پزشکیان و فرصت سوزی در سایه انفعال

حمید نجف در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «پزشکیان و فرصت سوزی در سایه انفعال» نوشت:
اکنون حدود یکسال از استقرار دولت چهاردهم به ریاست مسعود پزشکیان میگذرد. این یکسال میتوانست فرصتی تاریخی برای بازتعریف الگوهای حکمرانی، بازگرداندن اعتماد عمومی و اصلاح ساختارهای فرسوده اداری کشور باشد؛ اما آنچه در عمل رخ داد، بیشتر استمرار همان مسیرهای پیشین بود، با پوششی متفاوت.
نخستین خطای بنیادین پزشکیان را باید در حوزه انتصابات و نظام شایستهسالاری جستوجو کرد. او به جای استفاده از این فرصت برای شکستن چرخه بسته انتصابات سیاسی و بازگرداندن ضابطه به جای رابطه، اغلب مدیران دولت گذشته را با عنوان «وفاق» در جایگاه خود تثبیت کرد.
این سیاست، هرچند در ظاهر تلاشی برای ایجاد همگرایی بود، اما در عمل به حفظ وضع موجود و تداوم ناکارآمدیهای مدیریتی منجر شد.
دومین نقد اساسی به عملکرد یکساله دولت پزشکیان، شیوه مواجهه او با هزینههای فزاینده و ساختار متورم دولت است. او به جای کوچکسازی دولت و کاهش بار مالی آن، سیاستهای اقتصادی دولت را در جهت انتقال هزینههای ناشی از سوءمدیریت و فساد مستتر از طریق تحمیل گرانی روی دوش مردم گذاشت.
در همین حال، برگزاری همایشها و نشستهای بیحاصل، مأموریتهای بیخاصیت و ریختوپاشهای فراوان و بیضابطه در دستگاههای اجرایی نشان داد که دولت نهتنها در مسیر انضباط مالی حرکت نکرده، بلکه خود نیز به بزرگتر شدن چرخه هزینههای زائد دامن زده است.
رشد افسارگسیخته قیمتها و گرانیهای مکرر بیش از آنکه محصول شرایط بیرونی باشد، نتیجه همین بیتوجهی به اصلاحات ساختاری و انتخاب سادهترین راهحل یعنی «تحمیل بار بحران بر جامعه» بود.
از سوی دیگر، دولت پزشکیان در برابر تخلفات وزرا و برخی مدیران سیاستی منفعلانه در پیش گرفت. مماشات در برابر لغزشهای مدیران ارشد نهتنها بازدارندگی ایجاد نکرد، بلکه در عمل دست سوءاستفادهکنندگان را بازتر کرد و فضای رانت و فساد را گستردهتر ساخت.
فراتر از اینها، نقدهای عمیقتری نیز متوجه دولت است:
پزشکیان تاکنون هیچ دکترین اقتصادی روشن ارائه نکرده و سیاستهایش ترکیبی مبهم از شعار عدالت اجتماعی و تداوم سیاستهای رانتی گذشته است.
سبک مدیریتی او بیشتر رنگوبوی درمان موردی دارد تا طراحی سیستمی؛ کشور اما به «جراحی ساختاری» نیاز دارد نه مسکنهای موقت.
در حوزه سرمایه اجتماعی نیز فرصتی بزرگ از دست رفت. او میتوانست با اصلاحات ملموس و شفافیت حکمرانی، روزنهای برای بازسازی اعتماد مردم بگشاید؛ اما نه در آزادیهای مدنی و نه در شفافیت، اقدام جدی صورت نگرفت.
شکاف میان شجاعت در گفتار و انفعال در عمل نیز روزبهروز آشکارتر شده است؛ پزشکیان در سخنرانیها مشکلات را با صراحت بیان میکند اما در تصمیمگیری از برخورد با باندهای قدرت پرهیز دارد.
با این حال، باید اذعان کرد که کارنامه یکساله دولت خالی از نقاط مثبت هم نبوده است. ابلاغ نکردن قانون عفاف و حجاب که میتوانست به بحرانی تازه در جامعه بدل شود، تصمیمی بود که به کاهش تنشهای اجتماعی یاری رساند.
همچنین برخی گشایشها در بخش فرهنگ و هنر از جمله رفع توقیف تعدادی از فیلمهای سینمایی و بازتر شدن فضای فرهنگی، از معدود اقداماتی بود که توانست نشانهای هرچند محدود از توجه به مطالبات جامعه فرهنگی باشد.
بر این اساس، یکسال نخست دولت چهاردهم را باید سال فرصتسوزی در سایه انفعال دانست؛ فرصتی که میتوانست سرآغاز تغییر باشد، اما به تداوم گذشته ختم شد. اگر این روند اصلاح نشود، بیم آن میرود که دولت پزشکیان نیز در تاریخ سیاسی ایران نه به عنوان دولت اصلاحگر، بلکه به عنوان دولتی «تداومدهنده وضع موجود» به یاد آورده شود.
انتهای پیام
بهنامخدا.منکهراهحلنشانمیدهماقایان
سنگکوبمیزنندساختارمتمرکزادارهکشوریادگار
رضاخانپهلویفرسودهشدهخودشرانمیتواند
تکانبدهدو….بایدتغییرکندویکسیستمعقلانی
منطقهاییابقولامروزینفدراتیوهایاقتصادی
فرهنگیو….تغییردادهوچابکشودشوراهای
استانیفعالشودو….البتهدراینوضعیتاقای
پزشکیاندستوراتاجراییبهاستانهاصادرمیکردو….
ولیمانندروسایجمهورگذشتهدچارروزمرهگیشده
…..ولیشمااقایانحداقلراهحلنشاندهید
پیشنهادکنیدشماهاکهقائلبهتغییرنیستید
راهنشاندهیددرهراستانمرزییکنیروگاه
برقباکمکپتانسبلداخلیوتعاونیاستانی
احداثشودازکشوهایهمسابهمشارکت
کنند….تولیدبرقکشوراگردرعرضدوسال
دوبرابرشودبسیاریازمشکلاتروبهراهمیگردد
کارخانجات بخشخصوصیرونقمیگیرد