برسد به دست رئیس جمهور

جعفر شیرعلینیا، نویسنده و پژوهشگر تاریخ جنگ، در کانال تلگرامی خود نوشت:
دیروز ساعتی پس از انتشار آخرین مطلب کانال که در آن از ناامیدی از دولت و حکومت نوشته بودم، ناشر پیام داد که کتاب «نکتههای تاریخی» مغایر ضوابط نشر تشخیص داده شده و همچنان در دولت جدید هم توقیف است.
آقای پزشکیان و برخی وزرای دولت همچون وزیر ارشاد، گویی فراموش کردهاند که مدیر اجرایی هستند و نه موعظهکنندهی دیگران.
آقای رئیسجمهور، توقیف کتاب دربارهی جنگی که ۳۷ سال از پایان آن گذشته چه معنایی میدهد؟
ماجرا به دولت آقای رئیسی باز میگردد؛
۱۵ اکتبر ۲۰۲۲ در کانال تلگرامیام خبر توقیف کتابم را منتشر کردم و خطاب به وزیر ارشاد وقت نوشتم:
«وزارت ارشاد دربارهی درخواست مجوز برای کتاب «نکتههای تاریخی» پاسخ داده که انتشار کتابم مغایر با ضوابط نشر است؛ چرا؟
آیا برای نویسندهای که ۲۶ کتاب دارد و در حوزهی تاریخ جنگ جایزهی مرجعنگاری کتاب سال دفاع مقدس و همچنین جایزهی کتاب سال جمهوری اسلامی را در کارنامه دارد؛ همین چند کلمه پاسخ مبهم، کفایت میکند؟
منابع مورد اشاره در یادداشتها همه منابع داخلی منتشر شده و اغلب از آثار سپاه هست؛ یادداشتها نیز در حوزهای تخصصیام هست.
کدام بخش از کتاب را مغایر ضوابط نشر تشخیص دادهاید؟
چه کسانی با چه کارنامه و تخصصی چنین نظری دادهاند؟»
پس از آن چندین ماه مسیر مذاکره را در پیش گرفتم. در نهایت معاون محترم وزیر ارشاد گفت که آنها موظف بودهاند کتاب را برای مجوز به مجموعهی بنیاد حفظ آثار از ستاد کل نیروهای مسلح بسپارند و مبنای توقیف کتاب نظر آنهاست.
گفتم نظر ستاد کل را در اختیارم قرار دهند تا بتوانم از کتابم دفاع کنم؛ گفتند محرمانه است.
گفتم شاید در بررسی اشتباه کرده باشند و با توضیحات من قانع شوند و خواستم از آنها اجازه بگیرند و نظرات را برای دفاع در اختیار من بگذارند؛ به جایی نرسید و من حتی نمیدانم دلیل توقیف کتابم چیست.
سعی کردم برای آنها توضیح دهم که درست است با توقیف کتابم ضربهی اقتصادی به من نویسنده وارد میشود اما این توقیف در امروز و فردای تاریخ نقشهای دیگری نیز خواهد داشت.
به آنها گفتم شما با توقیف کتاب، دربارهی اعتبار سایر آثاری که در این حوزه منتشر میشود تردید ایجاد میکنید و این در سیر تاریخ به شدت بهضرر این آثار است.
برایشان توضیح دادم که یادداشتهای این کتاب پیش از آنکه در این اثر به شکلی متمرکز منتشر شود، در مجموع میلیونها بار خوانده و دیده شده است و با توقیف کتاب چهرهای ناتوان و بیمنطق از خود تصویر میکنید. از آنها خواستم در حوزهی اندیشهای نیز قویتر شوند تا به جای توقیف توان نقد کردن داشته باشند.
به آنها گفتم ببینید چقدر بودجه، ساختمان، امکانات و نیرو برای همین موضوع جنگ در اختیار دارید و آن را با اتاق کوچک من در خانهام مقایسه کنید. به نظرتان از این نبرد نابرابر چه تصویری در تاریخ باقی میماند؟
از آنها پرسیدم که آیا تمام صفحات این کتاب حدودا ۳۰۰ صفحهای غیرقابل انتشار بوده؟ چرا اصلاحیه و یا حتی پیشنهاد سانسور ندادید؟
هر آنچه به ذهنم میرسید را در مذاکرات مطرح کردم؛ بینتیجه بود.
حدود یک سال بعد در نهایت فایل پیدیاف را در کنار یادداشتها در کانال تلگرام بارگذاری کردم.
این فایل تا امروز فقط ۳۲۰هزار بازدید در کانال تلگرام من داشته است.
آقای دکتر! با خود گفتم با توجه به سنتان شاید حال ما جوانترها و نسلهای نوتر را درک نکنید اما در میان مخاطبان من پیرمردهای همسنوسال شما کم نیستد که چشمانشان برای خواندن فایل کتاب از صفحهی موبایل یاری نمیکند و از من میخواهند نسخهی چاپی کتاب را به دستشان برسانم.
گفتیم شاید در دولت شما فرجی بشود، امسال دوباره تقاضای مجوز دادیم. شعارهای شما میتوانست نقطهی امیدواری باشد. وزیر فرهنگ شما هم همین روزها و در میانهی جنگ، خطاب به صداوسیما چنین توصیه کرده بود:
«رهبر انقلاب در پیام تلویزیونی خویش فرمودند: امروز از همه جناحهای گوناگون سیاسی و آحاد گوناگون کشور پیامهای مشابهی صادر شد…
به نظر میرسد توجه ایشان به این نکته، بایستی فضای متفاوت و متکثری را در صداوسیما ایجاد کند…»
اما دیروز دوستان انتشارات خبر دادند که وزارت ارشاد دوباره کتاب را مغایر ضوابط نشر اعلام کرده است.
من تقاضا دارم اگر فرصتی داشتید، نگاهی به کتابم بیاندازید. کتاب سرشار از هشدارهای تاریخی است که سالها قبل داده شد تا شاید به شرایط امروز نرسیم.
ضمن بارگذاری مجدد فایل کتاب، از شما چند تقاضا دارم:
- اگر کتاب را خواندید و مشکلی نداشت بگویید مجوز انتشارش را بدهند.
- اگر در حوزهی اختیارات شما نیست، فقط بگویید اشکالات کتاب را به من هم بگویند.
انتهای پیام