یک آن گفتم اینها شبیه زنهای داعشند، …
کامنت یکی از مخاطبان انصاف نیوز در زیر خبر «ترویج پوشش نامرسوم دو زن در تلویزیون» با توجه به نگاه متفاوت آن در پی می آید:
اول پیش خودم گفتم آخه تو این دوره با این وضع و نوع پوشش مرسوم دیگه کیه مثل سده های گذشته پوشیه بذاره و بدتر از اینها یک آن توی ذهنم گذشت اینا چقدر شبیه این زنهای عرب و داعشی اند و احتمالا شبیه این آدمای افراطی اند که از دین فقط ظواهرشو میدونند …. (چون این جور افراد رو هم دیدم و البته خیلی هارو هم که ظواهر و باتنش رو کامل با هم دارند).
اما وقتی برنامه و صحبت هاشونو دیدم از این پندار خودم شرمنده شدم، مخصوصا وقتی به نوع رابطه بین اعضای این خانوده تو صحبت هاشون پی بردم، رابطه بی نهایت صمیمی و مملو از احترام، شاید رابطه ای که بیشتر تو رمان ها و داستان ها هست، کم کم نظرم به جنبه های دیگه این موضوع جلب شد و یجور کلا مبهوت شدم.
پدر خانواده تو اکثر جواب های مجری میگفت، نگم بهتره چون باور نمی کنید، مجری از پدر خانواده پرسید، بدترین حرفی که به خانمت در بدترین شرایط خواهی زد چیه (مضمون حرفش این بود، عین جملش یادم نیست)، جواب داد، ««دوستت ندارم» و تا حالا چنین چیزی بهش نگفتم».
و یسری مسائل دیگه از دختر خانواده پرسید، مثلا چرا با یک روحانی ازدواج کردی، آیا اصرار پدر و مادر و … جواب داد، از بس به پدرم و و اخلاق و رفتار فوق العادش علاقه دارم دلم میخواست همسرم هم همچون پدرم باشه و چون تو اقوام ما رو حانی هایی که هستن همشون فوق العاده خوش اخلاق و … هستند به این نتیجه رسیدم که روحانی واقعی منو خوشبخت میکنه و یکی از شروط ازدواجم روحانی بودن فرد بود.
اما نمیدونم چرا از این همه مسائل و خصوصیات خاص و خوب حرفی به میون نیومده و تنها نوع پوششی که هیچ مغایرتی با فرهنگ ما نداره و حتی عین فرهنگ ما هست بسان یک خطای نابخشودنی تیتر و عنوان زده میشه، البته این نکته هم جا نمونه که این گونه پرداختن به مسائل پر حاشیه از سوی صدا وسیما اونم در این شرایط جامعه و منطقه و … عجیب و شاید درست نباشه …
انتهای پیام