چرخه سیاسی حاکم بر انتخاب اسکار | ابوالفضل نجیب

ابوالفضل نجیب، روزنامه نگار در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

بر خلاف انتظارها و پیش بینی ها و مهمتر ذوق و شوق اکثریت اهالی سینما و حتمن قریب به دو میلیون نفری که در سخت ترین اوضاع و شرایط سیاسی و اقتصادی و روحی و روانی به تماشای فیلم پیرپسر رفتند، در کمال تعجب فیلمی که می توانست اعتبار و ارزش های تعلیق شده سینمای ملی را در سطح جهانی و اسکار احیا کند، قربانی نگاه سیاست زده ریل گذاران سینمایی شد.


پشت این بی مهری اشکار آنچه بیش از هر علت واقعی مانع راه یافتن فیلم به اسکار گردید مثل همیشه بر انگیزه های ثابت و همان اندازه متغیر از جنس فضای سیاسی حاکم بر شرایط کنونی دلالت داشت. هر چند توضیحی درباره این اولویت های پنهان ارائه نشود.


با این توضیح که به نظر می رسد دلایل متغیر در خصوص پیرپسر در مقایسه حتی با دلایل واهی همیشگی چربش و اولویت بیشتری داشته است. برای نگارنده از همان ابتدا که پیش بینی ها اغلب حول رقابت بین دو فیلم پیرپسر و زن‌وبچه برای حضور در اسکار داغ بود، مسلم بود که هر دو فیلم شانسی برای انتخاب شدن ندارند. به دلایلی که حالا پس از چند دهه برای اهالی سینما و حتی مخاطبان حرفه ای سینما مبرهن است.

در خصوص پیرپسر اما می توان به دلایل مضاعفی اشاره کرد که به نظر می رسد دهن کجی به مردم بخاطر استقبال بی سابقه از فیلمی بود که تمام ذهنیت ریل گذاران سینمایی را به هم ریخت. این دهن کجی البته ارتباط مستقیمی هم با دهن کجی مردم در قبال فضاسازی ها و هتاکی های مستقیم و غیر مستقیم علیه فیلم و فیلمساز توسط یک جناح سیاسی شناخته شده دارد. منظورم نه تنها مرعوب نشدن افکار عمومی از هجمه های سیاسیون و منتقدین به اصطلاح ارزشی و حتی بی اعتنایی مخاطبین به نقدهای متبت بی شماری که در رسانه ها و فضای مجازی منعکس می شد.

این ادعا مسبوق به این واقعیت است که اساسن نقدهای منفی و مثبت تاثیر چندانی در استقبال و یا نتیجه معکوس یک فیلم در ذهنیت جامعه بجا نمی گذارد و در این خصوص تبلیغ سینه به سینه مخاطبان تا حدود زیادی نقش بازی می کند. اما در این که هجمه ها علیه پیرپسر تاثیر خاصی در استقبال عمومی از فیلم داشته تردیدی نیست.

آنچه حساسیت ها برای ممانعت از رفتن فیلم به اسکار را مضاعف کرد، هم استقبال غیرمنتظره و هم موفقیت های احتمالی فیلم در بخش های مختلف اسکار بود. آنچه مسلم است این که فیلم هایی از جنس پیرپسر اگر چه تولید داخلی محسوب می شوند، اما به هیچ روی جریان غالب بر سینمای موجود را نمایندگی نمی کنند. این ادعا مسبوق به توقیف و بی مهری نسبت به فیلم هایی است که اگر چه بعصن ریل گذاران سینمایی آن هم به دلایل ماهیت سیاسی و جناحی تن به ساخت آن ها می دهند، اما در بازتاب های جهانی دقیقن به همان دلایل سیاسی به مهمترین مانع برای حضور برون مرزی  تبدیل می شوند.

حتی وقتی ناچار به انتخاب  فیلم علت مرگ نامعلوم برای اسکار می شوند به تعبیر خودشان دفع افسد به فاسد می کنند. تا به این طریق دهان منتقدین را ببندند. آنچه فراستی در آخرین فرمایشاتش در خرسندی از انتخاب نشدن پیرپسر به فیلم بی آبرو تعبیر کردند، تاکیدی تلویحی و همزمان بر میزان تنفر ایشان از فیلم است. به مثابه آخرین تیر در ترکش سیاست بازانی که سینما را ملعبه و دستاویز قرار داده اند. آنچه درباره پیرپسر رخ داد در ماهیت امر ادامه چرخه و چنبره زدن سیاست نه تنها بر سینما که بر کلیت فضای هنری است. هنری که به تعبیری ریل‌گذاران آن یا با ما یا علیه ماست.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا