ادغام واحدهای علوم و تحقیقات: یک تصمیم مقبول

محمدباقر کریمی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داد، نوشت:
اتخاذ تصمیم‌های بزرگ با سرنوشت دانشگاه آزاد اسلامی گره خورده است. این دانشگاه که تأسیس آن  حاصل یک تصمیم خطیر و دوراندیشانه بود، در مسیر رشد و توسعه ی خود نیز چندین بار شاهد چنین تصمیم گیری های مهمی بوده است که تأسیس واحد علوم و تحقیقات در زمره آنها می باشد. واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی در تهران تنها ۲ سال پس از تأسیس این دانشگاه با هدف تأمین اعضای هیأت علمی مورد نیاز واحدهای این دانشگاه تأسیس شد. البته توسعه ی واحدهای علوم وتحقیقات در مراکز استانها، مجدداً در دوره ی دولت های نهم و دهم و برای مواجهه با محدودیت های سنگینی که دولت به دلایل غیر علمی و عمدتاً سیاسی برای دانشگاه آزاد اسلامی ایجاد کرده بود، به اجرا در آمد. این بار در زمانی که به دلیل پذیرش بی رویه دانشجو در مقاطع کارشناسی و کاردانی در دانشگاه های پیام نور و علمی کاربردی که در موارد زیادی یا با اساسنامه آنها مغایرت داشت و یا شرایط  حداقلی فضا و هیأت علمی آن تأمین نشده بود و در یک فضای غیر رقابتی، شرایط برای پذیرش دانشجو در بسیاری از واحدهای دانشگاه آزاد سخت شده بود، تصمیم تأسیس واحدهای علوم و تحقیقات در مراکز استانها یک تغییر تاکتیکی به حساب می‌آمد تا دانشگاه بتواند از خیل بسیار زیاد علاقه‌مندان و داوطلبان تحصیلات تکمیلی پذیرش دانشجو کرده و ادامه ی فعالیتش با مشکل مواجه نشود. اما پس از تغییر مدیریت در دانشگاه آزاد، اخیراً تصمیم به ادغام واحدهای علوم و تحقیقات با واحدهای مادر گرفته شد که این بار نه یک تصمیم تاکتیکی بلکه یک تصمیم استراتژیک، درست و به موقع به نظر می آید که البته مورد حمایت جامعه اساتید و کارکنان دانشگاه نیز هست. در ادامه به چند دلیل مقبولیت این تصمیم ارزشمند اشاره می‌شود:
۱- ایجاد محیط فرهنگی متوازن: در روند قبلی دانشگاه، توسعه تحصیلات تکمیلی عمدتاً در واحدهای علوم و تحقیقات متمرکز می شد و مقاطع پایین‌تر در سایر واحدها دایر می شد که پیامد آن این بود که از لحاظ جامعه‌شناسی، واحدهای علوم و تحقیقات با میانگین سنی دانشجویی بالاتر از ۲۶ سال، دانشگاه هایی کاملاً ساکن و کم تحرک بوده و در عوض واحدهای دیگر با جامعه دانشجویی جوان تر و با میانگین سنی زیر ۲۳ سال فضای بسیار با نشاط، پر تحرک و پر تلاطم را تجربه می‌کردند. ادغام این دو محیط می تواند چتری از آرامش و پختگی بر روی فضای شاد و با نشاط ایجاد کند که به خود کنترلی فضای فرهنگی دانشگاه و متعادل کردن آن بدون نیاز به عامل بیرونی کمک کند. همچنین آشنایی، تعامل و همکاری های افراد این دو طیف می تواند به دانشجویان مقاطع پایین‌تر در جهت یافتن الگوهای مناسب و به تبع آن تحصیل بهتر، هدفمندتر و با نیم نگاهی به تحصیلات تکمیلی کمک نماید.  
۲- گامی در جهت بسترسازی برای تحقق تجاری سازی تحقیقات: ایده تبدیل کارهای تحقیقاتی به محصولات ارزشمند و تجاری سازی آنها فقط یک شعار زیبا نیست. این ایده مهمترین مانیفست ریاست فعلی دانشگاه بوده و با آینده دانشگاه و توفیق و بالندگی آن ارتباط تنگاتنگ دارد. در این عرصه، شعار و فضا سازی تبلیغاتی کارکرد محدودی دارد و نیاز به بسترسازی، نهادسازی و اتخاذ تدابیر درست مدیریتی در جهت حصول به آن می باشد. طبعاً مهمترین ابزارها برای اجرایی سازی این ایده تأسیس پژوهشکده‌ها و مراکز تحقیقاتی جهت سازماندهی پتانسیل انسانی و آزمایشگاهی دانشگاه و همچنین رصد بازار هدف، نیازسنجی و تعریف پروژه های تحقیقاتی کاربردی مؤثر می باشد. این طبیعی هست که امکانات آزمایشگاهی واحدهای علوم و تحقیقات قابل قیاس با واحدهای قدیمی‌تر نخواهد بود که در بازه زمانی طولانی و موقعی که ارز زیاد گران نبود و سایه تحریم ها بر روی بازار این تجهیزات نیفتاده بود، اقدام به تأسیس آزمایشگاه و کارگاه های ارزشمندی کرده‌اند که می توان از ظرفیت اضافی این تجهیزات در مراکز تحقیقاتی نیز استفاده کرد. و این در حالی است که تجهیز آزمایشگاه های پرهزینه در واحدهای علوم و تحقیقات مقدور و مقرون به صرفه نبود. از طرفی، نیروی علمی مؤثر که قادر به اجرای پروژه های تحقیقاتی واقعی باشند، عبارتند از اعضاء هیأت علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی که واجد توانمندی های لازم باشند و دانشجویان مقطع کارشناسی که غالباً هنوز در حال آموزش در یک رشته تخصصی هستند، نمی توانند به اندازه دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری در اجرای پروژه های تحقیقاتی مثمرالثمر واقع شوند. ادغام واحدهای علوم و تحقیقات با سایر واحدها، یعنی تجمیع منابع آزمایشگاهی و نیروی انسانی تحقیقاتی مؤثر(اعضای هیأت علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی) به عنوان دو بال مراکز تحقیقاتی در کنار هم. در چنین محیطی می توان اقدام به تعریف و اجرای پروژه های تحقیقاتی هم سو با نیازهای محیط‌های هدف در حوزه عمومی، صنعت و بازار نمود و این امر نیز می تواند به ایجاد شرکت های دانش بنیان واقعی، کارآمد و موفق منجر شود.
۳- کمک به رونق و بالندگی علمی دانشگاه: علی‌الاصول برای اساتیدی که در یک دانشگاه برای دانشجویان دوره کارشناسی و با هدف آموزش صرف،  فقط دروس روتین و مشخصی را تدریس می کنند، زمینه، انگیزه و مشوق های کافی برای انجام تحقیقات علمی و مشارکت در کنفرانس ها و همکاری با مجلات علمی کمتر وجود دارد. این در حالی است که برای یک عضو هیأت علمی در دانشگاه، پژوهش باید وجهه غالب بوده و حتی آموزش او متأثر از پژوهش هایش باشد. ولی در مقام تناظر و مقایسه، تدریس در مقطع تحصیلات تکمیلی مستلزم مطلع بودن اساتید از آخرین یافته های علمی در حوزه تخصصی هست و چنین چالشی او را به مطالعه و تحقیق مستمر وامی‌دارد. در این فضا استاد با تعریف پروژه های تحقیقاتی دامنه دار و استفاده از ظرفیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی، آموزش و پژوهش را توأمان پیش می برد و نتایج حاصل از آن را در قالب مقالات علمی در مجلات و کنفرانس‌های معتبر ارائه داده و هم باعث ارتقاء حقیقی و هم باعث ارتقاء حقوقی او مطابق آیین نامه ارتقاء دانشگاه‌ها باشد. ادغام واحدهای علوم و تحقیقات که در حال تجربه‌ی تراکم بالای دانشجو در مقاطع تحصیلات تکمیلی بودند در شرایطی که بعضاً نسبت استاد به دانشجو در آنها نسبت به واحدهای دیگر به دلیل عدم تثبیت جایگاه آنها، پایین تر هم بود(به استثناء واحد علوم و تحقیقات تهران)، باعث بهره برداری بهینه و کیفی تر از پتانسیل تحصیلات تکمیلی خواهد شد. این رویداد وزن پژوهش را نسبت به آموزش بالاتر برده و به رونق تحقیقات و انتشارات علمی و در نتیجه به ارتقاء رتبه اساتید کمک خواهد کرد و نتیجه آن نیز بهبود کیفی دانشگاه و هر چه بهتر شدن جایگاه تولید علم کشورمان در رتبه‌بندی‌های معتبر جهانی و منطقه ای خواهد شد.  
۴- یک تصمیم مبتنی بر واقعیت: الگوی ایجاد واحدهای علوم و تحقیقات قبلاً در تأسیس دانشگاه تربیت مدرس تجربه شده بود، جایی که پس از انقلاب فرهنگی برای جبران خلأ ایجاد شده و با هدف تربیت نیروی انسانی متعهد و کارآمد برای تأمین هیأت علمی دانشگا ه های کشور تأسیس شد، اما بعدها این تصمیم تعمیم نیافت که معنای آن این بود که تأسیس چنین مراکزی برای شرایط اضطراری لازم بود اما پس از عبور از وضعیت اضطرار و عادی شدن شرایط، تأسیس چنین دانشگاه هایی ضروری نبود و وظیفه تربیت عضو هیأت علمی بین همه دانشگاه هایی که شرایط برگزاری دوره تحصیلات تکمیلی داشتند، توزیع شد. واحدهای علوم و تحقیقات نیز از این قاعده تبعیت می کنند، مضاف بر اینکه بعد از مدتی و پس از بازگشت از نقطه اوج جمعیتی متقاضیان تحصیلات تکمیلی که آمارها نشان می دهد بیشتر از چند سال هم طول نخواهد کشید، این دانشگاه ها حتی برای تکمیل ظرفیت های دانشجویی خود و برای ادامه حیات خود دچار مشکل می شدند، فلذا این ادغام استفاده خوب و هوشمندانه از یک تجربه با ارزش و اتخاذ یک تصمیم آینده‌نگرانه می باشد.
۵- یک تغییر ساختار در جهت پاسخ به تغییرات برون-محیطی:  ماهیت سازمان ها یک سیستم باز هست که متأثر از تغییرات در محیط پیرامونی است.  در دنیای امروز که محیط بیرون هر سازمان با تغییرات سریع و پرشتاب در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مواجه است، هر سازمانی برای بقاء و رشد خود باید به دقت این تغییرات را رصد کرده و متناسب با آن تدبیر لازم را اتخاذ کند. از وقوع تغییرات در محیط بیرون نمی توان جلوگیری کرد و وجود آنها را به عنوان یک واقعیت باید پذیرفت اما نه به صورت منفعلانه بلکه به صورت فعالانه. در چنین شرایطی مدیران هوشمند، متناسب با تغییرات در بیرون سازمان، اقدام به اعمال تغییرات در سیاست گذاری و نیز به روز رسانی ساختار نموده و در جهت رفع تهدید و در صورت امکان تبدیل آن به فرصت و یا بهره برداری از فرصت پیش آمده در اثر یک تغییر برون محیطی در جهت منافع سازمان خود گام بر می دارند. تصمیمات اتخاذ شده اخیر در دانشگاه آزاد اسلامی، مانند چابک سازی سازمان مرکزی، سازمان دهی مجدد دانشگاه و تشکیل هیأت های امنای استانی و تفویض اختیار به آنها، تغییر سیاست از آموزش محض و کارهای تحقیقاتی مقاله محور به سمت تجاری سازی تحقیقات و کسب درآمد از محل هایی به غیر از شهریه و تأکید بر تأسیس شرکت های دانش بنیان و اخیراً هم ادغام واحدهای علوم و تحقیقات با واحدهای مادر، از این دست تصمیمات هستند که در جهت پاسخ به تغییرات محیط پیرامون و نیز پوشش دادن به اهداف بلند مدت دانشگاه و تثبیت مسیر رشد و بالندگی آن اتخاذ شده اند.
۶- استفاده بهینه از منابع دانشگاه: در حالی که در بسیاری از واحدهای دانشگاه به دلیل کاهش ورود دانشجو در برخی رشته های مقاطع کارشناسی و کاردانی، ظرفیت های زیادی از فضای آموزشی، اداری و نیروی انسانی در حال آزاد شدن هست، واحدهای تازه تأسیس علوم و تحقیقات می بایست در جهت بناء ساختمان، تجهیز و استخدام نیروی انسانی گام بر می داشتند و این یک تناقض در سطح کلان دانشگاه به وجود می آورد. لذا اقدام به این ادغام باعث استفاده مجدد از منابع دانشگاه  و بهره وری در استفاده از آنها خواهد شد.
دلایل شش‌گانه فوق که حتی می توان دلایل فرعی دیگری را هم به آنها اضافه کرد، همگی مؤید خردمندانه بودن این تصمیم هستند. البته هر حرکتی که در متن آن تغییری وجود داشته باشد همیشه مقاومت-هایی هم در مسیر آن وجود دارد اما این هم یک قاعده کلی است که یک تصمیم مبتنی بر بینش درست و استوار بر منطق قوی در نهایت بر موانع غلبه می کند و با موفقیت اجرا می شود. همچنین بررسی ها نشان می دهد که اساتید و کارکنان دانشگاه از این تصمیم خردمندانه هیأت رئیسه دانشگاه آزاد اسلامی استقبال کرده و از آن حمایت می کنند و قطعاً چنین رویکرد مثبتی به اجرای سریعتر فرآیند ادغام و بهره برداری بهتر از نتایج آن کمک خواهد کرد.
انتهای پیام

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا