آیا در انتخابات چهاردهم شاهد پوپولیسم خواهیم بود؟

محمدرضا یوسفی، استاد دروس خارج فقه حوزهی علمیهی قم در کانال تلگرامی خود نوشت: «هر گاه مردم از منظر اقتصادی با بیکاری و تورم روبرو باشند و سیاست های اقتصادی دولت کارآمد نباشد و سایر حوزه های زندگی نیز با چالش مواجه شده باشد، مردم از نظم مستقری که توسط نهادهای حاکم و بازیگران سیاسی ایجاد شده، ناامید گشته و نسبت به حکومت بی اعتماد می شوند. نتیجه آن در عدم مشارکت فعال شهروندان در انتخابات خود را نشان می دهد.
عدم مشارکت معلول انبوه بحرانها و ناامیدی از تغییر وضعیت ناشی از مسیر انتخابات است. در این شرایط، فضا برای شعارهای پوپولیستی فراهم میشود.
پوپولیستها با درک شرایط موجود، تلاش می کنند تا خود را به عنوان صدای مردم ناامید و بی اعتماد معرفی کرده و دوگانه سازی ما و آنها را ایجاد یا تشدید کنند. رانتخواری و فساد گسترده برخی مقامات و تساهل نسبت به آنان نیز ابزاری برای پوپولیستها خواهد بود. آنان نظم مستقر ناکارآمد را زیر سوال برده و وعده های پرطمطراق می دهند.
پوپولیستها، مردم را سکوی پرش خود قرار می دهند تا به اهداف سیاسی شان برسند. در واقع آنان عوامفریبی میکنند. آنان دست بر کمبودها و نارضایتی های مردم گذارده، شکاف ها را پررنگ تر کرده، مقصر را دولت یا دولتهای مستقر میدانند تا از این طریق مردم را جذب کنند.
در دوران پس از انقلاب، اولین بار به طور ملموس این امر در شعارهای انتخاباتی سال ۸۴ مشاهده شد. سپس در تمامی انتخابات ریاست جمهوری کشور به گونه ای تکرار شد. در حوزه اقتصاد، بیانی از نابرابری گسترده تحت عنوان شعار چهار درصدی ها در گفته یک کاندیدا یا در حوزه فرهنگ، جداکردن زن و مرد در خیابانها توسط کاندیدای رقیب و… از نمونههای آن بود. آنان با اینگونه شعارها، حس نفرت و ترس را از روی کار آمدن طرف مقابل افزایش داده و شوق به بهبود اوضاع را در صورت روی کارآمدن خود ایجاد می کنند و در نهایت بر موج احساسات سوار می شوند.
با وجود این، کاندیداهای پوپولیست، به محدودیتهای حاکم مانند محدودیتهای قانونی و رایج، محدودیت های مالی، محدویت های بین المللی و مانند آن توجه ندارند. همچنین راه حل های سطحی و مردمپسند می دهند. هیچ سازوکاری برای تحقق وعده های تخیلی و توخالی خود ندارند. آنان هیچ تحلیل عمیقی از مشکلات کشور ارائه نمی دهند. نتیجه در صورت پیروزی آنها، افزودن مشکلات کشور و تعمیق بحرانهاست.
در شرایط کنونی از سویی زمینه برای حرکتهای پوپولیستی فراهم است. رکود تورمی، زندگی اقتصادی مردم را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. سیاست های ناکارآمد دولت سیزدهم، فشار بر زندگی مردم را بیشتر کرد. نرخ ارز در این سه سال بیش از ۱۶۰ درصد رشد داشته، طبقه متوسط ریزش بیشتری نسبت به گذشته داشته، طبقات محروم فشار بیشتری را حس می کنند و انواع ناترازی های تجاری، بانکی، بودجه ای نیز به اقتصاد فشار آورده است. از سوی دیگر دولت سیزدهم وعده داد که گشت ارشاد را تبدیل به گشت ارشاد مدیران کند.
امری که تحقق نیافت و مردم در حوزه سبک زندگی نیز دچار محدودیت های بیشتری شدند. هنر در این دوران بیشتر از گذشته دچار محدودیت شده، فیلترینگ بیشتر شد و… از این رو ناامیدی و بی اعتمادی بر فضای عمومی کاملا مشهود بود که نتیجه آن در مشارکت مردم در دو انتخابات گذشته قابل مشاهده بود. این حجم از بی اعتمادی و ناامیدی اقتضای سر بر آوردن یک پوپولیسم دیگر را در کشور دارد. مطالعات تجربی کشورهای مشابه نیز این امر را تایید می کند
با وجود این، دو نکته موجب شده است که احتمال وقوع پوپولیسم در این انتخابات کاهش یابد:
اول، یک توافق نانوشته بر نبود نقد جدی دولت سیزدهم به ویژه با توجه به حادثه تلخ سقوط هلیکوپتر مرحوم رئیسی که امکان مانور حرکتهای پوپولیستی را محدود می کند.
دوم، سرخوردگی شدید قشر خاکستری که امروز درصد قابل اعتنایی از مردم را تشکیل می دهند. آنان پس از اتفاقات تلخ سال ۸۸، تجربه چند صندوق انتخابات را داشتند که مشارکت بالای انتخابات ۹۲ و ۹۶ را رقم زدند. اما نتایج آن شد که شد. از این رو آنان اکنون از صندوق ناامید هستند زیرا درک بیشتری نسبت به گذشته از ساختار سیاسی کشور دارند. این درک موجب شده تا گروههایی از نظام عبور کنند و به ویژه پس از اعتراضات سال ۱۴۰۱ به انفعال روی آورند.
اما گروهی دیگر از این قشر، اگر به عرصه انتخابات وارد شوند با درک محدودیت های ساختاری آشکار و پنهان و به امید بهبودی معین و شاید کوچک و متوقف کردن ریلی که از دید آنان برای کشور بسیار خطرناک بود، به صندوق های رای روی می آورند. از این رو فریب شعارهای پوپولیستی را نمی خورند و واقع گرایانه تر به انتخابات نگاه خواهند کرد.»
انتهای پیام



