تحریم … واقعیت ملموس؛ گوشه آن چه بر نفت آمد!

محمد خان بیگی، کارشناس حوزه نفت و انرژی در یادداشتی با عنوان «تحریم … واقعیت ملموس، گوشه ای از آن چه در دوران تحریم بر سر نفت کشور آمد!» که دراختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
در دوران دولت احمدی نژاد برنامه ای به شرکتهای بالادستی تولید نفت ابلاغ شد تحت عنوان «کاهش تکلیفی». بدین معنا که به علت عدم وجود مشتری برای نفت، شرکت ها موظف شدند هر کدام به میزان معینی تولید نفت خود را کاهش دهند.
اما مهمترین چالش این برنامه آن بود که برای چاه نفت بستن موقت معنا نمی دهد و چنانچه چاه بسته شود نفت به لایه های درونی نفوذ می کند و به طور دائمی نفت دهی آن چاه متوقف شده و اصطلاحا چاه “متروکه” می شود. چاه نفت بمانند پستان مادر است که اگر نوزاد شیر ننوشد خشک می شود.
چاره ای که برای این معضل اندیشیده شده بود عبرت آموز است!
«روزانه در ساعات معینی نفت چاه به گودال سوخت (Burn pit) ریخته شده و سوزانده شود تا چاه خشک نشود»
در اثر این بی تدبیری، بدین طریق روزانه شاید دهها هزار بشکه نفت سرمایه های ملی مملکت دود می شد و به هوا می رفت! مرحبا به غیرت آنکس که این صحنه را ببیند و ادعای عزتمندی کند!
عزت اما اینجاست که به لطف تدبیر و امید، سقف تولید به میزان قبل از تحریمها برگشته و جامعه جهانی ناچار از قبول سهم ایران در بازار است. چاه های نفت در حداکثر نرخ نفت دهی بوده و شریان های نفتی کشور پربارتر از همیشه در مسیر سازندگی کشور جاری اند.
دیگر حتی یک قطره نفت هم به علت سوء مدیریت دود نمی شود.
امروز صنعت نفت به عنوان یادگار نهضت ملی شدن نفت در مسیر بالندگی است.
اینجا ایران، درود بر غیرت جهادگران عرصه نفت.
انتهای پیام





امروز صنعت نفت به عنوان یادگار نهضت ملی شدن نفت در مسیر بالندگی است. اما منتاسفانه نامى از بانى ملى شدن بمیان نمى اید و واقعا مصدق کبیر از هر طرف مظلوم واقع شد، مردم ما هم هیچ تلاشى نکردند که لاأقل سالى یکبار بر سر قبر این بزرگوار جمع شوند و فاتحه اى برایش بخوانند، ما مردمى نمک نشناس هستیم و بزرگانیکه باعث سرافرازى مملکت ما شده اند همه فراموش شده اند و حتى نام کوچه اى براى نام کبیر انها در نظر گرفته نشده در صورتیکه براى خارجیهائیکه کوچکترین کارى براى کشور و منافع ملى ما نکرده اند اتوبان و جاده بنامشان زده اند ولى خبرى از ایراندوستان واقعى نیست و ایکاش سرگذشت ملى شدن نفت را در مدارس تدریس میکردند که با چه سختى و بدبختى باعث این غرور ملى شدند زمانیکه حتى هزار و پانصد دلار پول وکیل را در دادگاه لاهه نداشتیم و در نهایت کودتا با کمک داخلى ها علیه این مرد بزرگ به موفقیت رسید و بقیه مسائل
ظاهرا دولت روحانی دست خیلی ها را که از ایران مانند سرزمینی مفتوحه بهره میبردند در حد اختیارات خود بسته است که نا بسامانی های به وجود امده از دولت قبل را توی سر این دولت میزنند ، کسانی که دولت احمدی نژاد را زنده کننده ارزشها میخواندند یا از دعای امام زمان برای پیروزی او خبر میدادند !