سیاست خارجی و ملاحظات زودگذر داخلی

«علی شکوهی» روزنامه نگار در روزنامه ی اعتماد نوشت:
دیروز در مجلس شورای اسلامی وزیر امور خارجه به سوالات دو نماینده مجلس پاسخ داد و غالب نمایندگان هم با رای خود تایید کردند که ظریف به پرسشهای نماینده سوالکننده، پاسخ اقناعی داده است. ظریف در قسمتی از سخنانش عصبانی شد و در حین عصبانیت گفت: «از شما تقاضا میکنم برای ملاحظات زودگذر و کوچک سیاست داخلی، وجهه مبارز و انقلابی مناسبات خارجی جمهوری اسلامی در جهان را خدشهدار نکنید. اگر کسی آب به آسیاب دشمن ایران و انقلاب اسلامی میریزد کسانی هستند که در پیگیری سیاستهای نظام تردید میکنند». وی در ادامه تاکید کرد: «کدام شخص جرات دارد مقاومت اسلامی که سند افتخار این نظام است را زیر سوال ببرد؟ من خوشحالم که مسوول مقاومت و نه جنابعالی از بنده تشکر میکند. خوشحالم که برادران بزرگوارم قاسم سلیمانی، حسن نصرالله و رمضان عبدالله هر روز در تماس با من از سیاستهای ایران تشکر میکنند». این سخنان را ظریف در پاسخ به نمایندهای مطرح کرد که به همراه دیگر دلواپسان، دولت را با اتهاماتی مانند سازشکاری و کنار آمدن با کدخدا، عدول از ارزشهای انقلابی، حمایت نکردن از مقاومت اسلامی در منطقه و جهان و اتهاماتی از این دست مینوازند.
سیاست خارجی مطلوب دلواپسان به نوعی ادامه سیاست خارجی دولت قبل است که در آن اولا برنامه مشخصی وجود ندارد، ثانیا نمایشی است و مبتنی بر شعار حرکت میکند و سرانجام دارای نوسان و چرخشهای باورنکردنی است. مسوولان دولت قبل هر اقدام مهم در حوزه سیاست خارجی را معطوف به بهرهبرداری داخلی انجام میدادند و اساسا به نتایج ملموس آن در حوزه منافع ملی کاری نداشتند. بر همین اساس رییسجمهوری بدون توجه به نتایج و برخلاف نظر کارشناسان وزارت امور خارجه، در کنفرانسها و مجامع حضور مییافت و سخنانی را با رویکرد شعاری و عمدتا برای اعلام مواضع انقلابی مطرح میکرد و نگران شعار دادن تماشاچیان و اهانت به نماینده ایران هم نبود و حتی خروج بسیاری از هیاتهای دیپلماتیک از جلسه هنگام سخنرانی رییسجمهوری ایران هم به عنوان شاخصی برای انقلابی بودن نماینده ما تفسیر میشد. بعد از هر سفر خارجی اینگونهای هم با تدارک برخی نهادها و مراکز، استقبال جدی برای بهرهبرداری داخلی صورت میگرفت و نتایج واقعی آن اقدام دیپلماتیک در پس این جنجالها پنهان میماند.
آنچه در دولت روحانی در حوزه سیاست خارجی شاهدیم، اصل شدن منافع ملی است و عدمبهرهبرداری از آن در داخل برای کسب وجهه سیاسی و حمایت مردمی. در واقع این روش اصولگرایانهترین کاری است که باید برای تامین منافع ملی انجام داد زیرا در دیپلماسی باید اهداف مشخصی را مد نظر قرار داد و مبتنی بر عقلانیت در آن حیطه اقدام کرد و نتایج ملموسی را پی گرفت. در برجام، دولت روحانی هم حذف فشارهای فراوان خارجی را مد نظر داشت و هم ایجاد فرصتی تازه برای گسترش روابط با جهان و هم حفظ اساس صنعت هستهای کشور را و در نهایت لغو تمامی قطعنامهها و تحریمهای مرتبط با هستهای از طریق مذاکره را که به همه آنها هم دست یافت. طبعا وزارت امور خارجه مجری سیاستهای رهبری و دولت و شورای عالی امنیت ملی است و در آن مسیر برنامهریزی میکند. در آن سیاستهای کلان، هم مذاکره و برجام میگنجد و هم حمایت از جنبشهای انقلابی همسو با انقلاب اسلامی ایران و هم تقویت قدرت نظامی و موشکی کشور و هم همکاری استراتژیک با روسیه و هم گسترش روابط اقتصادی با دنیا و هم هر اقدام دیگری که برای تامین منافع ملی باید به آنها متوسل شد. نه تن دادن به مذاکره با غربیها به معنای سازش با امریکا و اروپا است و نه استفاده هواپیماهای روسی از فرودگاه همدان یعنی ما چرخش به شرق پیدا کردیم. اگر این مواضع کلان مورد نظر باشد نه از همکاری با شرکتهای اقتصادی دولتهای غربی فرار خواهیم کرد و نه همکاری اقتصادی با کشورهای آفریقایی و امریکای لاتین را از دست خواهیم داد زیرا همه اینها با شاخص منافع ملی سنجیده میشوند و در اندازه و جایگاه خود مورد توجه خواهند بود.
حمله مخالفان به عملکرد دولت روحانی و نتایج برجام و دستاوردهای آن هم به خاطر این نیست که واقعا نتایجی عاید کشور نشده و تنگناهای نظام در مواجهه با دنیا کاهش نیافته بلکه به این دلیل است که از این امر برای برانگیختن مخالفت با دولت در داخل کشور استفاده کنند. آنان کاری ندارند که سخنان رییسجمهوری و وزیر امور خارجه و رییس سازمان انرژی اتمی ایران در سازمانهای جهانی و مجامع بینالمللی باید مطالبهگرانه باشد و امریکا را متهم به نقض تعهدات و عدم اجرای درست برجام کند و آن کشور را در افکار عمومی دولتها و ملتها تحت فشار قرار دهد و وادارد که بیشتر به ایران امتیاز بدهند و روند اجرای برجام را تسهیل کنند. آنان برای بهرهبرداری داخلی، این اظهارات را اعتراف دیرهنگام دولتیان به شکست برجام و حقانیت روش خود تفسیر میکنند و مدعی میشوند که انتقاد آنان وارد بود و الان دولت باید از مواضع خودش عقب بنشیند. نکته جالب اینکه اگر همین الان این جریان بخواهد درباره برجام تصمیم بگیرد، حتما آن را ملغی نمیکند و بر اجرای آن به همین روش اصرار خواهد ورزید زیرا نتایج ملموس آن در حوزه سیاست و اقتصاد را حس میکند اما چه کند که نمیتواند از تبدیل این امر به یک چماق علیه دولت خودداری کند و از منافع سیاسی زودگذر آن چشم بپوشد.
انتهای پیام