فرض کنید ما نیستیم!

حمید نجف در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «فرض کنید ما نیستیم!» نوشت:
رئیسجمهور در یکی از سخنرانیهای اخیر خود در حوزه آموزش گفت: «اگر فکر میکنید از دولت چیزی بگیرید، بنشینید تا بچههایتان بیسواد بار بیایند. اصلاً فرض کنید ما نیستیم؛ برای آموزش بچهتان چه کار میکردید؟» جملهای که در نگاه اول ممکن است حامل پیام خودیاری و مشارکت مردم باشد، اما در بطن خود، نشانهای از نوعی عقبنشینی دولت از وظایف اصلیاش است.
آموزش عمومی، نه لطف حاکمیت بلکه حق مسلم ملت است؛ حقی که در قانون اساسی و منشور جهانی حقوق بشر به عنوان مسئولیت مستقیم دولتها تعریف شده است. وقتی رئیسجمهور به مردم میگوید که «فرض کنید ما نیستیم»، در واقع باید پرسید: اگر شما نیستید، پس بودجه عمومی، مالیات مردم، وزارت آموزش و پرورش و همه دستگاههای وابسته برای چه هستند؟
مگر نه اینکه دولت دقیقاً برای همین است که باشد، برای آنکه عدالت آموزشی، زیرساخت، معلم، و فرصت برابر فراهم کند؟ دعوت به خودیاری مردم در آموزش، اگر از سر ناتوانی دولت در تأمین منابع است، باید صادقانه اعلام شود؛ اما اگر به عنوان سیاست رسمی مطرح شود، به معنای کنار گذاشتن عدالت آموزشی است.
در کشوری که نابرابری طبقاتی و فقر آموزشی در مناطق محروم بیداد میکند، «فرض نبودن دولت» یعنی واگذاری آینده به شانس و ثروت خانوادگی.دولتها میتوانند مردم را به مشارکت دعوت کنند، اما نمیتوانند از مسئولیت خود شانه خالی کنند.
مردمی که مالیات میدهند، حق دارند بپرسند که اگر شما نیستید، پس چه کسی باید باشد؟
انتهای پیام




