تحققهای نفتی دولت، بالای ۵۰ درصد نبود
به گزارش انصاف نیوز، مهدی افشارنیک در شرق گزارش داد: نفتیهای احمدینژاد معتقدند در این هشتسال «کارستان» کردهاند و اتفاقا پیشینیان آنان فقط اطلاعات صنعت نفت کشور را به صهیونیستها دادهاند.
وزیر نفت میگوید هماکنون ۲۵۰میلیارددلار کار در صنعت نفت برقرار و در جریان است. قبل از این هم صحبت از انقلاب نفتی و به تولید رساندن ۳۵ماهه ششفاز پارسجنوبی بود که در زمان مقرر و وقوع انقلاب نفتی اعلام شد که فقط نیمی از راه طی شده است و احتمالا یک ۳۵ماه دیگر نیز نیاز است. تمام این آمارها و ارقام قابل نقد هستند اما مهمترین معیار نقد، بررسی تکلیفهایی است که بر گردن دولت بوده و انجام نشده است. براساس قانون، برنامههای توسعه چهارم و پنجم بهعنوان اسناد بالادستی باید چراغ راه دولتها باشند و عملکرد آنها برطبق آن سنجیده شود. بر همین سیاق طبق برنامه چهارم که سال ۸۸ به پایان میرسید باید تولید نفت کشور به پنجمیلیون بشکه میرسید. این اتفاق رخ نداد و همین بند برنامه چهارم در برنامه پنجم نیز تکرار شد. این در حالی بود که رییس دولت در اردیبهشت ۸۸ گفت که ما در چهارسال گذشته (۸۴ تا ۸۸) در صنعت نفت ۶۶میلیارددلار سرمایهگذاری کردیم. در واقع اگر صنعت نفت را به چهاربخش نفت، گاز، پتروشیمی و پالایش و پخش تقسیم کنیم و سرمایهگذاری ادعایی احمدینژاد را بهطور مساوی تقسیم کنیم، سهم نفت ۱۶/۵ میلیارددلار میشود. طبق عرف آن روز صنعت نفت، تولید هر بشکه نفت ۱۰هزاردلار خرج برمیداشت. درواقع با ۱۰میلیارددلار باید یکمیلیون بشکه به تولید نفت ایران اضافه میشد که طبق گزارش خود شرکت نفت چهارمیلیونو۳۵۰هزار بشکه بود. این رقم را وقتی با تولید سال ۸۴ (تحویل دولت) مقایسه کنیم که چهارمیلیونو۴۰۰هزار بشکه بود، مشخص میشود که هیچ ارتقای تولیدی در نفت در چهارسال اول دولت احمدینژاد نداشتیم. از این رو مشخص نیست ۶۶میلیارددلار سرمایهگذاری مورد ادعای ایشان کجا صرف شده است. در چهارسال دوم اما وضع کمی بغرنجتر میشود. اهداف برنامه پنجم این است که در سال ۹۴ تولید نفت ایران به همان پنجمیلیون برسد. اما هماکنون طبق آمارهای رسمی تولید نفت کشور ۳/۳میلیون بشکه در روز است. که نسبت به دو مقطع ۸۴ و ۸۸ کاهش یکمیلیون بشکهای داشته است و در این دوسال غیرممکن است تولید نفت ایران یکمیلیونو۷۰۰هزار بشکه ارتقای تولید پیدا کند. در بخش گاز نیز دولت باید در طول برنامه چهارم ۲۷۸میلیون مترمکعب گاز به تولید کشور اضافه میکرد. میزان تولید سال ۸۴، ۳۴۵میلیون مترمکعب بود و باید به ۶۲۳میلیون مترمکعب میرسید. اما تنها ۱۲۴/۵ میلیون مترمکعب گاز به تولید کشور افزوده شد. درواقع تنها ۴۵درصد اهداف برنامه چهارم محقق شد. طبق برنامه پنجم هم باید روزانه به تولید گاز کشور ۲۵۰میلیون مترمکعب افزوده میشد. این یعنی ۱۰ فاز پارسجنوبی. در سال شروع برنامه پنجم سال ۹۰ تولید گاز کشور از خود رشد نشان میدهد. میزان تولید در این سال ۶۱۷میلیون مترمکعب است که در پایان برنامه باید به ۸۶۱میلیون مترمکعب برسد. اما جالب اینجاست که معاونت برنامهریزی وزارت نفت نیز یک هدفگذاری در این بخش دارد و آن عدد عجیب هزارو۴۷۹میلیون مترمکعب است. در سال۹۰ و ۹۱ یعنی دوسال اول برنامه پنجم، تولید گاز کشور ۶۳۱میلیون مترمکعب بوده است که طبق برنامه پنجم ۲۶درصد و طبق برنامه معاونت برنامهریزی وزارت نفت تنها هشتدرصد تحقق از خود نشان میدهد. در این میان مشخص نیست که آمار و ارقام معاونت برنامهریزی وزارت نفت بر چه الگو و توانی از صنعت کشور صادر شده است. نکته مهم دیگر در این میان، تولید میعانات گازی کشور است که تقریبا همپایه نفت است. هر بشکه میعانات گازی در بازار جهانی اختلاف چندانی با قیمت نفت ندارد. در واقع هر بشکه تولیدی میعانات گازی مانند نفت برای کشور میماند و مهم است. طبق برنامه چهارم قرار بود روزانه به تولید میعانات گازی ۲۵۴هزاربشکه اضافه شود که تولید کشور به رقم ۴۵۰هزاربشکه میرسید که این مهم مانند بقیه، کامل محقق نشد و تنها ۱۴۴هزاربشکه به تولید کشور افزوده شد که تحقق ۵۷درصدی را نشان میدهد. اگر در برنامه پنجم تولید ۲۵۰میلیون مترمکعب گاز را ملاک قرار دهیم باید ۴۰۰هزار بشکه به تولیدات میعانات گازی کشور افزوده شود اما آمار دوسال اول اجرای این برنامه بسیار ناامیدکننده است تنها چهارهزار بشکه به تولید میعانات گازی کشور اضافه شده است. در واقع دوسال اول فقط چهاردرصد تحقق برنامه. البته معاونت برنامهریزی بنا بر شناخت دقیق از توانایی تیم نفتی احمدینژاد، رقم ۷۵۰هزاربشکه را هدفگذاری کرده بود که مشخص است رسیدن به این عدد چقدر با واقعیتهای موجود همخوانی دارد. یکی از مهمترین موارد در بازیافت و بهروز نگهداشتن چاههای نفتی، تزریق گاز به این میادین است. طبق برنامه چهارم قرار بود که روزانه ۱۴۹میلیون مترمکعب به چاههای نفتی کشور گاز تزریق شود که تولید نفت کشور هم توسعه یابد و هم از افت تولید آنها جلوگیری شود. در ابتدای برنامه چهارم تزریق روزانه گاز ۷۸/۸ میلیون مترمکعب بود. در پایان این برنامه به ۷۹/۲۷ میلیون مترمکعب رسید. در این بخش اهداف برنامه حتی به یکدرصد تحقق هم نرسیده و رقم ۰/۶۷درصد ثبت شده است. در برنامه پنجم که خود این دولت تدوین کرده است یک عقبگرد در این حوزه مشاهده میکنیم چراکه تکلیف دولت از ۱۴۰میلیون مترمکعب برنامه چهارم به ۱۳۰میلیون مترمکعب رسیده است. اما همین عقبگرد و آوانس دولت به خودش نیز با عدم تحقق روبهرو است. طبق آمار رسمی شرکت نفت در سال ۸۹، ۸۸/۴ میلیون مترمکعب گاز به میادین نفتی تزریق شد. در سال ۹۰ این رقم تقریبا دودرصد کم شد و به رقم ۸۶میلیون مترمکعب رسید. همچنین قرار بود طبق برنامه چهارم ۳۷میلیون مترمکعب گازی که در کشور سوزانده میشود به ۱۰میلیون مترمکعب برسد. اما جالب است که سوزاندهشدن گاز که کاملا اسراف است در چهارسال اول این دولت بیشتر هم شد و به ۴۱/۵۶ میلیون مترمکعب رسید. یعنی باید طبق برنامه از میزان گاز سوزاندهشده ۲۶میلیون مترمکعب کم شود و به مصارف صنعتی برسد اما در این دولت به میزان اسراف چیزی بالغ بر چهارمیلیون مترمکعب هم افزوده شد. در برنامه پنجم، پیشبینی شده است که میزان گاز سوزاندهشده کشور به هفتمیلیون مترمکعب برسد که در سال ۹۰ به این میزان سوزاندن گاز کشور، مقداری هم اضافه شد، ۲۲۰هزار مترمکعب. درواقع در بررسی این چهار حوزه عملکردی تیم نفتی احمدینژاد هیچ توفیق بالای ۵۰درصدی نداشته است. تنهادر بخش تولید گاز توفیقات بالای ۵۰درصدی داشته است که آنهم پروژههای بهجامانده از دولت قبل بوده و حتی یک پالایشگاه گازی و نفتی در این دولت کلنگ نخورد که رمان آن نیز در این دولت قیچی شود. این گزارش در روزهای آینده به دیگر بخشهای این صنعت میپردازد.

انتهای پیام
