سنجش اظهارات موسوی خوئینی دربارهی امام موسی صدر

محسن الویری در “مباحثات” نوشت: اخیراً مصاحبهای از آیتالله آقای سیدمحمد موسوی خوئینی منتشر شده که در آن اخبار و تحلیلهایی متفاوت درباره دو تن از چهرههای برجسته شیعی جهان معاصر اسلام یعنی امام موسی صدر و مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی بیان شده است.
در بخشهایی از این مصاحبه درباره امام موسی صدر چنین آمده:
«مرحوم آقاموسی صدر، تا آنجا که رفتار ظاهریاش نشان میداد، هیچ نوع همراهی با انقلاب نداشت. به نظرم میآید که اساساً در آن زمان ایشان نظرش این نبوده که نهضتی که در ایران شروع شده به یک نتیجه خاصی میتواند برسد … اما آقاموسی از آنجا که مسئله نهضت برایش اهمیت چندانی نداشت، دیدار (با شاه) را انجام داد … ولی با این حال زیر بار این همکاری (برای چاپ یک مجله) نرفت، شاید هم به این دلیل که با مبارزات جاری در ایران موافق نبود ….»
مناسبترین و رایجترین روش ارزیابی میزان درستی این سخنان، سنجش آن با دیگر گزارههای مربوط به مناسبات بین امام موسی صدر و انقلاب اسلامی و نقشآفرینان انقلاب در اسنادی مانند مصاحبههای چهرههای انقلاب درباره امام موسی، اظهارنظرهای امام موسی در باره انقلاب، خاطرات شخصیتهایی مانند مرحوم دکتر سیدصادق طباطبایی، گزارشهای مربوط به نوع مراودات مرحوم سیداحمد خمینی با امام موسی و مانند آن است.
چنین به نظر میآید که اطلاعات برگرفته از این اسناد با مطالب بیان شده در این مصاحبه درباره امام موسی صدر در این مصاحبه همسویی ندارد. منبع مهم دیگری که در همین چارچوب میتوان به آن رجوع و به مدد آن درباره این سخنان داوری کرد، اظهار نظرهای شخص امام خمینی(ره) است. با توجه به حساسیت امام خمینی نسبت به انقلاب اسلامی، اگر مطالب بیان شده در این مصاحبه درباره امام موسی صدر یعنی هیچ نوع همراهی نداشتن با انقلاب، اهمیت چندان قائل نبودن برای نهضت، و موافق نبودن با مبارزات درست باشد، امام خمینی چه موضعی نسبت به ایشان میگرفتند؟ چنین فردی چه جایگاهی نزد امام خمینی میتوانست داشته باشد؟
بررسی مجموعه اظهارنظرهای امام خمینی درباره امام موسی صدر براساس آن چه در نرمافزار صحیفه امام خمینی گردآوری شده، میتواند در این زمینه سودمند باشد.
این اظهارنظرها چنین است:
یک . شهریور ۱۳۵۷/شوال ۱۳۹۸ ـ تلگراف به یاسر عرفات
بسم اللَّه الرحمن الرحیم. ـ جناب آقاى یاسر عرفات، رئیس کمیته اجراییه سازمان آزادیبخش فلسطین. ـ از سلامت جناب حجت الاسلام آقاى سید موسى صدر، رئیس مجلس شیعیان لبنان، هیچ گونه اطلاعى ندارم و موجب نگرانى اینجانب است. از جنابعالى تقاضا دارم که هرچه زودتر از مکان ایشان اطلاع پیدا کرده و اینجانب را از سلامت ایشان آگاه گردانید. توفیق جنابعالى را در اهداف اسلامى خواستارم.
روح اللَّه الموسوى الخمینى. (صحیفه امام، ج۳، ص ۴۵۸)
دو. ۱ مهر ۱۳۵۷/۲۰ شوال ۱۳۹۸. ـ تلگراف به حافظ اسد
بسم اللَّه الرحمن الرحیم. ـ حضرت آقاى حافظ اسد، رئیس جمهورى سوریه و رئیس کنگره جبهه صمود و رفض، پس از اهداى سلام؛ اینجانب از غیبت جناب حجت الاسلام آقاى سید موسى صدر نگران و متأثرم. از جنابعالى تقاضا دارم که این موضوع را با سران کشورهایى که در قضیه فلسطین اجتماع کردهاند، در میان گذارید و اهتمام آنان را جلب نمایید….. والسلام علیکم و رحمه اللَّه و برکاته ـ روح اللَّه الموسوى الخمینى.(صحیفه امام، ج۳، ص ۴۷۹)
سه. ۲۶ مهر ۱۳۵۷/۱۵ ذى القعده ۱۳۹۸ ـ تلگراف به قذافی
بسم اللَّه الرحمن الرحیم ـ حضرت رئیس جمهور لیبى ـ پس از اهداى سلام و تحیت؛ قضیه جناب حجت الاسلام آقاى صدر به شکل معمایى مرموز درآمده است. بستگان ایشان پس از بررسى میگویند در لیبى هستند. چون جناب ایشان مورد احترام و محبت روحانیون و دیگر جناحها هستند و این امر موجب نگرانى آنهاست، مقتضى است در آن اهتمام نمایید. و از دولت خودتان بخواهید ما را از سلامت ایشان و محل اقامتشان مطلع نموده، نگرانیها را رفع کنند. والسلام علیکم.۱۵ ذى القعده ۹۸. ـ روح اللَّه الموسوى الخمینى (صحیفه امام، ج۴، ص: ۴۶)
چهار. ۱۵ آبان ۱۳۵۷/۵ ذى الحجه ۱۳۹۸ ـ مصاحبه با مجله المستقبل
[ناپدید شدن امام موسى صدر، فکر هموطنان لبنانى را اشغال کرده است. آیا در خصوص آن تماسهایى برقرار کردهاید؟ و نتیجه تماسها چه بوده است؟]. ـ در خصوص وضعیت حجت الاسلام آقاى سید موسى صدر که مورد علاقه بسیارى از مسلمین است اقداماتى کردهایم و متأسفانه تاکنون به نتیجه نرسیدهایم. (صحیفه امام، ج۴، ص ۳۳۷)
پنج . ۲۰ آبان ۱۳۵۷/۱۰ ذى الحجه ۱۳۹۸ ـ مصاحبه با روزنامه النهار
[به نظر حضرت آیت اللَّه چه کسانى در اخفاى امام موسى صدر نقش داشتهاند؟ آیا به نظر حضرتعالى، امام موسى صدر هنوز زندهاند؟ آیا تصور مىفرمایید که ایشان به لبنان برگردند یا خیر؟ بین شما و مجلس اعلاى شیعه در لبنان، چه ارتباطى وجود دارد؟]. ـ راجع به اینکه ایشان را چه کسى مخفى کرده است، من اطلاعى ندارم. اما راجع به اینکه ایشان زندهاند و برگردند، امیدوارم که زنده باشند و برگردند. من به ایشان علاقه دارم و امیدوارم که به سلامت برگردند و کار خودشان را ادامه دهند. (صحیفه امام، ج ۴، ص ۴۴۴)
شش. ۲ آذر ۱۳۵۷/۲۲ ذى الحجه ۱۳۹۸
مصاحبه با روزنامه السفیر ـ [آیا خبر جدیدى در مورد امام موسى صدر هست؟]. ـ اقداماتى شده است؛ امیدواریم سودمند باشد و ایشان که مورد علاقه من و نیز شیعیان، بلکه مسلمین لبنان است، هر چه زودتر به وطن خویش برگشته و به کار خود مشغول شوند.(صحیفه امام، ج ۵، ص ۸۲)
هفت. ۶ آذر ۱۳۵۷/۲۶ ذىالحجه ۱۳۹۸ ـ گفتگوبا نمایندگان حرکه المحرومین لبنان
[سید حسین حسینى: … در زمانى که مجلس شیعه و حرکه المحرومین به رهبرى امام موسى کار خود را ادامه مىدهد و در وضعى که به اسلام و تشیع اعتقاد داریم و از راه موسى صدر الهام مىگیریم، ناگهان او را ربودند، که ضربه شدیدى به ما زد. و ما را سخت به خود مشغول کرد. قدرت فکرى ما را گرفت که نتوانیم به شیعیان دنیا خصوصاً ایران کمک کنیم.].امام: قضیه آقاى صدر بسیار مهم، و به ما هم لطمه وارد کرده است، لکن امیدوارم بزودى برگردد، و کارها را که اسلامى است و به نفع شیعه، انجام دهند. در غیاب ایشان نباید شما آقایان مأیوس شوید. (صحیفه امام، ج ۵، ص ۱۳۵)
هشت. ۱۶ آذر ۱۳۵۷/۶ محرّم ۱۳۹۹ ـ مصاحبه با نشریه لبنانى «امل»
[چه اقداماتى راجعبه امام موسى صدر فرمودهاید؟] ـ در زمانى که نجف بودم، تلگرافى به آقاى یاسر عرفات و تلگراف دیگرى به رئیس جبهه صمود در سوریه نمودم. و اینجا هم وقتى سفیر لیبى آمده بود راجعبه ایشان صحبت کردم. امیدوارم هرچه زودتر ایشان به لبنان مراجعت نمایند و به مبارزاتشان علیه اسرائیل ادامه دهند. من از این قضیه متأثرم و دعا مىکنم که ختم به خیر شود.(صحیفه امام، چ ۵، ص ۱۸۶)
نه. ۷ اسفند ۱۳۵۷/۲۸ ربیع الاول ۱۳۹۹ ـ دیدار با عبدالسلام جلود
بسم اللَّه الرحمن الرحیم ـ ما نگران سرنوشت امام موسى صدر هستیم و مىخواهیم به محض بازگشت به لیبى به سرهنگ قذافى بگویید هر چه زودتر در مورد سرنوشت امام موسى صدر رسیدگى کند.[در پاسخ تقاضاى هیأت لیبیایى که امام اجازه دهند سرهنگ قذافى براى عرض تبریک به ایران بیاید:] من فعلًا به قم مىروم و این دیدار را به زمان دیگرى موکول کنید. (صحیفه امام، ج ۶، ص ۲۵۷)
ده. ۴ اردیبهشت ۱۳۵۸/۲۶ جمادىالاول ۱۳۹۹ ـ دیدار با هیأت لیبیایی به سرپرستی عبدالسلام جلود
چیزى که، قضیهاى که براى ما و علماى ایران و سایر اقشار به طور معما درآمده است این فاجعه آقاى صدر است. من و علماى ایران براى این فاجعه بسیار متأثر هستیم، و این براى ما یک معمایى است که این معما حل نمىشود الّا به دست دولت لیبى. ما این معما را مىخواهیم که برادر ما «معمر» و دولت حل کنند و ناراحتیهاى ما را به اتمام برسانند. من کراراً به وسایطى این معنا را تذکر دادم، لکن الآن نیز اکیداً تذکر مىدهم که این معنا در شَعْب ما و در بین علماى ما انعکاس سوئى دارد؛ و من میل ندارم که بین ملت ما و دولت شما یک سوء تفاهمى باشد. من از شما مىخواهم که این معما را حل کنید و موجب راحتى ما را فراهم کنید. [پس از بیانات امام، نماینده هیأت توضیحاتى داد و امام پاسخ دادند:]بگویید مقصود من این نبود که به شما یا به دولت شما تهمت بزنم. مقصود من این بود که شما قدرت دارید که در این ممالکى که نزدیک شماست و ایشان رفتهاند در آنجا- به قول شما ـ در آنجا فعالیت بکنید و این معما را براى ما حل کنید. ما هیچ گاه به برادران خودمان تهمت نمىزنیم و خلاف اسلام نمىکنیم، لکن از شما مىخواهیم حل این قضیه را، به [دلیل] اینکه شما قدرت این را دارید که این مسئله را حل کنید و از دولتهایى که ایشان رفتهاند آنجا یک طور تحقیقاتى بکنید و ما مطلع بشویم . [امام خمینى پس از شنیدن سخنان نماینده هیأت لیبیایی فرمودند:].بله، من هم این معنى را مىدانم، لکن مهم این است که یک سوء تفاهمى بین ملتها و دولتهاى اسلامى نباشد، … و اینکه در این معنا طرح کردم، براى این بود که همین سوء تفاهم به واسطه فعالیتى که شما براى تحقیق این مطلب بکنید، رفع بشود و بین دولتین و ملتین تفاهم صحیح حاصل بشود؛ … لکن [خواست] مهم ما این بود که رفع بشود این سوء تفاهم، و برادرى ایران و لیبى محفوظ باشد… (صحیفه امام، ج۷، صص ۱۱۹ ـ ۱۲۰)
یازده ـ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۵۸/۱۰ جمادى الثانى ۱۳۹۹ ـ دیدار با سفیر سومالی
و اما راجعبه آقای صدر؛ ما از آن وقت که نجف بودیم و این قضیه واقع شد تا وقتی که پاریس رفتیم و بعد هم به ایران آمدیم، دنبال این قضیه بودیم. آقای صدر در ایران متولد شده است و ایرانی است، با من سوابق زیاد دارد و بعد از اینکه ایرانی است، رفته است به لبنان؛ و ما علاقه داریم، هم به اینکه ایرانی است و هم به اینکه در لبنان رئیس مجلس شیعی بوده است. علاقه داشتیم به اینکه این معما را حل بکنیم و مکرراً با لیبی اتصال پیدا کردیم. بلکه آقای قطبزاده را یک دفعه فرستادیم به لیبی دنبال این مطلب. و بعد هم که اینجا آمدیم، هم سفیر لیبی که آمد پیش من، راجعبه این مسئله صحبت کردم و هم نخست وزیر که آمد حل این معما را از ایشان خواستم. و معالأسف تاکنون برای ما این معما حل نشده است. امیدوارم که با کوشش دولت ایران و سایر اقشار علاقهمند به اسلام، این معما حل بشود. (صحیفه امام. ج۷، صص ۱۹۸ـ ۱۹۹)
دوازده ـ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۵۹/۵ رجب ۱۴۰۰ ـ دیدار با محمدمهدى شمسالدین (نایب رئیس مجلس عالى شیعیان لبنان) و اعضاى کادر مرکزى جنبش امل
آقاى «صدر» یک مردى است که من مىتوانم بگویم او را بزرگ کردهام. [او] به منزله یک اولاد عزیز است براى من و من امیدوارم که ان شاءاللَّه ایشان با سلامت برگردند به محل خودشان، و بسیار مورد تأسف است که ایشان را ما الآن نمىبینیم در بین خودمان. (صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۳۱۸)
ما امیدواریم که یک روزى با جنابعالى، با آقاى آسید موسى صدر- سلمه اللَّه تعالى- در قدس با هم نماز بخوانیم ان شاءاللَّه. و ما مأیوس نیستیم. (صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۳۲۳)
سیزده ـ ۶ شهریور ۱۳۵۹/۱۷ شوال ۱۴۰۰ ـ در جمع خانواده امام موسی صدر
بسم اللَّه الرحمن الرحیم. ـ آن چیزى که همه مطالب را آسان مىکند این است که ما و ملت ما و آقاى صدر ـ سلّمه اللَّه تعالى ـ به دنبال مکتب، یک گرفتارى پیدا کردیم. وقتى که مسئله، مسئله وظیفه است، وظیفه ما این است که براى اسلام خدمت بکنیم و در این وظیفه، اگر هر مقدارى که موفق به اجراى آن امورى که در نظر داریم بشویم، این یک خیرى است فوق اصل خیر و اگر موفق نشویم، اصل خیرش که عبارت از این است که ما در راه خدمت به اسلام و مکتب هستیم، آن جایى نمىرود. آقاى صدر را، که من سالهاى طولانى دیدهام، بلکه باید بگویم من بزرگ کردم ایشان را، من فضایلشان را مىدانم و خدمتهایى هم که بعد از آنکه به لبنان رفتهاند، کردهاند، آن را هم مىدانم و آنچه که لبنان احتیاج به ایشان دارد، باز آن را هم مىدانم. من امیدوارم که انشاء اللَّه، ایشان برگردند به محلّ خودشان و مسلمین آنجا از ایشان استفاده کنند. همین حالا هم که ایشان مىگویید، که شواهد داریم که در لیبى هستند، همین امر، در راه خدمت به مکتب و خدمت به اسلام است. این هم براى ایشان عبادت نوشته مىشود. براى ماها هم این امورى که واقع مىشود، باید سهل باشد، از باب اینکه در راه اسلام است …. این یک شیوهاى بوده است که از اول، اولیاى اسلام داشتند و در راه هدف خودشان حبس رفتهاند و کشته شدهاند و زجر کشیدهاند. آقاى صدر حالا دو سال است که در حبس هستند، لکن جدّ ایشان هفت سال مىگویند مسلّم بوده، احتمال چهارده سال هم هست ….. وقتى که تاریخ انبیاء را ملاحظه کنید، مىبینید که سرتاسر تاریخ انبیاء مجاهده و زحمت و تعب بوده است، لکن آنها خوش بودند به اینکه در خدمت آن هدفى که دارند بودند و این، هم مایه افتخار شماست و [هم] خانواده آقاى صدر که یک فرد لایقى که خدمت مىکرد، در راه خدمت گرفتارىاى پیدا کرده است. من امیدوارم که این گرفتارى آمدنش زود سر بیاید و من دعاى به ایشان مىکنم و خواهم کرد و امیدوارم که زودتر انشاء اللَّه، ایشان خلاص بشوند و برگردند … من از خداى تبارک وتعالى مسئلت مىکنم که ما را و شما را دلخوش کند به اینکه ایشان برگردند پیش ما و به خدمت خودشان ادامه بدهند. انشاء اللَّه، خداوند به همه عائله ایشان در این فراق صبر بدهد و چشم همه را به وجود ایشان انشاء اللَّه، روشن کند تا ایشان برگردند و به خدمت به مکتب موفق بشوند و شیعههاى لبنان هم از وجود ایشان استفاده بکنند، بلکه همه مسلمانها، انشاء اللَّه ..- والسلام علیکم ورحمه اللَّه و برکاته. (صحیفه امام، ج۱۳، صص: ۱۶۶ ـ ۱۶۹)
چهارده ـ ۲۹ بهمن ۱۳۵۹/۱۲ ربیعالثانى ۱۴۰۱ ـ دیدار با خانوادههای شهدای کشورهای اسلامی
ما شریک غم شما هستیم در اینکه از آقاى موسى صدر بىاطلاعایم. (صحیفه امام، ج ۱۴، ص ۱۳۸)
پانزده ـ ۱۰ تیر ۱۳۶۰ / ۲۸ شعبان ۱۴۰۱ ـ دیدار با کادر رهبری امل
من از اینکه آقاى موسى صدر در بین شما نبوده است متأثرم. او مثل فرزند من است. او یک بازوى قوى براى اسلام بود. (صحیفه امام، ج ۱۵، ص ۵)
شانزده ـ ۶ آبان ۱۳۶۰/۲۹ ذىالحجه ۱۴۰۱ ـ دیدار با اعضای سازمان جنبش امل
آقاى موسى صدر فرزندى از فرزندان من است. من براى او متأثر و متأسفم و اقداماتى هم، چه در نجف و چه در ایران، نمودهام و امیدوارم هرچه زودتر او را در بین خودمان ببینیم. (صحیفه امام، ج ۱۵، ص ۳۳۹)
این سخنان صریح و ستایشآمیز امام خمینی در باره امام موسی صدر و ایشان را بارها فرزند خود و اولاد عزیز و بزرگ شده به دست خود شمردن و فردی لایق و مورد علاقه خود و شیعیان و بل مسلمانان لبنان خواندن و اظهار سابقه طولانی آشنایی و آگاهی از فضایل و خدمات ایشان کردن و بارها ابراز نگرانی و تأثر و تأسف نمودن از ربوده شدن ایشان و پیگیری چشمگیر برای حل این مشکل و ابراز امیدواری برای بازگشت همراه با سلامت ایشان برای ادامه خدمت، قابل جمع با پنداره هیچ نوع همراهی نداشتن با انقلاب، اهمیت چندان قائل نبودن برای نهضت، و موافق نبودن امام موسی با مبارزات نیست. اگر امام موسی صدر آن گونه بود که در این مصاحبه معرفی شده است نمیتوانست اینگونه مورد علاقه امام خمینی(ره) باشد. تبیین چرایی شکل گرفتن این تلقی نادرست درباره امام موسی صدر موضوع دیگری است که در جایی دیگر باید به آن پرداخته شود. روشن است که نادرست دانستن مطالب ارائه شده در مصاحبه آقای خوئینیها الزاما به معنای یکسان دانستن کامل مشرب و منش امام موسی صدر با همه طرفداران انقلاب نیست و این هم موضوعی دیگر و شایسته پرداختن در جایی دیگر است.
انتهای پیام
هدف جناب خوئینی ها جبران غیبت چند ساله است ، بهتر نبود یک مراسم رونمایی ترتیب داده میشد !