نماز جمعه و آخرین نمازجمعه ماندگار آیت الله هاشمی

حجت الاسلام هادی سروش، استاد حوزه، در یادداشتی به بهانهی سالگرد آخرین نماز جمعهی مرحوم آیت الله اکبر هاشمی رفستجانی، نوشت:
۲۶ تیر ۱۳۸۸ مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی آخرین نمازجمعه خود را در سخت ترین شرائط کینه ورزی و تردید، ایراد و اقامه نمود.
در این نوشته کوتاه، مطالب خلاصه میشود در دو موضوع؛ موضوع اول خلاصهای از سخنان آیت الله هاشمی در نمازجمعه تاریخی تیر ۱۳۸۸، و موضوع دوم در رابطه با نماز جمعهای که در تراز دین و شریعت است.
خلاصهای از سخنان آیت الله هاشمی در نمازجمعه تاریخی تیر ۱۳۸۸
یکم ؛ آیت الله هاشمی ، در آن روز تاریخی، درباره جایگاه نمازجمعه و امکان سقوط از آن جایگاه گفت:
“جایگاه مقدس نمازجمعه سرمایه عظیم همه دوران تاریخ اسلام بوده و امروز در کشور ما جزو مهمترین میدانهای حضور فضایل اسلامی و انسانی است”.
دوم ؛ آقای هاشمی؛ وقتی می دید که حقوق افرادی از شهروندان بخاطر پی گیر بودنِ رأی خود تضییع شده گفت :
” پیغمبر(ص) مواظب بود هیچ حقی از هیچ انسانی در قلمرو حکومتش و بین خود افراد ضایع نشود”.
سوم ؛ او درباره نگاه محترمانه به مردم و شنیدن سخن آنان در آن در نمازجمعه گفت :
“امام در مبارزات ، برابر پیشنهاد استفاده از اسلحه ، از ترور، و یا همکاری با فلان حزب، میفرمودند: «آنچه که من میخواهم، مردمند. شما هر چه میتوانید کار کنید تا دل مردم را با مبارزات آشنا کنید.»
چهارم ؛ آیت الله هاشمی در پاسخ به نغمه انحرافی در رابطه با تزیینی بودنِ جمهوری اسلامی گفت :
“جمهوری اسلامی، یک لفظ تشریفاتی نیست. هم «جمهوری» است و هم «اسلامی» است . این دو باید با هم باشند. مطمئن باشید که اگر یکی از این دو آسیب ببیند، انقلاب باقی نمی ماند”.
پنجم ؛ آن مرد بزرگ با اشاره به بحرانی که بعد از انتخابات پیش آمد ، گفت :
“یک عده هستند که آنها هم کم نیستند و بخش زیادی از مردم فهیم و عالم کشور ما هستند و میگویند: ما [در نتیجه انتخابات] تردید داریم و برای رفع تردید اینها باید کار کنیم … بحثها باید منطقی باشد و طرفین دلایل خود را گفته و در نهایت از مردم نظر نظرسنجی کرده و به آن عمل کنند. متاسفانه شورای نگهبان از فرصتی که رهبری دادند تا اعتماد مردم را جلب کنند استفاده خوبی نکرد”.
آن خطبه ی نورانی و دلسوزانه که از سیاست ورزی حکیمانه آیت الله هاشمی شکل گرفت ، متاسفانه مورد توجه جدی قرار نگرفت و شرائط بحران طولانی شد و وضع نمازجمعه بدین شکل در آمده که عیان است و حاجت به بیان ندارد!
نماز جمعه ی در تِراز دین و شریعت
درخواست صاحب این قلم ، به بهانه آخرین خطبه آیت الله هاشمی ، این است به نمازجمعه واقعی بازگردیم .
نماز جمعه واقعی که منطبق بر دین اسلام و شریعت محمدی (ص) و فقه امام صادق (ع) است ، در بیان حضرت امام رضا (ع) نقش بسته که فرمود :
“در نماز جمعه سِر اینکه خطبه قرار داده شد در این است که نماز جمعه محل حضور عموم طبقات و سلائق مختلف اجتماعی است، و در اینجاست که امام جمعه مسئول است که خطبه را با موعظه ایراد نماید ، و عموم مردم را به اطاعت از فرامین الهی و دوری از معاصی فرا خواند ، و آن چرا که باعث تحقق توفیق در جهت مصالح دینی و دنیوی آنان میشود، گوشزد نموده ، و عموم جامعه اسلامی را از وضع موجود اسلام و مسلمین با خبر نماید تا منافع و کامیابیها و یا آسیبها مورد توجه قرار گیرد”.
برای نماز جمعه “صحیح” در فقه امام صادق (ع) بسیار سخت گیری شده و نتیجه آن در دقت نظر فقهاء نقش بسته که در آثار فقعی خود تصریح کرده اند ؛ “امام جمعه” باید عدالت داشته باشد و عدالت او در پیشگاه افکار عمومی باید مقبول باشد. امام جمعه ای که در افکار عمومی “متهم” باشد؛ در احراز عدالت که شرط اولی “امامت” در جماعت و جمعه است، با مشکل روبرو است!
از سوی دیگر در فقه مدون شده ؛ امام جمعه باید آگاهی نسبت به شرائط و اوضاع جوامع اسلامی داشته باشد ، آگاهی که ناظر به زوایای گوناگون جامعه بوده و “معاش” و “معاد” مؤمنین را در بر گیرد. این مهم ؛ با “فهم” امام جمعه سر و کار دارد و با دیکته کردن به او امکان پذیر نیست.
نمازجمعه ؛ جای تملق و به تعبیری؛ نان قرض دادنِ به افراد سیاسی و چهره های اقتصادی نیست! امام فخر رازی؛ برخی از خطبههای نماز جمعه را “ذکرالشیطان” میداند و میگوید سر اینکه خطبهای میتواند “ذکر الشیطان” باشد در این است که امام جمعه سراسر خطبه را به تعریف و تمجید و تملقگوئی از “حاکمان، سلاطین” اختصاص دهد و از نام خدا اینچنین خطبه خالی خواهد بود. (مفاتیح الغیب ، ج ۱۰ ص ۳۰)
سخن آخر ؛ شهید استاد آیت الله مطهری ؛ خطبه نماز جمعه را “روح نماز جمعه” دانسته در صورت فقدان شرائط و اوصاف لازم، آن نماز جمعه را “نماز جمعه بیروح” شمرده است. (مجموعه آثار ، ج ۲۷ ص ۳۰۳)
انتهای پیام


