تحلیلهای اصولگرایانه از “شکست” +تحلیلهای اصلاح طلبانه از “برد”
شکست اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری با واکنش های متفاوتی از سوی تحلیلگران و رسانه های این جریان صورت گرفته است. از خودخواهیها تا تحریمها دلایلی مختلفی است که فعالین این جریان برای این شکست سنگین عنوان کرده اند.
پس از اعلام پیروزی حسن روحانی نامزد انتخاباتی اصلاح طلبان و میانهروها در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، برخی ناظران شکست اصولگرایان را سنگین توصیف کردند و دلایل مختلفی را برای آن ذکر نمودند.
اما در خود جریان اصولگرا رویکردهای متفاوتی نسبت به این شکست وجود دارد با وجود این که حسن روحانی کاندیدای اصلاح طلبان و میانه رو ها بود اما برخی رسانه های اصولگرا پس از پیروزی روحانی او را اصلاح طلب ندانستند و پیشینه اصولگرای روحانی را یادآوری کردند.
دلیل خارجی تحلیلگر رسالت
روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود به تحلیل شکست اصولگرایان پرداخت. حامد حاجی حیدری تحلیلگر این روزنامه در تحلیلی خود عنوان کرد که “نباید گمراه نتیجه انتخابات” شد. این تحلیلگر اصولگرا نوشت: «واقع آن است که عظمت فشار اقتصادی وارد بر اقشار متوسط و فرودست، پس از موج نخست تحریمها، آن قدر عظیم بود که همین مقدار سی و پنج درصدی آراء که در سبد اصولگرایان ریخته شد، شاهکار بوده است.»
این تحلیلگر اصولگرا تشکیل شبکه اجتماعی در بدنه اصولگرایان را عامل کسب سی پنج درصد آرا دانست و از کاندیداهای اصولگرا خواست که این شبکههای اجتماعی را پیش از پراکنده شدن ساماندهی کنند.
دلایل چهارگانه سایت توکلی
اما سایت الف دلایل مهمی را برای شکست اصولگرایان عنوان کرد. سایت احمد توکلی به چهار دلیل عمده اشاره کرده است که عبارتند از: ۱- شفایت و صداقت؛ الف در این باره نوشت “این انتخابات نشان داد که فعالیت اجتماعی، کار سازمانی نیست. مردم کارمندان یک جریان سیاسی نیستند که با بخشنامه آنها رفتار کنند. نسخه پیچ های سیاسی امروز باید درک کنند که رای مردم به شفافیت است نه مهندسی کردن و صحنه چیدن و آرایش دادن.”
۲- تفرقه اصولگرایان و فهم ناردست از وحدت؛ این رسانه اصولگرا در توضیح این دلیل نوشت: «تفرقه اصولگرایان یکی دیگر از عوامل مهم شکست در این انتخابات بود. اما به این فهم، وحدت اصولگرائی تنها یکی شدن نیست. برای شب انتخابات هم نیست. اینطور نیست که هرکس اسم خود را اصولگرا گذاشت باید زیر چتروحدت بیاید. وحدت این است که یکی بودن جریان خالص اصولگرائی در معرض انتخاب مردم قرار گیرد. جریان اصولگرائی، هم باید به وحدت فکر کند و هم مرزبندی روشن با جریان های ظاهری اصولگرا. وحدت با اصولگرایان تقلبی نه تنها اعتباری ایجاد نمی کند بلکه منجر به بی اعتمادی نیز می شود.»
۳- مماشات با احمدی نژاد؛ سایت احمد توکلی در توضیح “مماشت با احمدی نژاد” تاکید کرد: «اصولگراها چوب مماشات با احمدی نژاد را خوردند. کسانی در این دوره از انتخابات حضور داشتند که طی ۸ سال حکومت این دولت کمترین انتقادی نداشتند. به دهها مصلحت خود ساخته سکوت کردند. طبیعی است که مردم باور نکنند که نقد های شب انتخابات از روی صداقت باشد.»
۴- بدرفتاری با اصلاح طلبان؛ این یکی از جالبترین دلایلی است که الف به آن اشاره کرده است. این سایت نوشت: «غرض از جریان اصلاحات فقط اصلاح طلبان نیست؛ منظور جریان اعتراض است. بد سلیقگی در برخورد با جریان معترض و امنیتی کردن فضای رسانه ی و محدود کردن تشکل های دانشجویی و اساتید دانشگاه ها و بستن رسانه های مخالف و شرط گذاشتن برای توبه کنندگان فتنه و غیره و غیره و سکوت قاطبه اصولگرائی باعث شد مردم به گزینه دیگری فکر کنند. بسیاری در کوچه و بازار سوالشان این بود؛ واقعا برای اعتراض کردن آنهم در چارچوب قانون چه باید کرد؟ چه کسی در حاکمیت حرف ما را می زند؟ کدام رسانه اجازه دارد از زبان ما بنویسد؟ کدام خبرگزاری و سایت خبری حلقه ارتباط ما با حاکمیت است؟»
انتقاد از تبدیل انتخابات به رفراندوم هسته ای
حسین قربانزاده روزنامه نگار حامی محمد باقر قالیباف از منظری دیگر به موضوع نگاه کرده است. قربانزاده ضمن اینکه رای قالیباف را “حلال ترین رای” دانسته است، به سعید جلیلی و رویکرد انتخاباتی او انتقاد کرد.
این تحلیلگر سیاسی تبدیل انتخابات به رفراندوم هسته ای را در شکست اصولگرایان بی تاثیر ندانسته است. وی خطاب به سعید جلیلی نوشت: «آقای جلیلی شما به قول خودتان و حامیان دوآتشهتان به تکلیفتان عمل کردید؟ فقط پرسش ما از شما این است که واقعا به تکلیفتان عمل کردید که انتخابات ریاست قوه اجرایی را به یک رفراندوم هستهای تبدیل کردید؟ به تکلیفتان عمل کردید که باعث شدید از این پس برداشت همنشین خارجی شما این بشود که ایده مقاومت و کوتاه نیامدن از حق هستهای فقط از سوی چهارمیلیون و اندی ایرانی حمایت میشود؟»
قربانزاده در ادامه تاکید کرد: «برادر گرامی! گفته بودی که پشت خیمههای دشمن هستیم و نباید از این ده ضربه شمشیر عقب بکشیم. اما نگفته بودی که مصداق قرآن سر نیزه در این شباهت سازی چیست؟ حداقل شش سال است که رهبری عناوین سالها را به اولویت اقتصاد و اداره معیشت مردم اختصاص داده اند و فرموده اند که مبارزه با آمریکا یعنی کار کار و کار! بله برادر، قرآن سر نیزه در پشت خیمههای دشمن آن بود که فراموش کنیم باید با کارآمدی و همت جهادی سرافکندگی درونی را به سربلندی تبدیل کنیم تا عزت مدارانه مقابل دشمن بایستیم و باید از مدیر ولایی، جهادی با کارنامه و تجربه موفق مدیریتی و کارآمد حمایت کنیم تا بتوانیم آن ده ضربه شمشیر آخر را به هدف بزنیم.»
بنا به نوشته این روزنامه نگار حامی قالیباف سعید جلیلی با تبدیل انتخابات ایران به رفراندوم هسته ای به حسن روحانی “پاس گل” داد. قربانزاده خطاب به جلیلی نوشت: «برادر عزیز! باید بدانیم که تکلیف همیشه به فعل نیست که برخی اوقات به ترک فعل است.»
تبریک شکست به گروه پایداری!
حسین قدیانی روزنامه نگار تندرو اصولگرا که یادداشت نویس وطن امروز است در اولین ساعات روز شنبه و پیش از اعلام نتایج اولیه انتخابات طی یادداشتی در وبلاگ خود حمله شدیدی به جریان “پایداری” کرد.
قدیانی در این یادداشت به گروه پایداری به خاطر پیروزی روحانی تبریک گفت و نوشت: «حقا که بخش عمده گرفتاری های ما از آن روزهای قبل از ۳ ی تیر ۸۴ شروع شد که رای و نظر علامه مصباح، برای بعضی دوستان مومن و حزب اللهی، بزرگ تر و مهم تر از انقلاب اسلامی و ۳۰۰ هزار خون شهید شد… کاش کسانی که معتقد بودند؛ «اصلاح طلبان در صحنه نیستند و خطری ندارند» و متاثر از همین تحلیل کاملا درست و سنجیده (!!) به بلای تفرقه در جریان اصول گرایی دامن زدند، اینک پاسخگوی سیاست ورزی خود باشند.»
قدیانی در ادامه روش پایداری را «تکلیف و وظیفه» ندانست بلکه «تفرقه و منیت» دانست. قدیانی تاکید کرد: «بگذریم که محاسبه نتیجه و تدبر در فرجام کار، اساسا بخشی از تکلیف است. راستی! کسانی که می گفتند؛ «انتخابات، دوگانه سازش-مقاومت است و جلیلی تنها نماد مقاوت و انقلاب و ایستادگی و کربلا و مد نظر بزرگان و…»، چه جوابی برای طعنه این روزهای لوامین دارند؟»
شکست اصولگرایان واجب بود!
سایت محسن رضایی نیز روز گذشته تحلیلی از شکست اصولگرایان ارائه کرد. محسن رضایی که خود نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود در ماراتن انتخابات رای چهارم را به دست آورد و پس از قالیباف و جلیلی قرار گرفت.
سایت تابناک که در زمره رسانه های اصولگرا قرار دارد در یادداشت تحلیلی خود شکست اصولگرایان را “واجب تر از نان شب” دانست و نوشت: «جریان اصولگرایی باید این نکته را درک کند که نمیتواند ناکارآمد بود و انتظار داشته باشد، مردم باز هم فوج فوج به سمت آنان حرکت کنند. جریان اصولگرایی باید درک کند که باید مسئولیت پذیر باشد و پاسخگو. نمیتواند تمام قد به حمایت از یک کاندیدای ریاست جمهوری برخاسته و در نیمه کار از او اعلام برائت کرد.»
نویسنده تحلیل تابناک تاکید کرد: «جریان اصولگرایی باید درک کند که فقط در مونولوگ است که میتواند فرمایشهای خود را برای مردم بخواند و دیکته کند و در یک دیالوگ و گفتوگوی دو نفره همیشه کم میآورد و قافیه بازی را میبازد و مردم هم خوب میبینند که عیار هر کس به چه میزان است!»
تابناک تصریح کرد: «مردم ایران به جریان اصولگرایی نه گفتند، چرا که از روند اداره کشور ناراحت بوده و از آن نحوه اداره کشور آسیبها دیده بودند. مردم به جریان اصولگرایی نه گفتند، نه به آنان بفهمانند اصلح بودن یک کاندیدا را مردمند که تعیین میکنند و این مردم از یک رئیس جمهور اداره کشور را میخواهند؛ ادارهای خوب که تأثیر آن را در زندگیشان ببینند و لمس کنند.»
پیروزی قاطع حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری واکنش هایی را در میان
اصلاح طلبان برانگیخته است. فعالان این جریان به تحلیل این پیروزی پرداخته
اند.
روزنامه نگاران و تحلیلگران اصلاح طلب هر یک از منظر خود به تحلیل رویداد مهم ۲۴ خرداد پرداختند. از نظر بسیاری از آنها انتخاب حسن روحانی به عنوان رییس جمهور ایران از سوی مردم شگفت انگیز بوده است.
سعید لیلاز در روزنامه اعتماد از پیروزی حسن روحانی به عنوان “فرصت بی نظیر تاریخی” یاد کرد و نوشت: «پیروزی آقای حسن روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری میتواند به خوبی نشاندهنده این واقعیت باشد که پس از تجربه هشت ساله دولت منتهیالیه جناح چپ و بعد از آن تجربه هشت ساله منتهیالیه جناح راست، شاهد به وجود آمدن نوعی گرایش و تمایل در ملت ایران به مرکزگرایی و اعتدالگرایی هستیم.»
به عقیده لیلاز “گرایش به اعتدال و تمرکزگرایی طی ماههای گذشته و تا همین چند هفته پیش در آیتالله هاشمیرفسنجانی تجسم یافته بود و ایشان را تبدیل به اصلیترین چهره و در واقع سمبل اعتدال گرایی کرده بود. به همین دلیل هم بود که بلافاصله پس از ثبت نام ایشان در ستاد انتخابات کشور برای ریاستجمهوری شاهد بروز و ظهور این تمایل و گرایش حول محور ایشان بود. اما بعد از نحوه برخورد به نظر من غیر لازمی که توسط شورای نگهبان با مساله بررسی صلاحیت ایشان شد این موج به سمت نزدیکترین کاندیدای ریاستجمهوری سوق پیدا کرد.”
انتخاباتی با معنای سیاسی عمیق
عباس عبدی تحلیلگر برجسته اصلاح طلبان در گفت و گویی با روزنامه اعتماد با تجلیل از رفتار سیاسی مردم ایران به دو طرف ماجرای انتخابات پرداخت و گفت در یک طرف “مردم بالاخره خواست خود را به سیاستمداران تحمیل کردند.”
عباس عبدی افزود: «من وقتی با اکثر تحلیلگران صحبت میکنم، نخستین حسشان این است که در برابر رفتار مردم باختهاند. این انتخابات نشان داد که مردم در امور مهم خود نه تحت تاثیر رسانههای خارجی و فضای مجازی هستند و نه تحت تاثیر جو مایوس و ناامیدکننده برخی از نیروهای سیاسی داخل کشور.»
عبدی طرف دوم انتخابات را حکومت دانست و درباره رفتار حکومت عنوان کرد: «باید گفت که فارغ از جریان رد صلاحیتها، رفتار حکومت پس از آن ماجرا بسیار عاقلانه و درست بود. من شخصا معتقدم که رهبری نظام در این قضیه بیشترین نقش را داشت.»
به عقده این تحلیلگر اصلاح طلب “وقتی حکومتی چهار سال تحت فشار تبلیغاتی درباره مسائلی نظیر کودتای انتخاباتی قرار دارد، اما در نهایت انتخاباتی را برگزار کند که بیش از ۷۰ درصد مردم در آن شرکت کنند و بسیار آرام و قابل اعتماد برای همه طرفها، این انتخابات برگزار شود، این یک پیروزی عظیم برای حکومت و کشور ایران و مصداق واقعی حماسه سیاسی است و امیدوار باید بود که در ادامه با اجرای خواست مردم از خلال این انتخاب خود این حماسه تداوم یافته و اقتصادی نیز بشود.”
عبدی گفت: «این انتخابات از همه انتخابات گذشته ایران، به لحاظ معنای سیاسی، عمیقتر بوده و میتوان امیدوار بود که این مقطع زمانی، آغاز یک روند نوین در جامعه ایران باشد.»
پیشنهاد به رییس جمهور منتخب
حسین عبده تبریزی دبیرکل سابق بورس تهران و فعال اقتصادی در یادداشتی در روزنامه شرق با تشریح وضعیت اقتصادی کشور به رئیس جمهور جدید پیشنهاد کرد که به دنبال یک تیم منسجم و با برنامه اقتصادی باشد.
عبده تبریزی عنوان کرد: «در لحظاتی از عمر اقتصادی کشور نیستیم که جایی برای تظاهر باقی مانده باشد. حتی سرسختترین حامیان دولت دهم هم اقرار میکنند که وضعیت اقتصادی، وخیم است. دولتی میرود که اقتصاد مبتلا به تصلب را به ارث میگذارد؛ دولت جدید باید راههای خروج از این گرفتگی را جستوجو کند. دولتی که میآید همین امسال برای هزینههای جاری خود با کسری بودجه عظیم مواجه است.»
دبیرکل سابق بورس تهران نوشت: «بعدها باید بررسی شود که ۷۰۰میلیارددلار درآمد نفتی چگونه هزینه شده که در زمانه رشد هشتدرصدی چین، هفتدرصدی هند و ششدرصدی آفریقا، چشمانداز رشد اقتصادی جمهوری اسلامی ایران برای سالجاری منفی پیشبینی میشود. باید بررسی شود که بدهی چندصدهزارمیلیاردتومانی دولت از کجا آمده است؟ و البته دولت جدید باید خشنود باشد که در سالهای اخیر امکان استقراض خارجی برای دولت دهم فراهم نبوده وگرنه امروز صدهامیلیارددلار هم بدهی ارزی روی دست دولت یازدهم میگذاشت.»
شکل گیری گفتمان تازه
هادی خانیکی استاد دانشگاه و یکی از مشاوران سید محمد خاتمی در روزنامه شرق به تحلیل انتخابات ۲۴ خرداد پرداخت و عنوان کرد که این انتخابات از جنس “پدیده های سیاسی” نبود. به اعتقاد خانیکی “انتخابات جمعه پیشین زمینههای بروز و ظهورش در سطح تغییرات فرهنگی و اجتماعی ایران دیده میشود.”
این تحلیلگر مسائل اجتماعی نوشت: «من تصور میکنم گفتمان جدیدی در جامعه ما شکل گرفته است که یکی از مصداقهایش انتخابات جمعه بود. به این معنی که هم در سطحی گستردهتر مشارکت اتفاق افتاده است و این مشارکت سطوح مختلف، طیفها و گروهها و قشرهای مختلف را در برگرفته است.»
وی افزود: «همه اینها حکایت از نوعی رویکرد عقلانی در شرایطی دارد که نسبت به آن نارضایتی و انتقاد وجود دارد و جامعه دریافته بود که راهحل برونرفت از این نارضایتی تغییر با سمت و سوی اصلاحطلبانه است. جامعه نظام را قبول دارد، میخواهد اصلاحات انجام گیرد و نمیخواهد در برابر خطرها و تهدیدهای خارجی و مسایل داخلی نظام، تضعیف شود. به این معنی یک گفتمان تازه در جامعه شکل گرفته است که این گفتمان هم اصلاحطلبان را دربرمیگیرد، هم اصولگرایان را و هم ناظر بر سطوح اجرایی و خود حکومت است.»
انتخاباتی برای “آشتی ملی”
داود محمدی سردبیر روزنامه شرق هم از منظر “آشتی ملی” به انتخابات یازدهم ریاست جمهوری نگاه کرده است. این روزنامه نگار اصلاح طلب در یادداشتی در شرق نوشت: «مرور اجزای پازل انتخاباتی ۲۴ خرداد، ناظران را به دستاورد سترگتری رهنمون میکند و چشمانداز روشنی از «آشتی ملی» را برای آنان ترسیم میکند.»
به عقیده سردبیر شرق “پس از سالها تلاطم سیاسی آمیخته به تنش که آسیبهای جدی در حوزه داخلی، دیپلماسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر جای گذاشت، قاطبه دلبستگان ایران به این جمعبندی رسیدهاند که برای حفظ منافع ملی باید از زیادهخواهیهای غیرمنطقی، پرهیز، و قواعد رقابت را بر مبنای اصول قانونی استوار ساخت و تکلیف تفاوت و تعارض دیدگاهها را به سازوکارهای قانونی پیشبینیشده سپرد.”
وی معتقد است انتخابات ۲۴ خرداد گام لازم برای “نهادینه کردن آشتی ملی” بود اما این ناکافی است.
منبع: فرارو
انتهای پیام
