تقوایی تجسم دفاع از منزلت هنر | ابوالفضل نجیب

ابوالفضل نجیب، روزنامه‌نگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:


آنچه بعد از درگذشت ناصر تقوایی و طی این دو روز درباره او نوشته می شود اغلب دل نوشته است و سوگوارنویسی ستایش آمیز برای فیلمسازی که لابد نیازی به نوشتن درباره آثار سینمایی و ادبی او احساس نمی شود. و این یعنی منزلت و اعتبار تقوایی در سینما و ادبیات و … نیازی به تبیین و بازخوانی ندارد. و یعنی آنچه می باید درباره او نوشته به شأن و شخصیت و جایگاهی فراتر از حرفه او مربوط می شود.

از این حیث حتمن وزن و اعتبار و شخصیت او به مراتب نسبت به کمیت و حتی کیفیت آثاری که تولید کرده سنگینی می کند. هنرمندی که برای حراست و پاسداری از ساحت فردی، اجتماعی و مهمتر ماهیت و فلسفه هنر و هنرمند ترجیحش بر عزلت نشینی به مثابه تنها سلاح و امکان اعتراض به وضع موجود بود.

از این منظر تقوایی چه در فردیت خود و چه در نسبت به جایگاهی که در تاریخ سینما و هنر این دیار داشت و خواهد داشت، یگانه بود. در مقایسه با کسانی که علیرغم زاویه داشتن با سیاست گذاران فرهنگی و هنری، اما گاه با هدف دور زدن نظم و نظام فرهنگی حاکم، گاه از سر ناگزیری و به تعبیر شاملو برای گذران زندگی به قلم به مزدی تن داده و می دهند.

تقوایی تا آنجا که توانست مرزهای شریف زیستن را حرمت بگذارد، فیلم ساخت و برای عقب راندن حافظان وضع موجود تلاش کرد. برای او اما و معلوم بود که قادر به تغییر وضع موجود نیست. در بن بستی چنین بر دو راهی تسلیم شدن و عزلت گزینی، جزیره شدن در خود را برگزید.

این انتخاب در شرایطی بود که بعد از ساخت ناخدا خورشید و موفقیت و ستایش‌های فیلم در جشنواره‌های معتبر جهانی که حتی اقتباس او از داشتن و نداشتن ارنست همینگوی را در سطحی بسیار بالاتر از اقتباس هاوارد هاکی ارزیابی کردند، راه برای ادامه فعالیت و موفقیت های جهانی او بیشتر از گذشته باز شده بود.

فراموش نکنیم در آن شرایط چرخه تولیدات راس هرم سینما مستقیم و غیر مستقیم به نوعی تحت تاثیر سیاست گذاران بود که بر جهانی کردن سینمای ایران تاکید داشتند. اگر چه تقوایی بعد از آن فیلم ساخت اما نه به سفارش و فرمایش که همان چند فیلم بازخورد واقعی شرایط اجتماعی و سیاسی بود که در نهایت به انزوای خواسته و ناخواسته منتهی شد.

تقوایی از این منظر نماد ایستادگی در تقابل با هر گونه مصلحت اندیشی و کج اندیشی و اراده گرایی معطوف به قدرت است. حدیث دفاع از حریم و حرمت هنر و هنرمند در مقابل آنچه قرار است تخیل و استقلال هنرمند را به محاق و محاط بکشاند.

آنچه درگذشت او را به واکنش انفجاری رسانه ای تبدیل کرد، ناظر بر دلتنگی‌ها و گلایه‌ها و ناگفته‌های تلنبار شده است. از این منظر درگذشت تقوایی هر چند تاسف‌آور، اما پیامی تامل برانگیز برای سلطه‌گران فرهنگی دارد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا