۱۳رجب؛ ازشاهسلطانحسین صفوی تا ناصرالدین شاه

«رسول جعفریان»، پژوهشگر تاریخ در خبرآنلاین نوشت:
«نظر مشهور علما در باره روز ولادت امام علی (ع) سیزدهم رجب است، اما تواریخ دیگری هم گفته شده، و همین امر سبب شد تا شاه سلطان حسین صفوی مجمعی از علما فراهم آورد تا روز قطعی را معین کنند، و کردند. بعدها ناصر الدین شاه، جشن سیزده رجب را توسعه داد و مراسم سلام عام را همراه با جشنهای مفصل شهری باب کرد. شرح ما وقع در این رساله کوتاه آمده است.
۱. اختلاف نظر در تاریخ ولادت امام علی علیه السلام
سابقا مقاله مفصلی با عنوان «مسلمانان در قرن چهارم، چه روزهایی بزرگداشت می گرفتند» نوشتم و ضمن آن به پیشینه مناسبت های مذهبی در شیعه و در مقایسه با اهل سنت پرداختم. این مسأله یکی از دغدغه های اصلی منجم ـ مورخان بوده و کسی مانند بیرونی به طور جد به آن پرداخته و نه تنها اسلام، بلکه در ادیان و فرهنگهای دیگر نیز آن را با تفصیل تمام در آثار الباقیه و آثار دیگرش دنبال کرده است. آن مقاله تا حدی در این باره گویاست.
در داخل شیعه، مناسبت های مذهبی، از آغاز اهمیت داشته و رساله هایی مانند «مسار الشیعه» از شیخ مفید، و نیز مطالبی که در کتابهای دعا به دلیل ارتباط آن با وقت و ماه و روز دارد، فراوان بوده است. از جمله مناسبت ها، تاریخ ولادت یا وفات امامان است که طبعا به دلیل اختلاف روایات، گاه متفاوت نقل می شده و آثار آن تا به امروز در تقویم ها دیده می شود.
جالب است که گاه در یک دوره، روزی خاص به عنوان ولادت پذیرفته شده، اما بعدها، به دلیل موضعگیری عالمی یا پادشاهی، آن روز جای خود را به روز دیگری که برای آن هم روایت بوده داده است.
یکی از نمونه های جالب، تاریخ ولادت امام علی علیه السلام است که از قدیم میان مورخان و شرح حال نویسان زندگی امامان، محل اختلاف بوده است.
مشهور چنان است که تولد آن حضرت روز جمعه ۱۳ رجب در سال سیام عام الفیل است. برخی مانند کلینی در کافی، به ذکر «سی سال پس از عام الفیل» بسنده کرده و روز معین نکرده است (کافی: ۱/۴۵۲). شیخ مفید در ارشاد (ص ۹)، سید رضی در خصائص امیر المؤمنین (ص ۴)، شیخ طوسی در تهذیب (۶/۹) و مصباح المتهجد (ص ۷۴۱) (از ابن عیاش) و مالکی در الفصول المهمه (ص ۱۲) و ابن شهر آشوب در مناقب (۲/۷۸) و فتال نیشابوری (روضه الواعظین، ۱۹۲) روز سیزدهم رجب را به عنوان روز ولادت نقل کردهاند. روایتی از صفوان جمال از امام صادق علیه السلام روز ولادت را هفتم شعبان می داند. شیخ مفید در کتاب مسار الشیعه روز ۲۳ شعبان را روز ولادت امام علی علیه السلام می داند. مسعودی در اثبات الوصیه (ص ۱۳۴) نیمه رمضان را روز ولادت امام دانسته است. بیرونی هم در آثار الباقیه (ص ۴۲۴) هشتم جمادی الاولی را روز ولادت امام علی (ع) دانسته است. جالب است که در مجمل فصیحی ( از احمد خوافی متوفای ۸۴۵) (۱/۶۶) آمده است که ولادت امیر المؤمنین روز سیزدهم رجب الاصم در حرم کعبه که پیش از او و بعد از او کسی در حرم کعبه متولد نشد. شهرت این تاریخ در دوایر سنی در ماوراءالنهر هم جالب است. ایضا در تاریخ بناکتی (ص ۹۸).
۲. تشکیل مجمع علمی برای تعیین روز دقیق ولادت امام علی (ع)
این اختلاف تا دوره صفوی وجود داشت و دقیقا نمی دانیم کدام یک مورد قبول عام بوده، هرچند به دلیل شهرت سیزدهم رجب، بسا آن تاریخ رسمیت داشته است. ما در دوره شاه سلطان حسین، نوعی رسمیت دادن به این قبیل مراسم ها را از طرف حکومت داریم. شاید شاه، روی علائق شخصی خود، به این مسائل توجه می کرده است. این امر سبب شد تا او در پی بررسی این اختلاف برآمده و علما را در این باره گرد آورده و نظرشان را جویا شود و مسأله را به سامانی برساند.
گزارش این تجربه جالب را مرحوم سید عبدالحسین خاتون آبادی ـ از مورخان برجسته عصر صفوی [با ملحقاتی که پسرش به این کتاب دارد] ـ از دوره شاه سلطان حسین بیان کرده که خواندنی است. این تجربه در این باره است که شاه شیعه، از اختلاف نظر در این باره خشنود نبوده و دلش می خواست روزی معین به عنوان روز ولادت امام علی علیه السلام رسمیت یابد و عید رسمی اعلام شود.
وی برای این کار علمای اصفهان را گردآورد و به عبارتی، یک مجمع علمی تشکیل داد. در این مجمع، به دستور شاه، مقرر شد تا هر کسی بر اساس منابع و مدارک و آنچه قبول دارد، نظرش را روی کاغذی بنویسد. این کار انجام شد و در نهایت اکثریت علما و دانشمندان حاضر روز ۱۳ رجب را پذیرفتند. شاه نیز به عقیده اکثریت احترام گذاشت و همان روز را به عنوان روز ولادت پذیرفت و رسمی کرد. این رسمیت سبب شد تا روز ۱۳ رجب شاخص شده و به عنوان روز عید پذیرفته شود.
خاتون آبادی با ادبیات همان روزگار می نویسد: و این عید، از مخترعات شاه سلطان حسین بن شاه سلیمان است. سپس فهرست علمای برجسته حاضر را هم بیان میکند.
اما متن خاتون آبادی در باره اقدام شاه سلطان حسین در باره رسمیت دادن به عید ۱۳ رجب که زان پس نیز شاهان و امیران شیعه، این روز را به رسمیت شناخته و بار عام داشتند. اکنون ببینیم خاتون آبادی چه گزارشی از این مجلس داده است:
فائده مهمه: و أیضا از وقایع تجدید عید مولود حضرت سیّد الأوصیاء بود. پادشاه [شاه سلطان حسین] از علماء تفتیش نمود روز تولّد حضرت أمیر المؤمنین علیه السّلام را. و چون خلافی مذکور شد از علّامى شیخ الاسلام أمیر محمّد صالح خواتون آبادى و او را اعتقاد روز هفتم شهر شعبان المعظّم بود بمقتضاى حدیثى.
و قائلى معلوم نبود بجهت آن قول. و حضرت علّامه العلمائى آقا جمال و حضرت أعلم العلماء أمیر محمّد باقر مدرّس [خاتون آبادی] هر دو را اعتقاد این بود که سیزدهم رجب روز ولادت با سعادت آن حضرت است.
پادشاه فرمود که ایشک آقاسى باشى همه علماء اعلام و مدرّسین و متوسطین را اجتماع فرمودند در خانه میرزا باقر صدر خاصّه و بعد از منازعات [علمی]، آقا جمال و میر محمّد باقر ـ سلّمهما اللّه ـ و قریب هشتاد نفر ترجیح دادند که روز ولادت آن حضرت سیزدهم رجب است. و شیخ الاسلام و پسرش میر محمّد حسین و دامادش ملا عبد الکریم هفتم شعبان را روز ولادت آن حضرت گمان کردند. و هر کس اعتقاد خود را نوشته محصّل امر مزبور بنظر اشرف رسانید. و این مجمع در شنبه یازدهم شهر رجب منعقد شد، و پادشاه والا جاه ترجیح مُجمعٌ علیه داده، سیزدهم را عید قرار داد و شب تا صبح بطریق سایر اعیاد نوبه را فرو کوفتند و آن روز را مجلس ساختند. و قول هفتم [شعبان] را که از قدماء و متأخرین قائلى نداشت و مستند آن بغیر حدیثى نبود، اعتبار ننمودند. چنانچه قول به اینکه ولادت با سعادت در هفتم ذى حجّه است یا در چهاردهم رمضان است، نیز به غیر حدیثى دیگر سندى نداشت و کسى اعتبار نکرده بود. پس هر سه قول در یک مرتبه است، لهذا ترجیح قول اول دادند. و این عید از مخترعات شاه سلطان حسین بن شاه سلیمان بن شاه عباس ابن شاه صفى ابن سام میرزا ابن شاه عباس ابن شاه خدابنده ابن شاه طهماسب ابن شاه إسماعیل است نفعه اللّه به فی الدارین.
حضّار مجلس اجلاس از علماء: آقا جمال، أمیر محمّد باقر شیخ الاسلام، ملا بهاء الدین [فاضل هندی]، ملا محمّد حسین لنبانى، ملا محمّد حسین [شیخ الاسلام] و ملا محمّد کاظم پسران ملا شاه محمّد تبریزى، و ملا محمّد هادى و ملا محمّد جعفر اولاد ملا محمّد باقر خراسانى [محقق سبزواری] و نظایر این جماعت. و میرزا داود متولّى و میرزا سیّد محمّد قاضى، و میرزا محمّد طاهر خلیفه سلطانى و شیخ محمّد سبزوارى و سیّد محمّد حسین مشهدى. (وقایع السنین و الاعوام، ص ۵۶۲)
جالب است که مراسم خلعت دادن به محمد باقر خاتون آبادی (م ۱۱۲۷) که به عنوان علامه العلماء و ملاباشی دستگاه صفوی و نیز مدرس مدرسه بزرگ چهارباغ تعیین شده بود، در روز سیزدهم رجب در سال ۱۱۲۶ داده شد که به نظر می رسد، مراسم رسمی گرفته می شده است.
اما در متن بالا دیدیم که آقا جمال خوانساری هم در مجلسی که برای تعیین روز سیزدهم رجب بوده، حاضر بوده است. شاه از او در این باره سوال کرده و آقا جمال خوانساری (م ۱۱۲۲) رساله ای کوتاه در باره درستی سیزدهم رجب به عنوان روز ولادت امام علی (ع) نوشته است.
۳. رساله آقاجمال خوانساری در پاسخ پرسش شاه سلطان حسین در باره تاریخ ولادت امام علی علیه السلام
به موقف عرض میرساند که در باب روز تولد حضرت امام المتقین و امیر المومنین ـ صلوات الله و سلامه علیه ـ آنچه بر کمترین ظاهر شد، همان است که قبل از این عرض نمود که مشهور میان علمای ما این است که در روز سیزدهم ماه مبارک رجب بوده. و شیخ طوسی در کتاب مصباح [ص ۸۵۲] حدیثی نقل کرده از حضرت امام جعفر صادق ـ صلوات الله و سلامه علیه ـ که در هفتم ماه مبارک شعبان بود، و سند آن حدیث ظاهر این است که صحیح باشد. نهایت قولی از کسی از علمای ما موافق آن نقل نکردهاند. بنابر این، عمل به آن حدیث مشکل است. بلکه ظاهر این است که نزد ایشان خلاف آن معلوم بوده، و بنابر آن به مضمون آن قایل نشدهاند، و آن را بر خطایی از یکی از راویان حمل کردهاند.
و امثال این بسیار است که در حکمی، حدیث صحیحی وارد شده، و چون مذهب کسی از علمای ما نشده، آن را طرح میکنند، و عمل به آنچه مذهب علما بوده میکنند، زیرا که مرتبه ایشان ازین بلندتر بوده [که] همگی اتفاق بر خطا بکنند، و با وجود حدیث صحیح بخلاف آن قایل شوند، و کسی از ایشان مطلع بر آن حدیث نشده باشد.
با وجود این که حدیث را نیز ایشان نقل کرده باشند، بلکه عمل نکردن ایشان به آن، دلیل واضحی است بر این که خلاف آن بر ایشان معلوم بوده، و به این سبب آن را طرح کردهاند یا تأویلی کردهاند، زیرا که معنی حدیث صحیح این نیست که نسبت آن به امام ـ علیه السلام ـ معلوم باشد تا این که طرح آن نتوان کرد، بلکه معنی حدیث صحیح این است که همه راویان آن بر مذهب حق باشند، و به حسب ظاهر عادل باشند، و ظاهر است که این منافات ندارد به آن که گاهی بعضی از ایشان سهوی یا خطایی بکند، و نقلی که کرده باشد، هرگاه خلاف آن به دلیل دیگر مشخص شود، طرح شود.
و مؤیدات دیگر نیز از برای آن حدیث مذکور میشود. یکی از آنها این است که در حدیث دیگر، دعایی نقل شده که خداوندا! سؤال میکنم تو را به حق دو مولود در رجب، محمد بن علی و دویم پسر او علی بن محمد [مصباح المتهجد، ص ۸۰۵]؛ و میگویند که هرگاه تولد آن حضرت هم در ماه رجب باشد، بایست که آن حضرت هم مذکور باشد، و مقدم مذکور شود.
دلالت این، اگر چه فی الجمله ظهوری دارد، نهایت ممکن است که اکتفای به آن دو امام اشاره باشد، به بلندی مرتبه ایشان به این که سؤال بحق ایشان کردن کافی است در استجابت دعا، و حاجت نیست به ضم کردن دیگری.
یا آن که آن حدیث نیز موافق مذهب مشهور علمای ما نیست، و باید که آن را هم طرح کنند، زیرا که در تولد حضرت امام محمد تقی معروف این است که در ماه مبارک رمضان بوده، و قول نادری [است] که در ماه رجب بوده. و در تولد حضرت امام علی نقی ـ صلوات الله و سلامه علیه ـ مشهورتر میانه ایشان این است که در نیمه ماه مبارک ذی حجه بوده، و بعضی گفتهاند که در ماه رجب بوده؛ پس آن حدیث را اکثر ایشان طرح میکنند و بر خطایی از یکی از راویان آن حمل میکنند.
و دیگر این که در حدیث دیگر از ابراهیم بن هاشم که از معتمدین اصحاب حضرت امام محمد تقی و امام علی نقی ـ صلوات الله و سلامه علیهما ـ بوده، نقل شده که او گفته که تولد حضرت امام علی نقی ـ صلوات الله و سلامه علیه ـ روز سه شنبه سیزدهم ماه رجب بوده، و میگویند که هر گاه تولد حضرت امیر المومنین ـ صلوات الله و سلامه علیه ـ نیز در سیزدهم ماه رجب باشد، بایست که آن را هم ذکر کند.
و جواب این ظاهر است، زیرا که این وقتی مؤید میشود که مراد ابراهیم بن هاشم ذکر فضیلت روز سیزدهم ماه رجب باشد، و آن معلوم نیست، بلکه ممکن است که مراد او بیان تاریخ تولد آن حضرت باشد، و بنابر آن ذکر تولد امام دیگر نیز در این روز در کار نیست، با [یا] آن که شیخ طوسی در مصباح اشاره به طرح آن حدیث کرده [ مصباح: ۸۱۹]، زیرا گفته روایت نکرده ابراهیم بن هاشم قمی که وفات یافت امام علی نقی علیه السلام روز دوشنبه سیوم ماه رجب، غیر این که گفته متولد شد آن حضرت روز سه شنبه سیزدهم رجب، و مراد او به این که گفته که «غیر این که» اشاره است به این [است] که آنچه او گفته، این تتمه را هم دارد [که گفته امام علی سیزدهم رجب بدنیا آمده. یعنی از روی تعجب و انکار است]، و آن موافق مذهب علمای ما نیست، زیرا که مشهور میانه ایشان این است که در نیمه ماه مبارک ذی حجه بود، چنان که مذکور شد. و بعضی که گفتهاند که در ماه رجب بوده، در دویم ماه گفتهاند یا پنجم.
مؤید دیگر این که در حدیث دیگر وارد شده که چون فاطمه بنت اسد ـ رضی الله عنها که والده حضرت امیر المومنین ـ صلوات الله علیه ـ بود در میانه خانه کعبه وضع حملش شد، و از آنجا بیرون آمد و آن حضرت را به خانه خود آورد، رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ زبان مبارک خود را در دهان مبارک آن حضرت گذاشت، و دوازده چشمه از زبان مبارک آن حضرت منفجر شد، و آن حضرت از آن چشمهها سیراب شد. پس آن روز را روز ترویه که به معنی سیراب شدن است، نامیدند. و چون روز دیگر شد، آن حضرت نظر کرد به حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله ـ و بر روی آن حضرت خندید، و به جانب آن حضرت اشاره میکرد و مادر آن حضرت چون این حالت را مشاهده کرد، گفت عَرَفَهُ، یعنی شناخت او را، و از آن راه، آن روز را عرفه نامیدند، و چون روز سیوم شد که آن روز دهم ماه ذی حجه بود، ابوطالب که پدر آن حضرت بود، همگی مردم را به ولیمه فرزند بزرگوار خود طلبید، و سیصد شتر و هزار گاو و گوسفند کشت، و ایشان را اطعام کرد. [امالی الطوسی، ۷۰۸]
و پوشیده نیست که صریح این حدیث این است که تولد آن حضرت در ماه ذی حجه بوده، نه شوال [؟ شعبان] ، پس مؤید احتمال هفتم شوال [؟ شعبان] نمیشود، و بر تقدیری که توجیه ذی حجه بشود به این که در آن زمان نسیء میکردهاند، یعنی ماهها را از جای خود پس میانداختهاند، پس ممکن است که آن ماه شوال [در حاشیه: شعبان. ظ] باشد و ایشان در آن سال، آن را پس انداخته باشند، و ذی حجه نام کرده باشند، جواب همان است که هر گاه علمای حدیث صحیح صریح را عمل نکرده باشند، به اعتبار دلیلی دیگرِ قویتر که داشتهاند، پس این حدیث را نیز به طریق اولی عمل نخواهند کرد.
و مؤید این است این که علما در وجه تسمیه روز ترویه و عرفه وجههای دیگر گفته و متعرض این وجه نشدهاند. چه این نشان این است که آن حدیث موافق طریقه ایشان نبوده؛ یا این که طریقه ایشان در نسیء و آنچه بعضی گفتهاند که در سال مبدأ حمل حضرت رسالت پناهی ـ صلی الله علیه و آله ـ نسیء شده بود، از برای دفع اشکالی که در آن باب هست، منطبق نمیشود که در این سال هم نسیء شده باشد، و شوال بجای ذی حجه باشد. چنان که به ملاحظه حساب، طریقه ایشان ظاهر میشود.
مجملا چون قول این که تولد آن حضرت در هفتم شعبان باشد، از کسی از علما ما ظاهر نیست، قایل به آن نمیتوان شد.
و اگر آن روز مقرر شود که عید شود، باید که روز سیزدهم شود که مشهور میانه علمای ماست، و اگر نه، شرعا دغدغه زیاد دارد، و باعث تشنیع مخالفین میشود که این طایفه خود نیز به علمای خود اعتقاد ندارند، و علانیه، مخالفت همه ایشان میکنند.
بلی، اگر کسی خود تعظیم روز هفتم هم بکند، و روزه و وضو و اعمال خیر در آن هم به عمل آورد، چنان که قبل از این عرض کرده بود، چه به از آن.
و مؤید قول علما میشود این که در فضیلت خصوص هفتم شوال حدیثی نقل نشده و اگر تولد آن حضرت در آن میبود، نمیشد که چیزی در آن باب واقع نشود، بخلاف سیزدهم ماه رجب که در فضیلت ایام بیض آن بسیار وارد شده، و ممکن است که همه آنها به اعتبار مبدأ آن باشد، چنان که در باب فضیلت ایام بیض شعبان وارد شده به اعتبار آخر آن که تولد حضرت صاحب الزمان و خلیفه الرحمان ـ صلوات الله وسلامه علیه ـ در آن باشد. و الله تعالی یعلم. (جم. طاب ثراه و جعل الجنه مثواه). (بنگرید: پرسشهای فقهی شاه سلطان حسین از آقا جمال، به کوشش رسول جعفریان، قم، نشر مورخ، ۱۳۹۶، صص ۸۵ ـ ۹۰)
۴. ناصرالدین شاه و مراسم سلام عام در روز ولادت امام علی علیه السلام
در فاصله رفتن صفویان تا آمدن قاجار، مسلما سیزدهم رجب عید گرفته می شده است، اما این که چه اندازه اهمیت داده می شده نمی دانیم. در دوره ناصری، بحث سیزدهم رجب، بالا گرفته و به عنوان روزی که «سلام عام در آن برگزار می شده، مطرح شده است. شروع این مراسم بر اساس گفته مورخان سال ۱۲۷۱ قمری است که در این روز ناصرالدین شاه آن را به عنوان عید عام مطرح کرد و از مردم هم خواست تا در آن روز جشن بزرگ برپا کنند. همین امر سبب شد تا از آن سال به این طرف، روز سیزدهم رجب را تمامی شاهان و حاکمان، به اعتبار یک عید رسمی و سلام عام بشناسند. بدین ترتیب، ریشه های تاریخی برقراری یک رسم عمومی را می توان دریافت.
محمد جعفر خورموجی (م ۱۳۰۱) نویسنده حقائق الاخبار ناصری (تهران، زوار، ۱۳۴۴) ذیل رویدادهای سال ۱۲۷۱ نوشته است:
هم در این سال روز سیزدهم ماه رجب المرجب که روز ولادت باسعادت امیر مؤمنان و مولاى متقیان، غالب کلّ غالب «على بن ابی طالب علیه الصلوه و السلام» است، و از ایام متبر که است- در میان خواص اصحاب شریعت منزلتى تمام داشت- شهنشاه اسلامپناه مقرر گردانید که عموم اهالى ایران این روز شریف را چون سایر اعیاد عظیمه جشنى عظیم گیرند، و چون سایر ایام متبرکه احترامش لازم شمارند. قاآنى [در باره این اقدام ناصرالدین شاه چنین سرود و گویی دوست داشت، که مانند «نوروز جلالی» این روز، یعنی سیزدهم رجب را «عید ناصری» بنامند.
ناصر دین و دول آرایش ملک و ملل
ناصرالدین شاه غازی خسرو مالک رقاب
رسم این جشن نو آیین کرد شاه دین پرست
آن که چون ذات خرد ملکش مصون از انقلاب
همچو نوروز جلالی شاید ار این عید را
خلق عید ناصری خوانند بهتر انتساب
نویسنده روضه الصفای ناصری شرح عید رسمی شدن سیزدهم رجب را با تفصیل بیشتری تحت عنوان «سرور اهالى ایران» آورده است. او می گوید پیش از آن عید ولادت رسول (ص) برگزار می شده، اما ناصرالدین شاه بود که جشن ولادت امیر المومنین (ع) را مطرح کرد: « تا اکنون هیچیک از سلاطین اسلام مصدر اینگونه الهام نگردیدهاند این است که چنانکه روز میلاد با اسعاد حضرت خاتم النبیین صلّى اللّه علیه و آله را اهالى اسلام از اعیاد عظام شمارند به اشارت این پادشاه دقایق آگاه مقرر شد که روز ولادت شاه ولایت حضرت اسد اللّه الغالب علىّ بن ابى طالب را عید سعید کریم عظیم مقرر دارند، و از غالب اعیاد اسعد و اشرف شمارند». ناصرالدین شاه از منجمان خواست تا زایچه امام علی (ع) را به طور دقیق استخراج کنند: «اخترشناسان دقیقهشناس گفتهاند که: طالع ولادت آن حضرت را چنین یافتهایم: ساعت میلاد به طالع عقرب و زهره و قمر در خانه طالع بود و مریخ و زحل در حوت جاى داشته، عطارد و آفتاب و مشترى در سنبله بودهاند از اینکه صاحب بیت المال در و بال است مال دنیا مطلقه آن حضرت بوده، و چون مریخ و زحل در بیت پنجم که منسوب به اولاد است بودهاند، فرزندان او را به تیغ که منسوب به مریخ است و به زهر و سم که نسبت به زحل دارد شهید مىکردهاند، و همانا نظیر این احکام در کتاب منسوب به جاماسب حکیم ایرانى دیده شده» است. بدین ترتیب، از روی زایچه، و بر اساس سنت نجومی قدیم، تحلیلی هم در باره مظالم و ستم هایی که بر این خاندان رفته، گزارش شده است. به هر روی، «به حکم پادشاه اسلام روز سیزدهم رجب را ترجیب و تعظیم تمام واجب دیدند، و سالى چند در تمامت بلاد و امصار ایران این روز را از اعیاد عظام شمردند. و در این وقت چنان واقع شد که روز سیزدهم جامع عید سعید مولود آن حضرت و عید نوروز فیروز سلطانى که هم از حسن اتفاق روز جلوس آن حضرت بر مسند خلافت و امامت است واقع گردید، و در معنى به ملاحظه اتحاد انوار حقیقى این روز را روز مولود مسعود حضرت رسول اللّه نیز توان خواند که انا و على من نور واحد». نتیجه آن شد که «حضرت شاهنشاه اسلام تطابق و توافق عیدین سعیدین مذکورتین را از آثار دولت و اقبال و امارات سعادت و اجلال دانسته عید مولود مسعود را به نیروز فیروز رجحان واجب دانست، و تکریم آن را به تقدیم متلقى شمرد. و در آن شب که پنجشنبه سیزدهم بود شاهزادگان عظام را به ملاحظه صله ارحام به باغ عمارت خاصه سلطانى دعوت سلطانى فرمود، و بر خوان نوال و احسان بنشاند و بنواخت و شب به عیش و عشرت و سور و سرور بگذشت. بروز عیدین سعیدین نخست به اکرام عید مولود مسعود حضرت شاه اولیا على المرتضى علیه التحیّه و الثّناء توجه فرمود، و چنانکه رسمى است معهود به نواختن نوبتخانه و شنلیک توپخانه اشارت رفت، و خطبا خطبه خواندن گرفتند، و شمس الشّعرا خدمتى مناسب آورد. و چون شش ساعت و پنجاه و چهار دقیقه از روز بگذشت و زمان تحویل آفتاب به برج حمل دررسید آفتاب سلاطین به ایوان کیوانرفعت کاخ همیون که محل تحویل حمل و به مساعدت و میمنت ضرب المثل است جلوس گزید، و جماعتى از شاهزادگان عظام و علماى اعلام و امراى کرام در محفل جنّت مشاکل به شرف حضور مخصوص شدند و به انواع اصطناعات محظوظ گشتند، و عیدین سعیدین که مایه رونق دین و دولت و شرف و ملک و ملّت بود به فرخى و فرهى درگذشت، و در این ازمنه مسعوده به چاکران دربار خلاع گرانمایه و صلات بلندپایه مبذول افتاد». این همان مراسم سلام عام است که از آن زمان در سنت پادشاهی و امیری ایران برگزار می شده است. (روضه الصفای ناصری: ۱۰/ ۸۶۴۱ ـ ۸۶ ۴۳)
در جای دیگری از همان اثر (۱۰/ ۸۶۷۶) هم آمده است: «و چون به روز سیزدهم رجب ولادت حضرت شاه ولایت امیر المؤمنین اسد اللّه الغالب علىّ بن ابى طالب علیه السلام محقق است و حضرت شاهنشاه اسلامپناه آن روز را عید سعید مقرر فرموده و اشرف اعیاد شمرده، در دار الخلافه و سایر امصار ایران متداول داشته لوازم تعظیم و تکریم به ظهور آمد و جشنى مبارک برپاىشد و تهنیتها رفت».
در این روز، سفرای خارجی هم حضور شاه می رسیدند، چنان که آمده است: « «ناظم افندى شارژدفر دولت عثمانى بر موجب اتحاد مذهب دولتین علّیتین و توافق ملتین جانبین ایران و عثمانى محض تبریک و تهنیت این عید سعید رسما به اتفاق حاجى ظهیر الدوله ایشیکآقاسىباشى و میرزا محمد رئیس دفتر وزارت خارجه بحضور مهرظهور تشرف جسته مورد مراحم ملوکانه گردید» روزنامه ایران، ۴۴، بیستم رجب ۱۲۸۸).
مراسم سلام عام در غدیر ادامه یافت، چنان که در مرآت الوقایع مظفری (۱/ ۶۴) آمده است: « موافق معمول در روز سیزدهم رجب المرجب ۱۳۱۴ که میلاد مبارک حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام بود، در عمارت گلستان طهران، در خاکپاى همایونى، سلام عام شد. ترتیبات عید موافق معمول به عمل آمد و در شب عید هم آتشبازى مفصلى شد». در دوره مظفری، هر ساله، مراسم سلام عام در روز غدیر برچا می شد که خبر آن در مرت الوقایع (صص ۷۲۰، ۸۱۳، ۱۰۲۵) و تاریخ منتظرم ناصری، (ص ۱۹۲۶) و افضل التواریخ (ص ۵۷) و جز اینها از تواریخ دوره اخیر قاجاری آمده است. در افضل التواریخ در باره مراسم سلام عام سیزدهم رجب آمده است: «شب سیزدهم رجب، که شب عید ولادت حضرت سید الاولیاء امیر المؤمنین، على بن ابى طالب، علیه السلام، بود؛ برحسب معمول سنواتى، در دوشانتپه مشغول جشن و سرور بودند. در خیابانهاى تهران و خانات و اسواق، چراغانى کردند و آتش بازى و شلیک بهعمل آمد. روز سیزدهم، موکب همایونى از دوشانتپه به دار الخلافه تشریف آورده؛ در تالار مبارکهى شمس العماره به سلام نشسته. عموم رجال دولت و اهل نظام و اهل قلم صف بربستند؛ بندگان اقدس همایون به هریک مبارکباد فرمودند. شاهزاده یمین السلطان، ایلخانى قاجار، به رسم مقرر در سلام عام شرف مخاطبت خاص داشتند. سایر مراسم عید، از قرائت خطبه و انشاء قصیده و شلیک توپ، بهعمل آمد. (افضل التواریخ، ص ۳۸۹)
در کل به نظر می رسد، در دوره ناصری، این گونه مراسم ها، به صورت مؤکد با شکوه برگزار می شده و شاه هم در این باره اصرار داشته است. در همین سال، باز در باره عید ولادت رسول (ص) هم آمده است: «و عید مولود حضرت خاتم الانبیاء را به تکریم و تعظیم حقگزارى کردند و گرامى داشتند». (۱۰/۸۶۷۵).»
انتهای پیام




