“حامیان انتخاباتی از شهرداری تهران سهم می‌برند”

به گزارش انصاف نیوز، قانون در گزارشی نوشت:
دیگر تهران به تغییرات مدیریتی عادت کرده است. در ۱۰ سال گذشته، یعنی از دوران شهرداری احمدی‌نژاد و پس از آن شهرداری محمدباقر قالیباف، هربار تغییری در سپهر سیاسی کشور صورت گرفته‌است، پس لرزه‌های آن به شهرداری تهران نیز سرایت کرده است. در سال‌های اخیر، بسیاری از انتصاب‌ها و تغییرات مدیریتی با رویکرد سیاسی اتفاق افتاده است. به عنوان مثال تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری سعی شد در انتصاب‌های مختلف شهرداری، از نیروهایی استفاده شود که بتوان از ظرفیت‌‌های سیاسی و اجتماعی آنان در استان‌ها و شهرهای مختلف کشور بهره برد. البته این تلاش‌ها نتوانست کارایی لازم را در انتخابات اخیر از خود نشان بدهد. باوجود این، تصدی سمت در شهرداری، بهانه خوبی برای تشریک مساعی و گردهم آمدن نیروهایی بود که از آنان در انتخابات استفاده شد. به عبارت دیگر، اغلب نیروهای شهرداری در انتخابات اخیر به صورت کامل و تمام وقت در ستاد انتخاباتی شهردار فعال بودند.

پس از انتخابات
شکست شهردار تهران در انتخابات ریاست جمهوری پیامدهای بسیاری برای او و حامیان سیاسی و نیروهای شهرداری داشت. مهم‌ترین این پیامدها سردرگی در تعریف جایگاه جدید شهردار تهران در فضای سیاسی تازه کشور است. قالیباف در ۸ سال گذشته، یک رئیس جمهور بالقوه بود که البته بالفعل نشد. اما اکنون معلوم نیست که آیا همچنان سودای ریاست جمهوری دارد یا اینکه می‌خواهد خود را برای رقابتی دیگر در عرصه سیاسی آماده کند. به عبارت دیگر، ابهام در جایگاه سیاسی قالیباف و اینکه برنامه آینده او چیست، به نیروهای همراه او نیز سرایت کرده است. از قضا ابهام در چرایی تغییرات جدید در شهرداری تهران نیز از همینجا ناشی می‌شود. زیرا وقتی جایگاه شهردار در فضای سیاسی پس از انتخابات روشن نیست، اینکه این تغییرات با چه هدفی صورت می‌گیرد هم روشن نیست. گرچه ممکن است شهردار تهران یا برخی از حامیان او، کارآمدی بیشتر شهرداری را دلیل این جابجایی‌ها بدانند، اما مسئله این است که نشانه‌هایی وجود دارد که این ادعا را رد می‌کند.

با ما سخن بگو
تا مدت‌ها این ابهام وجود داشت که آیا قالیباف می‌تواند حداقل کرسی شهرداری را حفظ کند یا خیر. اما پس از انتخابات او به سمت شهردار، تغییرات مدیریتی از سر گرفته شد، تغییراتی که کسی دلیل آن را به صورت دقیق نمی‌داند. زیرا شهردار تهران در این باره با بسیاری از نیروها و حامیان اطرافیان خود سخنی نگرفته است و هرچه هست، در ذهن سردار می‌گذرد. این ابهام بیشتر از سابقه نظامی سردار ناشی می‌شود، سابقه‌ای که براساس آن یک نفر تصمیم می‌گرفته و بقیه ملزم به اجرای دستورات بوده‌اند. این امر حتی در اظهارات خود او نیز مستتر است. زیرا پس از انتخاب به عنوان شهردار گفت که حتی شهردار نواحی را نیز با رای و نظر خود انتخاب خواهد کرد. اما چرا؟ به نظر می‌رسد ریشه این تغییرات را باید در ضرورت بازتعریف جایگاه شهردار تهران در فضای سیاسی جدید کشور و نیز جهت‌گیری‌های او برای آینده جست‌وجو کرد. زیرا بعید است که او بار دیگر در ۴ سال دیگر و برای سومین بار نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود. از این رو حضور بسیاری از نیروها که با این هدف وارد شهرداری شده بودند، بی‌معنی می‌شود. همچنان که در این میان او باید حرکت‌ها و برنامه‌های خود را براساس تعریف جایگاه خویش در سپهر سیاسی کشور تنظیم کند، تعریفی که هنوز ارائه نشده است. باید توجه کرد که این فقط شهرداری نیست که سیاسی است، بلکه شورای شهر و ترکیب آن نیز سیاسی است و حتی روند انتخاب شهردار این شهر نیز به شدت سیاسی بوده است.

شورا خبر ندارد
هدف از تغییرات جدید مدیریتی در شهر تهران چیست؟ شهردار نیز جز در همان یک اظهارنظر، در این باره سخنی نگفته و فقط تغییرات را شروع کرده است. شاید برای جبران همین بی‌خبری بود که شورای شهر تهران تصمیم گرفت با تصویب آیین‌نامه‌ای، انتصاب‌ها در شهرداری تهران را ضابطه‌مند کند و از آن مهم‌تر، بتواند رای و نظر خود را در این باره دخیل کند. اما مسئله این است که تا تصویب این آیین‌نامه تغییرات مدیریتی صورت گرفته‌است و عملا کاری از دست شورا ساخته نیست. این همان نکته‌ای است که محسن سرخو، عضو اصلاح‌طلب شورای شهر نیز بر آن صحه می‌گذارد. وی در پاسخ به این‌که هدف تغییرات جدید چیست و آیا آیین‌نامه شورا به این تغییرات می‌رسد؟ به «قانون» می‌گوید: به طور کلی تغییرات شهرداری را باید از خود شهرداری پرسید و اعضای شورا در تغییرات دخل و تصرفی ندارند. اما این آیین‌نامه هم تاکنون در دستور قرار نگرفت. سرخو با تاکید براین‌که ما نمی‌توانیم کاری بکنیم، تصریح می‌:ند: چون مسئولیت پاسخگویی مدیریت شهری با شهرداری است، بنابراین تغییرات هم از سوی خودشان انجام می‌شود و ما دخل و تصرفی نداریم. وی در پاسخ به اینکه چرا شهردار سابق اهواز به منطقه ۲۰ آمده است، می‌گوید: من روی این افرادی که شما می‌گویید، شناختی ندارم. اصلا مگر چه اشکالی شهردار منطقه ۲۰ داشته است یا شهردار جدید چه توانایی‌ها دارد که باید به این سمت منصوب شود یا اشکال مدیر قبلی را بپوشاند. سرخو در پاسخ به اینکه آیا شائبه سیاسی نیز وجود دارد، اضافه می‌کند: باید دید شهردار جدید در خوزستان چه نقشی داشته است، ممکن است این‌ها باشد، از این رو باید دید این فرد در اهواز یا خوزستان ستاد انتخاباتی چه کسی را اداره می‌کرده است.

از آقای قالیباف بپرسید
خصلت سرداری و نظامی قالیباف، به بدنه شهرداری نیز سرایت کرده است. زیرا نه مدیران فعلی، و نه مدیران برکنار شده، به خود این اجازه را نمی‌دهند که کمترین انتقادی در این باره مطرح کرده و عملکرد او را به پرسش بکشند. این امری است که در لحن و گفتار مدیران سابق و فعلی شهرداری تهران مستتر است. عظیم بابایی از جمله همین افراد است. تودیع وی از سمت شهرداری منطقه ۲۰ را می‌توان نخستین و مهم‌ترین تغییر پس از انتخاباتی در شهرداری تهران دانست. عظیم بابایی که شهردار سابق منطقه ۲۰ تهران است، درباره دلیل جابجایی‌های اخیر مدیریتی در تهران به «قانون» می‌گوید: این را باید از آقای قالیباف بپرسید. ما زیر مجموعه ایشان هستیم و تصمیم ایشان و شورای شهر این بود که دوره جدید تغییر و تحولی بشود و انشاءالله مثبت است.. وی با بیان اینکه جابجایی‌ها امری طبیعی است و حتما برای مردم تهران خیر و برکتی دارد، اضافه می‌کند: هم از تجربیات ما استفاده می‌شود و اکنون در اختیار قالیباف هستم و به ایشان مشاوره می‌دهم. دوستان دیگر هم که جابجا شدند، هیچ کدام از شهرداری نرفتند. وی اضافه می‌کند: تدبیر این بوده که نیروهای تازه‌نفس‌تر وارد شهرداری شوند. امکان دارد در آینده نزدیک من نیز به منطقه دیگر برویم و این به تدبیر دکتر قالیباف و شورای شهر بستگی دارد، بهتر این موارد را می‌دانند و بهتر است از خودشان سوال کنید. بابایی در پاسخ به این‌که چرا باید نیرویی که سال‌ها تجربه کرده است، تغییر کند و هدف این تغییرات چیست، می‌گوید: آقای کتانباف، نیروی با تجربه‌ای است، ۳ سال قائم مقام شهرداری منطقه یک و ۳ سال هم شهرداری اهواز بوده است و اهواز کلانشهری است که مسائل زیادی داشته و یکی از شهرهای مهم مرزی است. کارکردن در اهواز کار ساده‌ای نیست. یا شهرار منطقه ۳ به ۵ رفتن که وسیع است و ایشان جوان و خوش سابقه است. یا شهردار منطقه ۸ به منطقه ۱۱ رفته است که منطقه سیاسی است. به گفته وی، حتما برای این تغییرات ساعت‌ها فکر و مشورت شده تا به این نتیجه رسیده اند. همه این آدم‌ها با تجربه هستند و باتجربه‌ها را به مناطقی برده‌اند که دردسر آنان بیشتر است. شاید احساس کردند که ما با کار در این مناطق و تجربه‌ای که کسب کردیم، فرسوده شدیم. چون کار کردن در جنوب شهر خیلی سخت است و شاید تدبیرشان این بوده است که این جابجایی‌ها بتواند باعث بروز خلاقیت‌های جدی شود.

یک نمونه
اینکه شائبه سیاسی در تغییرات جدید وجود دارد را می‌توان در انتصاب شهردار منطقه ۲۰ مشاهده کرد. منصور کتانباف، پیش از این شهردار اهواز بوده است. اما مسئله به همین‌جا ختم نمی‌شود. براساس آنچه آژانس خبری خوزستان (خوزنا) منتشر کرده است، «شخص کتانباف هم در موضع‌گیری سیاسی‌اش و حمایت همه جانبه از قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری و به دنبال خود کشاندن مجموعه‌ای از مدیران به آن ورطه و هم در بذل و بخشش‌های غیر ضروری به جاهای مختلف از تعهداتش عدول کرد.» پرسش اکنون این است که آیا این شائبه را می‌توان در انتصاب‌های دیگر هم یافت؟

انتهای پیام

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا