+ لزوم شکستن سکوت معتدلین درباره ی مسایل ۸۸

هادی یاسمنی، بخش تحلیلی انصاف نیوز: علی تاجرنیا نماینده‌ی اصلاح طلب مردم مشهد در مجلس ششم و عضو شورای مرکز جبهه ی مشارکت، اخیرا در مصاحبه ای با ایسنا به نقد رفتار مهندس موسوی در وقایع سال ۸۸ پرداخت و بخش عمده ی اتفاقات بعد از آن انتخابات را متوجه شخص نامزد مورد حمایت اصلاح طلبان و نه خود تشکیلات آن جریان دانست.
این مصاحبه با مخالفت گسترده‌ی بخشی از طرفداران جنبش سبز مواجه شد که دو وجه عمده را در بر می گرفت. اول مربوط به اصل مطالب بیان شده و دوم که مورد توجه این یادداشت است، در رد انتقاد یا مخالفت از نامزد معترض ۸۸ به دلیل گرفتاری آنان در حصر و عدم امکان پاسخ گویی برای ایشان است که نکاتی در پی می‌آید:
۱- به نظر اینکه چون فردی امکان پاسخ گویی ندارد دلیل مصونیت از انتقاد و مخالفت قرار گیرد، خود محل تردید جدی است. اگر چنین گزاره ای مورد تایید قرار گیرد، در روند تحلیل و بررسی گذشته، هیچ حق انتقادی از امثال کسانی که دستشان از دنیا کوتاه است نیز وجود ندارد که کنکاش تاریخ دور و نزدیک را بی معنی می کند.
۲- آنچه مذموم است، وارد کردن اتهامی جدید بعد از عدم توانایی فرد در پاسخگویی است وگرنه که انتقاد از کنش های آشکار فی نفسه خالی از اشکال است. چرا که موافقان آن نیز می توانند در مقام تایید برآیند و این مسیر یک طرفه باقی نمی ماند.
۳- به هر حال باب نقد مسایل سال ۸۸ باید روزی به طور گسترده از همه ی طرفین باز شود و ملاحظاتی باعث نشود که بخش هایی از جریانات اصلاح طلب و اصولگرا که نقد به خودی دارند، همچنان به سکوت خود ادامه دهند. چون این سکوت که عمدتا نیز سوی معتدلین دو طرف است، باعث می شود تندروها که شعارهای حداکثری و مخرب همگرایی دارند، میدان‌دار عرصه شوند و تریبون‌ها مکرر در اختیار داشته و نداشته‌ی صدهابار گفته شده‌شان باشد.
اگر این انتقادها فارغ از رد یا تایید آن آغاز شود مانند دومینو، نقد افراد از جریان خود را در پی خواهد داشت که در اصلاح حقیقی موثرتر است و این تعارفات قبیله گرایی شکسته شده و از سو استفاده تندروهای طرفین که اتفاقا در فضای تعارف معتدلین فرصت عرض اندام دارند و همچنین از در محاق ماندن دیدگاه‌های منصفانه و صادقانه‌تر میانه روها، جلوگیری می شود.
۴- تقدس زایی برخی طرفداران جنبش سبز و برخوردهای سنگین آنان با منتقدین خود، مخالفت ایشان با اقتدارگرایی طرف مقابل را با چالش جدی روبرو می کند. همانطور که برخی سردهندگان شعار “زنده باد مخالف من” همزمان فریاد “مرگ بر فلان” را هم سر می دادند! بدیهی است ابتدا باید ظرفیت پذیرش نقد و مخالفت از خود و جریان خود وجود داشته باشد و سپس در رد عدم تحمل طرف مقابل به ویژه آنجا که غرور قدرت هم همراه اوست، سخن گفت.
۵- بی انصافی جریان اصولگرا در استفاده‌ی یکطرفه از امکانات ملی مانند صدا و سیما در مخالفت با رقیب و عدم فرصت پاسخگویی از تریبونی با چنین مقیاسی برای طرف مقابل است. همین بی عدالتی ها در سازمان هایی نظیر صدا و سیما باعث بی اعتباری روز افزون آنها و گسیل بخش قابل توجهی از مردم به استفاده از دستگاه های اطلاع رسانی بیگانه شده است که خود خیانتی غیر قابل جبران است.
انتهای پیام

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا