نقدی بر قانونگذاری سلیقهای | احمد حیدری

حجت الاسلام احمد حیدری در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
قانونگذاری باید مبتنی بر امر و نهی شرعی یا برهان و دلیل عقلی یا مصالح و مفاسد زمانی باشد. این سه، بنیانهای محکم قانونگذاری هستند. با توجه به قرآن، سنت و عقل:
۱. در افعال انسانی، اصل بر اباحه و جواز است مگر این که نهی شرعی وارد شود و برای جایز شمردن، جز این اصل، محتاج دلیل دیگر نیستیم ولی برای منع و جلوگیری، باید دلیل محکم از قرآن، سنت، عقل یا سیره عقلا ارائه دهیم.
۲. زن و مرد دو صنف از یک نوع هستند و قوانین قرآن و سنت عموماً برای نوع، یعنی زن و مرد وضع شده است. اختصاص یک حکم به زن یا مرد دلیل محکم عقلی یا نقلی میخواهد و در صورت نبود دلیل محکم، باید به اصل اشتراک و یکسانی حکم زن و مرد تمسک کنیم.
۳. سلیقه شخصی و گروهی، حتی سلیقه معصوم هم نمیتواند مستند منع و نهی باشد. مثلا متعه و ازدواج موقت، حکمی اباحهای بود که با سلیقه افرادی مخالفت داشت و آن را نمیپسندیدند. آن افراد وقتی در قدرت قرار گرفتند، با اتکا به قدرت و مجازات، متعه را منع کردند(متعتان کانتا فی عهد رسول اللّه حلالا إلّا أنا أحرّمهما و أعاقب علیهما) ولی چون این منع دلیل محکم نقلی و عقلی نداشت، حکمشان مورد قبول واقع نشد، اما امامان چه بسا سلیقه خودشان این حکم را برای خود و خانوادهشان نمیپسندید، ولی در عین حال به خود اجازه نمیدادند آن را منع و تحریم کنند. شخصی که موافق منع متعه بود، نظر امام باقر را راجع به متعه جویا شد، امام فرمود: خدا در کتابش و به زبان پیامبرش آن را برای ابد جایز و حلال شمرده است.
سائل با تعجب گفت: این سخن از شما بعید است حال آنکه عمر از آن نهی کرده است! و تو را از مخالفت با منع عمر به خدا پناه میدهم!
امام فرمود: تو بر قول او باش و من بر قول رسول خدا.
سائل که از ارائه دلیل محکم عقلی و نقلی ناتوان شده بود، به سلیقه تمسک کرد و گفت: آیا میپسندی که زنان خاندانت, دخترانت، خواهران و دختر عموهایت صیغه شوند؟! امام از این جواب بیمنطق و مبتنی بر سلیقه روگرداند! (کافی ۵/۴۴۹).
۴. چه بسا کاری مثل موتورسواری زنان یا برگزاری کنسرت در شهرهای مذهبی مثل قم، مشهد، شیراز، و .. مطابق سلیقه مذهبیها نباشد، امّا آیا آنان حق دارند با تمسک به قدرتی که دارند، از آن منع کنند؟ اصولا آیا معیاری برای مقدس بودن وجود دارد؟ الان شهرهای قم، مشهد، شیراز و بسیاری شهرهای ایران به دلیل وجود حرم امام یا امامزاده در آنها یا خوزستان، ایلام، کرمانشاه و کردستان به جهت ریختن خون شهدا بر خاکشان، میتوانند مقدس خوانده شوند؟ آیا دلیل محکم نقلی یا عقلی بر منع فعل حلال و جایز هر چند سلیقههایی آن را نپسندد، در این شهرها داریم؟ اگر فعلی مباح، حلال و جایز است، در همه جا باید جایز باشد و اگر جایز نیست، در هیچ جا نباید جایز باشد. مقدس بودن و نبودن در این مورد چه دخلی دارد؟
۵. خداوند هم چنان که حلال و حرام دارد, مباح و جایز هم دارد و هم چنان که دوست دارد مردم و حکومتها حلال و حرام را رعایت کنند، دوست دارد مباحات و رخصتها را هم رعایت کنند: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ أَنْ یُؤْخَذَ بِرُخَصِهِ کَمَا یُحِبُّ أَنْ یُؤْخَذَ بِعَزَائِمِهِ»(وسائل الشیعه ۱/۱۰۸). این که حکومت یا افراد و جناح های قدرتمند، مباحات را منع کنند، هم تجاوز به حریم قانونگذاری خاص خدا و ممنوع است; «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدین»(مائده/۸۷) و هم کاسه داغتر از آش شدن است که قبیح میباشد.
۶. حکم بسیاری از کارها در شرع به دلایلی که خدا میداند، مسکوت گذاشته شده است و ما نباید مسکوت گذاشتن خدا را که نوعی رخصت و منت بر ما است، کنار زده و به دنبال یافتن حکم شرعی برای آنها با سؤال و کنکاش ببجا باشیم که امتهای گذشته مرتکب این کنکاش بیجا شدند و توبیخ گردیدند: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَسْأَلُوا عَنْ أَشْیَاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ … قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِنْ قَبْلِکُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِهَا کَافِرِین»(مائده/۱۲۳-۱۲۴).
امید که در قانونگذاری به گونهای عمل کنیم که باعث زدگی مردم از دین و مذهب و مرجعیت و روحانیت نشود.
انتهای پیام



سلام برگزاری کنسرت با موسیقی و شعر مجاز، حلال است و معمولا کسی با آن مخالفتی ندارد. آنچه بسیاری از متدینان را می رنجاند، برگزاری کنسرت نیست؛ بلکه حواشی کنسرت ها است که قطعا از محرمات الهی است. اختلاط نامحرمان، رقص زنان، برهنگی و بی حیایی برخی از زنان و مانند آن. پس لطفا صورت مسئله را تغییر ندهید.