دلواپسیهای «حجاریان» برای دولت امید!
به گزارش انصاف نیوز، مطهره شفیعی در آرمان نوشت: «در زمان انتخابات حدود ۱۳ میلیون نفر در انتخابات مشارکت نکردند که اکثریت آنها متعلق به جامعه شهری بودند، به گونهای که شهرهای کوچکتر در انتخابات حضور گستردهتری داشتند اما مشارکت در شهرهایی مثل تهران، اصفهان و شیراز کمتر بود. این افراد شاید به این دلیل در انتخابات شرکت نکردند که احساس میکردند رای آنها بیاثر است اما در حال حاضر آنها هم از انتخاب روحانی خوشحال هستند و به پایگاه اجتماعی دولت پیوستهاند. » این تحلیل سعید حجاریان از انتخابات ریاستجمهوریای بود که حسن روحانی کاندیدایی که در اردوگاه اصلاح طلبی تعریف نمیشود و تا چندی پیش در جلسات جامعه روحانیت شرکت میکرد، پیروز شد. او در حالی در انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ توانست به پاستور برسد که اصولگرایان کمترین حمایت را از او داشتند و عامل اصلی هم تشتت در این جریان بود به نحوی که برخی به سعیدجلیلی روی آوردند و برخی قالیباف را ترجیح دادند. در این میان اما اصلاح طلبان بودند که برایشان عزت و پیشرفت کشور در درجه بالاتری از منافع جناحی ارزش داشت پس به کاندیدایی از جنس اصولگرایان البته با چهره وعملکردی میانه رو رای دادند.
پیش بینیهای صحیح حجاریان در مورد دولت
حجاریان که به تئوریسین اصلاحات معروف است گاهی پیش بینیهایی دارد که قابل تامل است. چنانکه در اردیبهشت ماه ۹۲ گفته بود«آقای هاشمی دقیقه نود وارد عرصه انتخابات میشوند و تمام معادلات را بر هم میریزند و من معتقدم ایشان حائز اکثریت آرا میشوند. آقای خاتمی هم وارد عرصه رقابت نخواهد شد» که این پیش بینی درست از آب در آمد و آیتالله هاشمی رفسنجانی در آخرین ساعات ثبت نام انتخابات به وزارت کشور رفت و اقدام به ثبت نام کرد. سعید حجاریان که مشاور دولت آقای خاتمی است شاید بیش از همه به روحیات او آشنا باشد که با قاطعیت گفت خاتمی نخواهد آمد و از منظر دیگر او یک تئوریسین است و میتواند این احساس را داشته باشد. آیتالله هاشمی همانطور که بارها گفته است از خود برای انقلاب و کشور میگذرد پس این مولفه بود که سعید حجاریان را به گمانه حضور آیتالله هاشمی در واپسین دقایق نزدیک کرد هر چند شورای نگهبان به دلایلی اعلام کرد که صلاحیت هاشمی برای آنها احراز نشده است.
حجاریان در پس از انتخابات
پس از انتخاب دکتر روحانی به عنوان کاندیدای میانه رویی که اصلاح طلبان و میانه روها رای به او را در اولویت قرار دادند، امثال سعید حجاریان کمک به دولت را فراموش نکردند و مانند زمانی که در دولت خاتمی سعی داشت با راهکارهایی از مشکلات کم کند، در این دولت هم همین رویه را ادامه داد چنانکه چندی پیش گفت که «دولت باید شرایط سازماندهی جامعه مدنی را فراهم کند و موانع را از میان بردارد. » البته در این موضوع دکتر روحانی اهتمام زیادی به خرج میدهد و از زمان آغاز فعالیتش بر قدرت نهادهای مدنی تاکید دارد چنانکه به نظر میرسد در وزارتخانهها هم به این امر اعتنایی بیش از گذشته میشود و دیدگاه صاحب نظران و البته درجه نخست رویکردهای مردمی برای تصمیمگیریهای دولت لحاظ میشود. به نظر میرسد در این بخش که حجاریان آن را مهم توصیف کرده است، دولت و شخص رئیسجمهور توانستند موفقیتهایی کسب کنند اما نظر حجاریان خلاف آن است، چنانکه میگوید: « دولت در حال حاضر در حوزه اقتصادی و سیاست خارجی بیشتر اقدام کرده و در حوزه تقویت جامعه مدنی کمتر فعال بوده است. البته شاید اظهارنظرهای کمتر دولت و رئیسجمهور در این حوزهها به این خاطر بوده که دولت نمیخواهد فضا کند یا ملتهب شود. البته به نظر من خود آقای روحانی در زمینه اقتصاد و سیاست خارجی تخصص بیشتری دارد. »
دلواپسیهای حجاریان برای دولت یازدهم
حجاریان که همواره سعی دارد اعتدال در موضعگیری را فراموش نکند، برخود وظیفه میداند خطراتی که به زعم او برای دولت هشداردهنده است را یادآور شود و البته ویژگی دیگر او در این راستاست که از ارائه راهکار هم غافل نمیشود چنانکه چندی پیش گفته بود «مشکلاتی از قبیل وابستگی به نفت، ساختاری شده است. این مشکل هم در قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب وجود داشته است اما مردم باید توجه کنند که آیا دولت یازدهم آلترناتیوی دارد؟ ممکن است عدهای بگویند که این دولت هم باید کنار برود، ولی سوال اینجاست که آیا باید کسی مثل احمدینژاد دوباره سر کار بیاید؟ به نظر من در حال حاضر بدیلی برای دولت روحانی وجود ندارد. باید شخصیتهایی که در بین مردم اعتبار دارند، مثل هاشمی رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی، ناطق نوری و همچنین روزنامهنگاران و روشنفکران برای مردم توضیح دهند که در حال حاضر بدیل دیگری وجود ندارد. » او در حالی که به دولت نسبت به برخی نابسامانیها هشدار میدهد اما در عین حال به فکر تقویت روحیه پاستور نشینان هم هست و چنان دفاعی از آنها میکند که شاید کمتر منتقدی پس از شنیدن آنها به خود اجازه تکرار برخی رفتارهایش را بدهد. او با طمانینه به دولت یادآور میشود که « ایرادی ندارد که گاهی آهسته حرکت شود، مهم این است که مسیر درست است. در دولت قبل، هم جهتگیری اشتباه بود و هم احمدینژاد و دولت وی در این مسیر غلط، تند حرکت میکردند. بنابراین تورم ۴۰ درصد و نرخ رشد منفی ۶/۵ درصد به وجود آمد و کشور مفلوک و مفلس شد. در حال حاضر مشکلات وجود دارد اما سمتگیری دولت صحیح است. برخی اقدامات دولت گذشته را باید در طول ۲۰ سال آینده جبران کرد. مردم هم باید این را بدانند و به سمتگیری دولت توجه کنند و انتظار نداشته باشند که در چهار سال یا هشت سال، همه مشکلات حل شود زیرا مشکلات نهادینه شده است. » او یک دلواپسی دیگر هم دارد و میخواهد تا تجربیات تلخ دولت اصلاحات برای دولت روحانی تکرار نشود، چنانکه چندی پیش با یادآوری مقاله معروفش به نام «اصلاحات مرد ـ زنده باد اصلاحات» بار دیگر از یک تجربه تلخ دولت اصلاحات نام برد و هدفش هم این بود که دولت دکتر روحانی این تجربه را تکرار نکند. آنچه حجاریان را امروز نگران کرده است اینگونه بیان شد: « اواخر دوران خاتمی، او هم مشت به نمد میزد. مردم دیدند که جریان مقابل جلو آمده است و سنگرهای خاتمی را فتح کرد. مجلس و شوراها را گرفت. من ترور شدم. ۱۸ تیر اتفاق افتاد. زوال اصلاحات رخ داد. همان زمان بود که من مقاله «اصلاحات مرد – زندهباد اصلاحات» را نوشتم. باید تجدیدنظر میشد در اصلاحات. آقای روحانی هم مدام باید در شرایط تجدیدنظر بکند و نقاط ضعف کارش را برطرف کند و قدرت خودانتقادیاش را بالا ببرد.»
انتهای پیام
