سریالی با عنوان «فتنه تراریخته هراسی»

دکتر جعفر ذوالعلی، محقق مهندسی ژنتیک گیاهی و ایمنی زیستی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته نوشت:
چندی است که در مرور روزانه اخبار خبرگزاری های کشور، ناگهان صفحه ای ظاهر می شود که به موضوع گیاهان تراریخته یا محصولات مهندسی ژنتیکی شده (همان GMOها) پرداخته است. آن هم نه به تایید و ترغیب این محصولات، بلکه به تکفیر و تقبیح آنها! اکنون برای کسانی که بر حسب علاقه خود، این صفحات را پیگیری می کنند کاملا مبرهن شده است که در حال تماشای یک سریال هستند.
سریالی با عنوان “فتنه تراریخته هراسی” و به نویسندگی نخبگان و پیشکسوتانی نوظهور، با سناریویی نخنما و لحنی کاملا مطلوب مخاطب عام، که عده ای دوستدار بشر، خبرنگار و بازیگر شخصیتهای خوب، و دانشمندان مهندسی ژنتیک گیاهی شخصیتهای بد و شیطانی آن هستند. این سریال به کارگردانی و تهیه کنندگی X مجهول (و یا اگر معلوم، برای ما مردم و جامعه دانشگاهی برخاسته از مردم، کماکان مجهول!) پخش می شود.
تازه ترین قسمت این سریال را خبرگزاری فردا در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ماه ۹۵ به نقل از خبرگزاری تسنیم و با عنوان “آلودگی وسیع محصولات کشاورزی با محصولات تراریخته + اسناد” پخش کرده است. نظر به آن که این قسمت سریال به زعم سازندگان آن به طور مفصل به تمامی ابعاد فاجعه بار گیاهان تراریخته در ایران پرداخته است و آب پاکی را بر دستان فعالان حوزه گیاهان تراریخته کشور سرازیر کرده است، بنده به عنوان عضوی کوچک از این جامعه علمی که بحمدا… سهمی نیز از منافع تجاری توسعه این محصولات در کشور ندارم، بر آن شدم که به برخی از ابعاد سریال “فتنه تراریخته هراسی” بپردازم.
شایان ذکر است که روی سخن اینجانب به هیچ وجه به نخبگان، پیشکسوتان و فعالان واقعی حوزه ایمنی زیستی و سلامت کشور که حقیقتا در پی تامین سلامت و امنیت کشور و ملت ایران بوده و نظاممندسازی و توسعه ایمن فناوری گیاهان تراریخته را دغدغه خود دانسته و درباره آن به بحث و تبادل نظر می نشینند، نیست.
همچنین هر گونه اشاره به گیاهان تراریخته یا محصولات مهندسی ژنتیکی شده در این نوشتار معطوف به گیاهان و محصولاتی است که در روند طراحی، تولید، رهاسازی و فرمولاسیون آنها اصول و استانداردهای ایمنی زیستی به طور کامل رعایت شده است.
سریالی با عنوان “فتنه تراریخته هراسی”: گردانندگان این سریال بدون هیچگونه استثناء این محصولات را یک هیولای هفتسر توصیف می کنند که ساخته و پرداخته دست شیطان و عمال دیو صفت آن هستند. به مخاطب خود اینگونه القا می کند که ما هیچگونه خیر مستوری در این فناوری نمی بینیم و امر می کنیم که شما هم نباید ببینید. اگر به دنبال پاسخ به برخی از سئوالات کلیدی خود هستید، مثلا اگر می پرسید که چگونه ممکن است یک فناوری تهی مغز و بی اصالت که هیچ منفعتی برای بشر ندارد، بتواند برخی از مهمترین تولیدات کشاورزی جهان را به سیطره خود درآورد و حوزه جهانی کشت محصولات خود را در سطح بیش از ۱۸۰ میلیون هکتار از پنج قاره جهان بگستراند؟
چگونه ممکن است که ۱۸ میلیون کشاورز بزرگ و خرده پا با کمال میل بذر این محصولات را کشت کنند؟ آیا کشاورزان بزرگ ممالک پیشرفته که ساختارهای اجتماعی آنها بر اساس “انسان محوری” پایه گذاری شده است به ملت خود خیانت می کنند؟ یا کشاورزان فقیر ممالک کوچک به زور اسلحه گیاهان تراریخته را به جای بذرهای سنتی میکارند؟ چرا کشورهای پیشرفته ای که به زعم آقایان از ترس جان و فی الواقع به دلیل عدم نیاز، محدودیتهای بین المللی، و یا به عنوان یک سیاست در راستای موازنه محصولات کشاورزی در بازار تجارت جهانی، واردات یا مصرف این محصولات را ممنوع نموده اند، پیشرفته ترین مراکز تحقیقاتی و بالاترین سطوح علمی فناوری تراریخته را در درون کشور خود تاسیس و تثبیت کرده اند؟
و یا اگر هیچ خیر و آینده ای برای این فناوری وجود ندارد، چرا بزرگترین و قدرتمندترین کمپانی های بین المللی صهیونیستی که برای صد سال آینده خود برنامه دارند، سرمایه خود را به پای این فناوری ریخته اند؟، این سریال به سبک خود و با استفاده بینقص از استراتژی شارلاتانیزم به آنها جواب می دهد.
به نویسندگی نخبگان و پیشکسوتان نوظهور: سناریوی این سریال را جمع معدودی از آقایان که اساتید برجسته، نخبگان ممتاز، مفاخر عالم علم، حاکمان بلامنازع مجلات ISI و مایه فخر بزرگترین و معتبرترین دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی کشور هستند، می نویسند. این حاکمان عالم علم و این مدافعان حقوق اسلام و انسان، در حالی سناریوی سریال فتنه تراریخته هراسی را می نویسند که خود نه تراریختهدانند، نه تراریختهدارند، نه تراریختهکارند و نه شأن والای ایشان اجازه داده است که با هیچ تراریختهدان، تراریختهدار و یا تراریختهکاری تشریک مساعی کنند.
در واقع این بزرگان، مردم و مسئولان را از نزدیک شدن به فیل جدا برحذر می دارند، زیرا فیل موجودی بسیار خطرناک است. این موجود بدون هیچ تردید، موجودی غول آسا، دیو صفت، شیطانی و پاگنده است که قدرت فراوان با دو ابزار هجومی وحشتناک به نام عاج و خرطوم دارد! فیلدار همان شیطان، فیلبان همان عامل شیطان و فیل اهلی و رام شده دیوی سرگردان است! مهمترین سند بر اثبات این ادعا آن است که فقط چند کشور معدود که توسط شیطان مسخ شده اند، فیل دارند و بقیه کشورهای دنیا نه تنها فیل ندارند، بلکه کشورهای زیادی تجارت عاج فیل را ممنوع کرده و جریمه و زندان برای آن وضع کرده اند!
این بزرگان علم، آنچنان در بحر ISI غور کرده اند که مانند دکتر سپهر جندقی در سریال مرد هزار چهره در موضوع جراحی مغز و اعصاب به سادگی رسیده اند. شاهد این ادعا این که اصولا این بزرگان معتقدند که حرف زدن و مطلب نوشتن و نقد گفتن از یک فناوری نیاز به رفرنس معتبر ندارد و صدها http://… وجود دارند که هم ساده و هم معتبر هستند. آنها هر مقاله ای را که محتوی آن به نفع فناوری تراریخته باشد، به هر نحوی که این فناوری را تایید کرده باشد و در هر سطحی از علم که منتشر شده باشد، کاغذ پاره ای سفارشی بیش نمی دانند! احتمالا این نخبگان، در بیست سال قبل یا به این نخبگی و بزرگی نبوده اند و یا در آن زمان نیز دانشمندان بزرگ و ذی نفوذی بوده اند که اساتید بزرگ ما از راکفلر و مونسانتو رشوه گرفته اند و این نخبگان را برای تدوین و برنامه ریزی سرفصل دروس رشته های بیوتکنولوژی کشاورزی، ژنتیک مولکولی و مهندسی ژنتیک، بیوتکنولوژی گیاهان باغبانی و نظایر آن به جمع خود راه نداده اند!
وگرنه این مصلحت اندیشان در حق اسلام و ایران، همان زمان ریشه این جور رشته های تحصیلی را با تبر جهل خود می نواختند و در نطفه خفه می کردند و اکنون مجبور نبودند با تبر شکسته فناوری هراسی بر تنه ستبر درختی برومند بکوبند که اولین میوه هایش در حال رسیدن است و حامیان و متولیانش بسیار! با فیلمنامه ای نخ نما و لحنی کاملا مطلوب مخاطب عام: نویسندگان فیلمنامه و کارگردانان و تهیه کنندگان این سریال به خوبی می دانند که پیچیدگی ذاتی ادبیات تخصصی مهندسی ژنتیک سدی بزرگ بین طراحان و تولیدکنندگان محصولات تراریخته با مخاطب عام (توده مردم یا همان مصرف کنندگان) است. به دلیل پیچیدگی مبانی علمی این فناوری، مهندسان ژنتیک قادر به توضیح مبانی سخت فناوری خود به مخاطب عام نیستند، زیرا به هیچ نحو نمی توان در قالب یک پاراگراف یا یک صفحه، ژنتیک، مهندسی ژنتیک، ایمنی زیستی، و اصالت محصولات GMO را به مردم آموزش داد. مردم مبانی GMO را نمی دانند، مهندسان ژنتیک هم قادر به آموزش آسان این مفاهیم به مردم نیستند، موضوع تراریخته برای مردم مبهم است و حتی اسم آن هم برایشان نامأنوس است!
لذا در عدم حضور وجدان، با یک خیال راحت، با یک زبان ساده و احساسی، با لحنی از سر دلواپسی و همدلی می توان هر پدیده و واقعه هولناک و وحشتناکی را به این فناوری نسبت داد و هر پیامد ناخوشایندی را برای آن تصویرسازی کرد. مثلا می توان عکس چند سرنگ پر از خون فرورفته در یک گوجه فرنگی یا کدو را در توصیف گیاه تراریخته چاپ کرد. می توان ناهنجاری های هولناک ژنتیکی ناشی از مصرف بی رویه مواد شیمیایی سنتزی بر نوع بشر را به عنوان پیامد مصرف GMOها منتشر کرد. اصلا می توان گفت که شرکتهای صهیونیستی گیاهان تراریخته ای به ما می فروشند که این گیاهان علاوه بر جذب مواد معدنی و آب، انرژی را هم از زمین جذب می کنند. وقتی که بذر این گونه گیاهان در سطح وسیع کاشته شود، به دلیل افت انرژی زمین ناشی از رشد آنها، زلزله های مهیبی رخ می دهد که زمین و زمان را در هم می پیچد. آنگاه در تایید این ادعا تعدادی از عکس های مربوط به زلزله بم را ضمیمه نمود. قطعا، تشخیص میزان فضاحت و قباحت مستور در این ادعاها که کاریکلماتورهایی بیش نیستند، در نزد مخاطب عام بسیار سخت و باور آن برایش بسیار راحت تر است.
عوامل سریال، شخصیتهای خوب و برجسته: عوامل سریال فتنه تراریخته هراسی، فقط در راه خدا جهد می کنند. آنها عده ای مومن و نگران سلامت مردم، محیط زیست، تنوع زیستی و نسل ایرانی-اسلامی-شیعی هستند که قرار است به چنگال هیولای تراریخته تباه شود. آنها هیچ اعتراضی به عوامل مسبب سونامی سرطان در کشور ندارند، بلکه نگران تحقق افسانه ساختگی بروز سرطان ناشی از مصرف تراریخته ها هستند! آنها هیچ اعتراضی به آلودگیهای شدید و وخیم میوه جات و سبزیجات به انواع سموم شیمیایی سنتزی مسبب دهها بیماری خاص ندارند، بلکه نگران تحقق افسانه ساختگی عقیم شدن مردم ناشی از مصرف تراریخته ها هستند! آنها هیچ اعتراضی به آلودگیهای شیمیایی منابع آبی و خاکی و پسرفتهای اکولوژیکی ناشی از فعالیت های صنعتی غیرقانونی و فراقانونی در کشور ندارند، بلکه نگران انتقال افقی ژن های خیالی مقاومت به فلان آنتی بیوتیک منسوخ شده از گیاهان تراریخته به سایر موجودات هستند!
آنها هیچ اعتراضی به روند انقراض روزافزون گونه های وحشی جانوری و گیاهی کشور ندارند، بلکه نگران رقابتهای اکولوژیکی خیالی گیاهان تراریخته در مراتعی هستند که به لطف مدیریت های کلان برخی ها تبدیل به بیابان شده اند! آنها هیچگونه اعتراضی به واردات قانونی ناخواسته و غیرقابل اجتناب چندین میلیارد دلاری محصولات بی آزار و ایمن تراریخته به کشور ندارند، بلکه نگران تولید ملی نمونه های بومی این محصولات هستند! اصولا آنها نگران هیچ ضایعه ای جز گیاهان تراریخته در کشور نیستند، زیرا فقط گیاهان تراریخته را شیطان آفریده است و خوبان و مومنان با شیطان مخالفند!
دانشمندان مهندسی ژنتیک گیاهی، شخصیتهای بد و شیطانی: وقتی پذیرفتیم که گیاهان تراریخته محصولاتی شیطانی و آفریده صهیونیسم بین الملل برای نابودی نسل بشر هستند، پس دانش آموختگان و متخصصان مهندسی ژنتیک کشور نیز چیزی جز کارگزاران شیطان نیستند (با عرض معذرت از ساحت این عزیزان و سروران). لذا بایستی با آنها، پروژه هایشان، برنامه هایشان و اصولا هر اقدامی در راستای موفقیتشان برای توسعه و تثبیت فناوری بومی گیاهان تراریخته در کشور مبارزه کرد. اصلا بایستی هر ورق از برنامه ششم توسعه که نامی از مهندسی ژنتیک و گیاهان تراریخته در آن نوشته شده است، با آب مباح تطهیر کرد! باید فریاد وا انسانا! وا اسلاما! و وا ایرانا! سر داد، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک، پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی کرج، سایر پژوهشکده های مرتبط و بخش های بیوتکنولوژی کشاورزی دانشگاههای کشور را تعطیل کرد و از صرف بیت المال مسلمین برای پرورش نیروهای اهریمنی ممانعت کرد. بایستی با برچسب زنی و سندسازی ارتباط خیالی بنیان گزاران و اساتید برجسته این علم و فناوری در کشور با بنگاههای صهیونیستی را به واقعیت تبدیل کرد، برایشان پرونده سازی کرد، اغراض شیطانی برایشان برشمرد و موجبات نابودی آنها را فراهم آورد.
اگر جان ارزشمند دانشمندان برتر علوم هسته ای ما را اسرائیل و صهیونیسم از آنها گرفت، نخبگان مهندسی ژنتیک کشور را با دستان خود نابود خواهیم کرد.
به کارگردانی و تهیه کنندگی X مجهول: بنده به عنوان یک عضو هیات علمی دانشگاه دستی در امور نظارتی، اجرایی، اداری یا قضایی مملکت ندارم. لذا با عرض تاسف قادر به معرفی شخصیت یا شخصیت های حقیقی یا حقوقی که کارگردانی و تهیه کنندگی سریال فتنه تراریخته هراسی را بر عهده دارند، نیستم. در لغتنامه دهخدا در معنی کلمه شارلاتان آورده شده است: “کسی که با چرب زبانی مردم را فریب دهد، حقه باز، شیاد”. در مطلبی با عنوان “پدیده شارلاتانزیم” نوشته حسین تقوی در پایگاه اطلاع رسانی خانه خشتی آمده است: “شارلاتان ها کار بدون تخصص و مسیر اشتباهی را که انتخاب کرده اند به شدت و با اعتماد به نفس کاذب دنبال می کنند. آنها خوب حرف می زنند و خوب عمل می کنند، ولی کار و عمل خوب انجام نمی دهند. شارلاتان کسی است که خود را واجد توانمندی ها و ویژگی ها و دانشی معرفی می کند که فاقد آن است. فردی که برای تحقق اهداف خود از دروغ گویی رو گردان نیست، یا فردی که به هر طریق دنبال شهرت، آوازه و منافع نامشروع است. شارلاتانیزم، مرام و مسلک فرد یا افراد شارلاتان است. در چارچوب اندیشه ماکیاولی، هدف وسیله را توجیه می کند. این افراد هدف یا اهدافی دارند که برای رسیدن به آن متوسل به هر وسیله ای می شوند، خواه این وسیله مشروع باشد یا غیرمشروع! اینان منافع فرد و گروه را به هر چیز ترجیح می دهند و خودخواهی اصل زندگی آنها شده است.”
شاید مخاطبان این نوشتار بر بنده ایراد بگیرند که شارلاتان واژه مودبانه ای نیست و شارلاتانیزم پدیده ای بسیار نکوهیده است. اما متاسفانه عملکرد عوامل و سناریوی سریال فتنه تراریخته هراسی کاملا مبتنی بر این واژه هاست. پیشروترین، پرکارترین و دلسوزترین دانشمند مهندسی ژنتیک و گیاهان تراریخته کشور را با سند و مدرکی که می سازند و با مطالبی که هنرمندانه می نویسند به کمپانی صهیونیستی راکفلر منتسب می نمایند! زمانی که شما برای خرید یک کالا یا فراگیری یک دانش اقدام می کنید به چه کسی جز فروشنده آن کالا یا دارنده آن دانش مراجعه می کنید؟ فناوری گیاهان تراریخته از ابتدا در سیطره ممالک قدرتمند بوده است و کماکان هم قرار دارد! بیست سال قبل، یک جوان نخبه که اهمیت این فناوری را زمانی که هیچکس هیچ توجهی به آن ندارد درک می کند و به دنبال یادگیری و وارد کردن آن به کشور خود می رود. چه چاره ای داشته است جز آنکه به کسانی مراجعه کند که عرضه کننده این فناوری بودهاند؟ دانش لازم را به دست می آورد، این فناوری را همراه با خود برای کشورش به ارمغان می آورد و بیست سال تمام برای بومی سازی این فناوری در کشور خود تلاش می کند. آنگاه با استناد به بخش قدردانی مقاله علمی منتشر شده از پایان نامه تحصیلی وی، او را که اکنون مدیری مهم و تاثیرگزار در کشور است، به بنیاد راکفلر منتسب می نمایند. برای اثبات ادعای کذبشان، دانشجوی ایرانی را که نفر اول مقاله بوده است به عنوان نویسنده مسئول معرفی می نمایند و تشکر مدیر پروژه انجام شده در کشور خارجی از حمایت مالی بنیاد راکفلر را به نحوی با یک خط قرمز بولد به انظار خوانندگان می آورند که جمله بعدی مبنی بر بورسیه دولت جمهوری اسلامی ایران برای دانشجوی ایرانی در زیر این خط پنهان شود!
اینگونه سندسازی برای صهیونیست جلوه دادن یک دانشمند برتر ایرانی که جوایز علمی متعددی را از معتبرترین جشنواره های ملی دریافت کرده است، کاری جز شارلاتانیزم است؟ اگر او این فناوری را در یک پروژه با حمایت مالی یک شرکت یا بنیاد چینی، ژاپنی یا روسی فرا می گرفت، آنوقت با چه بهانه ای با آبروی علمی و مدیریتی اش بازی می شد؟
قریب به بیست سال قبل، مدیر یکی از بخش های وزارت امور خارجه بدون آن که آشنایی لازم را با مهندسی ژنتیک داشته باشد، به کارشناس زیردست خود اعتماد نموده و نامه ای سرشار از دروغ و تحریف برای مخالفت با فناوری تراریخته با امضای وی به رئیس جمهور وقت فرستاده می شود. پس از سال ها در زمانی که آن شخصیت سیاسی، یک مدیر ارشد، توانمند و بسیار محبوب برای ملت ایران است، آن نامه را رسانه ای می کنند تا از محبوبیت یک وزیر برای نابود کردن یک فناوری در نزد مردم استفاده کنند. انجام چنین اموری برای سرکوب یک فناوری، کاری جز شارلاتانیزم است؟
از سوی دیگر، عدم استفاده از چهره های شناخته شده مهندسی ژنتیک گیاهی کشور در تدوین مطالب مربوط به ملاحظات ایمنی محصولات تراریخته، تقبیح نظر کارشناسی سازمان غذا و داروی کشور مبنی بر سلامت محصولات GMO، مردود دانستن اصل فناوری گیاهان تراریخته، استفاده از تصاویر هولناک و چندشآوری که کمترین ارتباط یا سنخیتی با گیاهان تراریخته ندارند، چسباندن گیاهان تراریخته به بیوتروریسم و آگروتروریسم، ایجاد هراس از فناوری در مردم، حمله به سرشاخه های توسعه فناوری بومی گیاهان تراریخته در کشور، نخبه سازی در تقابل با فناوری، ضد تراریخته نامیدن پروتکل ایمنی زیستی کارتاهنا، استناد به آمار خام محدودیت جهانی فناوری تراریخته بدون ذکر دلایل اصلی ممنوعیت واردات و مصرف این محصولات در برخی کشورها، عدم اشاره به سرمایه گزاری های بنیادی عظیم همان کشورها برای توسعه بهنگام فناوری بومی تولید محصولات GMO، ایجاد حساسیت منفی در مسئولان کلان مملکتی نسبت به فناوری گیاهان تراریخته، عدم اشاره به سازمان های حامی این محصولات در دنیا نظیر WHO، FAO و WTO، عدم اشاره به جنبه های بسیار پیشرفته ایمنی و سازگاری زیست محیطی محصولات تراریخته، عدم اشاره به مراحل بسیار سنگین و تخصصی فرایند صدور مجوز طراحی، تولید و رهاسازی محصولات تراریخته و چندین و چند خدعه، دروغ و بدعت دیگر در سریال فتنه تراریخته هراسی، چیزی جز شارلاتانیزم است؟
متاسفانه هر بار که یک قسمت جدید از سریال فتنه تراریخته هراسی آگاهانه یا ناآگاهانه توسط یکی از خبرگزاری های کشور اکران می شود، عده ای از دوستان و دشمنان این فناوری نیز با یا بدون برخورداری از اطلاعات کافی از مهندسی ژنتیک، گیاهان تراریخته، ایمنی زیستی و محصولات GMO، جبهه ای از زد و خورد شفاهی به راه می اندازند که تاثیر منفی پخش این سریال بر سرنوشت گیاهان تراریخته در کشور را صد چندان می کند.
چند ماه قبل، پس از پخش یکی از قسمتهای این سریال در خبرگزاری فارس خطاب به این دوستان نوشتم: دوستان، عزیزان و سرورانی که این مطالب سیاه و سفید را نوشته اید، به خدا قسم رنگهای دیگری هم وجود دارد که بین سیاه و سفید قرار گرفته اند! برادران و خواهرانی که از قرآن و حدیث برای افراط و تفریط کمک گرفته اید، به خدا قسم در دین، مشی اعتدال هم وجود دارد. عزیزانی که مستقیم و غیرمستقیم با اعتبار افراد بسیار معتبر و آبرومندی بازی کرده اید، مملکت بازرس و حسابرس و قوه قضائیه و قهریه دارد! چرا شما پای دیگران را به امور خود وسط می کشید؟ اگر ۲۸ کشور دنیا ۱۸۰ میلیون هکتار تراریخته می کارند و ۲۰ کشور هم واردات آن را منع کرده اند، مگر نشنیده اید که “صلاح ملک خویش، خسروان دانند”.
بیایید به این بحثهای سیاه و سفید و سرشار از اغراض و کینه ها و سلایق که چیزی جز تشویش اذهان عمومی، سردرگمی خلق ا… و ایجاد روحیه ی یأس در پی ندارد، خاتمه دهید. محصولات تراریخته و مهندسی ژنتیک شده نه آنقدر هیولای هفت سرند که نشود از هیچ سمتی به سوی آنها آمد، و نه آنقدر ملوس و بی آزارند که بشود همه جوره در بغلشان گرفت! مهندسی ژنتیک هم مثل برق، مثل نانو، مثل انرژی هسته ای و مثل خیلی فناوری های دیگر نیاز به ساماندهی دارد و بس! مملکت صاحب دارد، محیط زیست متولی دارد، مهندسی ژنتیک متولی دارد، سلامت مردم متولی دارد! بیایید بجای این بحث ها، همگی یکدل و یکصدا شوید و از این متولیان بخواهید که شوراها و جلسات رسمی و کاملا تخصصی مشورتی با حضور کارشناسان و متخصان داخلی و خارجی تشکیل دهند و ملزومات تثبیت، توسعه و تجاری سازی فناوری را در چارچوب استانداردهای ایمنی و سلامت محیط زیست، مردم و تنوع زیستی فراهم کنند. درست است که سال ۹۴ پایان یافته است، ولی یادمان باشد که به این میگویند: همدلی و همزبانی!
انتهای پیام