش کشند. مرد با صفای دولت روحانی که علی لاریجانی به شوخی درباره او گفت: «آقای علوی اینقدر هم بوسیدنی نیست، سلیقه هم چیز خوبی است!» روزهای سختی در پیش دارد، روزهایی که بخشی از آن به وزیر اطلاعات بودن دولت روحانی باز میگردد.
انتهای پیام
