نگاهی به تاثیر انقلاب اسلامی ایران در جهان اسلام
محمود فاضلی در روزنامهی اعتماد نوشت: پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ با استقبال ملتها مواجه شد و آنها را تحت تاثیر قرار داد. این استقبال با درجاتی متفاوت عمومیت داشته است و بر خلاف دولتهای حاکم بر کشورها که برخوردی منفی با انقلاب اسلامی داشتهاند، ملتها با یک نسبت معکوسی از انقلاب اسلامی استقبال کردهاند؛ هر اندازه که ملت ایران در نیل به اهداف انقلابی خود با ملتهای دیگر وجه اشتراک داشتهاند، به همان نسبت استقبال از آن گستردهتر بوده است. از آنجا که اغلب دولتهای حاکم بنا به خواست صاحبان قدرت و طبقات خاص (نه براساس خواست عمومی ملتها) بر اریکه قدرت تکیه زده بودند و شباهت زیادی میان رژیم شاهنشاهی و سایر دولتهای حاکم بر جوامع دیگر وجود داشت و دارد، بر اساس نوعی همدردی، خوشحالی خود را در عین شگفتی و به صورت عمومی ابراز میداشتند.
غلبه بعد فرهنگی انقلاب اسلامی
در جوامع مسلمان
از طرف دیگر با توجه به غلبه بعد فرهنگی انقلاب اسلامی، ملتها و جوامعی که دارای وجوه مشترک فرهنگی بیشتری با ملت ایران بودند، تاثیرپذیری مثبت بیشتری داشتهاند؛ بدین ترتیب که ملتهای مسلمان به ویژه شیعیان عموما خوشحالی خود را از پیروزی انقلاب اسلامی ابراز داشتند و در واقع انقلاب را متعلق به خود دانستند.
شاید بتوان گفت انقلاب اسلامی کمترین تاثیر را بر جوامعی گذاشته باشد که ارتباط بسیار کمتری با ایران و انقلاب اسلامی داشته و در واقع آگاهی لازم را از آنچه در ایران اتفاق افتاد، کسب نکردند یا امواج منفی تبلیغات رسانههای جمعی در غرب و کشورهای وابسته اجازه رسیدن واقعیتهای انقلابی را به آنها نمیداد؛ بلکه حتی عموما واقعیتها را نیز تحریف میکردند.
انقلاب اسلامی ایران؛ جذابیت در شعارها، اهداف و روشها
انقلاب اسلامی ایران به دلیل جذابیت در شعارها، اهداف، روشها، محتوا و نتایج حرکتها و سابقه مشترک دینی و تاریخی و شرایط محیطی منطقهای و بینالمللی، پدیدهای اثرگذار در جهان اسلام بوده است. این مایههای اثربخش بهطور طبیعی یا ارادی و برنامهریزی شده و از طریق ارگانهای انقلابی سازمانهای رسمی دولتی و اداری، ارتباط علمی و فرهنگی، مبادلات تجاری و اقتصادی، در کشورهای مسلمان بازتاب یافته و دولتها و جنبشها و سازمانهای دینی را در آن جوامع به درجات مختلف متاثر کرده است. امروزه نه تنها علاقهمندان، حتی دشمنان و مخالفان انقلاب تردیدی ندارند و معترفند که پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و سقوط رژیم شاهنشاهی در سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹م) نقطه عطف مهمی نه تنها در تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی جهان اسلام، بلکه جهان بشریت بوده است.
انقلاب اسلامی ایران به دلیل ریشههای دینی و تاریخی مشترک با جهان اسلام و کشورهای اسلامی، توفیق در براندازی نظام شاهنشاهی استقرار حکومت دینی، طرح اندیشه وحدت دنیای اسلام، تاکید بر محوریت امت و ارایه چهرهای ظلم ستیز، به طرق مختلف و روشهای گوناگون بر جنبشهای اسلامی و اجتماعی در کشورهای مختلف تاثیر داشته است. جایگاه و موقعیت منحصربهفرد، استراتژیک ایران نیز موجب شد که ابعاد و دامنههای تحولات برآمده از انقلاب اسلامی، عرصههای جغرافیایی دیگر کشورها را درنوردد. طرح «ام القرای اسلامی» پاسخ به فراگیری این حرکت و تلاش برای مرکزیت بخشی گفتمان هویتی انقلاب اسلامی جهت تحرک بخشی به جنبشها و حرکتهای اسلامی، آزادیبخش و ملی بود. در واقع به واسطه پیروزی انقلاب برآمده از مذهب و احیای نقش دین در ساختار سیاسی، موجی از تجدید حیات اسلامی در کشورهای دیگر به وقوع پیوست، بهطوری که میتوان متفکرانی نظیر اقبال لاهوری را به عنوان قرارگاه آینده حرکتهای اسلامی معرفی کرد.
عناصری که در فرآیند انقلاب، جنبشهای سیاسی – اجتماعی را به خصوص در کشورهای دیگر تحت تاثیر قرار میداد، از ماهیت دینی آزادیخواهانه، ضداستعماری، ضدسرمایهداری، استقلالطلبانه و هویتخواهی آن متاثر بود. دو نکته جنبشهای اسلامی را برای پیمودن این مسیر تشویق میکرد:
الف: دشمن یکسان:
انقلاب اسلامی و جنبشهای اسلامی دارای دشمن مشترکند. این دشمن مشترک که همان استکبار جهانی به سرکردگی امریکا (شیطان بزرگ) و اسراییل (غده سرطانی) است.
انقلاب اسلامی با طرح شعار «نه شرقی و نه غربی» پرچم مبارزه علیه دشمن مشترک جهان اسلام را به دوش گرفته است. در عرصه درونی نیز مسلمانان دشمن مشترکی دارند، این دشمن مشترک، عقبماندگی است و همین مساله است که تمامی کشورهای جهان اسلام را در سطح کشورهای جهان سوم باقی نگه داشته است.
ب: آرمان مشترک
انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی معاصر، خواهان برچیده شدن ظلم و فساد و اجرای قوانین اسلام و استقرار حکومت اسلامی در جامعه مسلمانان و به اهتزاز در آوردن پرچم اسلام در سراسر جهان از طریق نفی قدرتها و تکیه بر قدرت لایزال الهی و تودههای مردمند. البته برخی جنبشهای سیاسی اسلامی، تنها خواستار عمل به احکام اسلام در کشورهای خود و برخی نیز در پی تشکیل یک حکومت مستقل، بدون تاکید بر شکل اسلامی حکومت هستند. مهمترین پیامد پیروزی انقلاب اسلامی، شکلگیری نوعی «اعتماد به نفس» در میان جنبشهایی بود که حرکت اصلاحی خود را تازه آغاز کرده بودند، زیرا «انقلاب اسلامی به اسلام و مسلمانان حیات تازه بخشید. آنها را از عزلت و حقارت نجات داد. بر ناتوانی مارکسیسم، لیبرالیسم و ناسیونالیسم در اداره و هدایت مسلمانان مهر تایید زد و اسلام را به عنوان تنها راهحل برای زندگی مسلمین مطرح کرد.»
حس غرور، عزت نفس و ارزشهای دینی
بنابراین یکی از دلایل قدرتمند شدن جنبشهای اسلامی و ایجاد موجی از تحرک در کشورهای اسلامی، جستوجوی یک فرهنگ اصیل بومی بود که بتواند نوعی حس غرور، عزت نفس و ارزش محوری دینی ایجاد کند. ایدئولوژیهای عمدتا سکولار (چه هوادار سرمایهداری و چه هوادار سوسیالیسم) که نخبگان حاکم و طبقات دارای مشاغل مهارتی در برخی جوامع اسلامی به آنها باور داشتند، معمولا چیزی به طبقات متوسط و پایین عرضه نمیکرد و فقط احساس تحقیر فرهنگی را در آنها به وجود میآورد و آنان از نابودی تدریجی ارزشهای اخلاقی مورد ستایش خود احساس خطر میکردند.
تاثیرات انقلاب در کشورهای اسلامی
بهطور کلی برخی تاثیرات کلان انقلاب اسلامی در کشورهای اسلامی را میتوان چنین برشمرد:
۱- احیا و اعتبار مجدد اسلام به مثابه مکتبی اجتماعی و سیاسی.
۲- الگو شدن اسلام سیاسی و تشیع به عنوان ارایه دهنده نظام حکومتی و مطرح شدن آن در سطح بینالمللی.
۳- احیا و ظهور مجدد نهضتهای اسلامی و انقلابی.
۴- طرح اندیشه اتحاد جهان اسلام.
۵- بازبینی در رابطه جهان اسلام و غرب.
۶- تلاشهای وحدتگرایانه امام خمینی و کارگزاران انقلاب اسلامی در چارچوب وحدت همه مسلمانان.
۷- ایجاد «دارالتقریب مذاهب اسلامی»، «برگزاری هفته وحدت»، «برپایی روز جهانی قدس» و «حمایت از جنبشهای آزادیبخش در سراسر جهان» از جمله زمینههایی بود که تاثیرات و پیامدهای هویتی این انقلاب را به خارج از مرزهای خود کشانید. تاکید بر این وجوه وحدتطلبانه موجب شد طیف گستردهای از جنبشهای اسلامی – شیعی و حتی غیرمذهبی درصدد بهرهگیری از تجارب موفق انقلاب اسلامی برآیند و آن را به معنای تلاش برای بیداری همه ملتها و دولتها و نجات آنها از گرفتاریهایشان در تقویت و گسترش ابعاد فراملی حرکت انقلاب اسلامی موثر افتد. در واقع پس از نهادینه شدن انقلاب، تلاشها متوجه آن شد تا با طرح مفهوم صدور انقلاب، زمینه گسترش افکار انقلابی در جهان اسلام از طریق پیوند برقرار کردن بین شیعه و سنی و نزدیک کردن این دو به یکدیگر فراهم شود.
در مقدمه قانون اساسی نیز با توجه به ضرورت چنین ایدهای آمده است: «قانون اساسی با توجه به محتوای انقلاب اسلامی ایران که حرکتها برای پیروزی مستضعفین بر مستکبرین بود، زمینه تداوم این انقلاب را در داخل و خارج از کشور فراهم میکند. یکی از نویسندگان عرب در کتاب «خمینی الگویی اسلامی» مینویسد: «آنچه در ایران رخ داد نه فقط از تشیع که از توان اسلام حکایت میکند و نباید آن را حرکتی قلمداد کرد که موید برتری فرقهای خاص از اسلام بر دیگر فرق است. انقلاب ایران صرفا حامل یک پیام است و آن هم اینکه توان ذاتی اسلام را در مبارزه با ظلم به ما بشناساند.»
تاثیر انقلاب در جنبشهای اسلامی
بازتاب چنین اقدامات و تاثیرات ناشی از آن را میتوان در جنبشهای اسلامی کشورهای فلسطین، عراق، الجزایر، پاکستان (کشمیر)، افغانستان، یمن، بحرین و مصر مشاهده کرد. جهانسومگرایی و حمایت از مظلومان در سطح جهان نیز به عنوان یکی از اصول ثابت و مسلم انقلاب در فراگیر شدن ابعاد و تاثیرات و پیامدهای انقلاب اسلامی تاثیرگذار بود.
بازتاب انقلاب اسلامی در کشورهایی که دارای پادشاهی محافظهکارانه بودند، به معنای نوعی حرکت انقلابی فراگیر بود که به زودی مرزهای سیاسی آنها را نیز درمینوردد. اگر این جریان به خاورمیانه تسری پیدا میکرد، بسیاری از دولتهای عربی خلیجفارس و نیز کشورهایی همچون اردن، مراکش و عربستان میتوانستند در برابر همان نوع شورشها ضربهپذیر شوند. یکی از پیامدهای چنین امری، ظهور چهرهای از اسلام بود که در آن الگویی جدید و متفاوت برای حرکت و نهضت در سراسر کشورهای اسلامی عرضه میشد که موجب از دست رفتن جایگاه کشورهایی میشد که داعیه مرکزیت اسلام و اسلامخواهی داشتند. اختلاف و شکافهای عمیق میان طبقات و گروههای حاکم کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیجفارس و سرکوب آزادیهای اساسی از سوی حکومتها باعث شده بود تا جوانان و روحانیون که عمدتا شیعه بودند، با اتخاذ خطمشی اسلامی و تاسیس کشورهای اسلامی پیرو انقلاب اسلامی درصدد رویارویی با رژیمهای حاکم برآیند. از آنجا که مسلمانان ناراضی این کشورها بیشتر شیعه بودند و در تبعیض اجتماعی و سیاسی به سر میبردند، گرایش به سوی انقلاب اسلامی شدت داشته است.
این جنبشها در شرایط متفاوت اجتماعی سه نوع بودهاند:
۱- برخی گروهها و جنبشهای اسلامی با توجه به تجربه انقلاب اسلامی ایران و ضرورت نفی نظام سیاسی نامشروع درصدد برآمدند با به چالش کشیدن نظام سیاسی و کسب قدرت سیاسی به استقرار حکومت اسلامی مبادرت ورزند، نظیر مجلس اعلای انقلاب عراق.
۲- بافت دیگر به جریانها و گروههایی مربوط میشد که درصدد اجرای شریعت اسلامی بودند و چندان تمایلی برای انقلاب و ایجاد تحول سیاسی نداشتند، مانند نهضت جمعیت ارشاد اسلامی مصر.
۳- نوعی از جنبشهای اسلامی که در بافتهای متشنج نژادی یا قومی ظهور میکند؛ در اینجا اسلامگرایی به بیان علایق و هویت گروههای مذهبی ناهمگون کمک میکند تا بخشی از یک جامعه سیاسی گسترده را تشکیل دهند. اشکال دیرینه این بافت در لبنان، قفقاز و الجزایر وجود دارد.
گروهها و جنبشهای آرمانگرایانه که با فرا رفتن از دایره تنگ ناسیونالیسم و نظام دولت ملی خواهان برپایی یک نظام اسلامی بر پایه امت واحد مسلمان از خلیجفارس تا اقیانوس اطلس شدند، نظیر الدعوه اسلامیه در الجزایر.
بهطور کلی، تاثیر انقلاب اسلامی بر جنبشها و حرکتهای اسلامی معاصر به دو صورت بوده است؛ مستقیم و غیرمستقیم.
الف) تاثیر مستقیم انقلاب
در ارتباط با تاثیر مستقیم، در سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی، برای اولین بار برخی گروههای اسلامی شروع به اعلام موجودیت و رشد کردند و به عناصر سیاسی مهمی در حیات سیاسی جهان اسلام تبدیل شدند. این گروهها در واقع تحت تاثیر مستقیم انقلاب اسلامی ایران به وجود آمدند و مورد تایید نظام جمهوری اسلامی ایران نیز بودند؛ نظیر گروههای اسلامگرایی که در لبنان (جنبش امل به رهبری امام موسی صدر، جنبش امل اسلامی به رهبری سیدحسین موسوی، جنبش حزبالله به رهبری شیخ صبحیطفیلی و جنبش توحید اسلامی لبنان به رهبری شیخ سعید شعبان)، عراق (حزب الدعوه با حمایت آیتالله محمدباقر صدر، سازمان پیکار اسلامی به رهبری آیتالله سیدمحمد شیرازی و مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق به رهبری محمدباقر حکیم)، عربستان (شاخه اخوانالمسلمین تحت رهبری جهیمان العتیبی، سازمان انقلاب اسلامی جزیره العرب به رهبری شیخ صفار)، تونس (جنبش گرایش اسلامی یا جنبش نهضت به رهبری راشد الغنوشی)، الجزایر (جبهه نجات اسلامی به رهبری دکتر عباس مدنی)، مراکش (جنبش جوانان مسلمان و سربازان اسلام) فلسطین (جنبش جهاد اسلامی به رهبری شیخ عبدالعزیز عوده و جنبش مقاومت اسلامی فلسطین یا حماس) ظهور یافتند و انقلاب اسلامی را به عنوان الگوی حرکت خود برگزیدند.
جملگی این جنبشها ضمن تجلیل از پیروزی انقلاب اسلامی در تلاش بودند تا با الهام از مبارزات مردم ایران، حرکتی سیاسی را علیه رژیمهای حاکم و دستیابی به حکومت اسلامی را آغاز کنند.
انقلاب ایران؛ الگوی مسلمانان
نظام اسلامی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت، به صورت بهترین الگو و مهمترین خواسته سیاسی مبارزان مسلمان درآمد. یکی از رهبران مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق در این باره گفته است: «ما در آن موقع میگفتیم، اسلام در ایران پیروز شده است و به زودی به دنبال آن در عراق نیز پیروز خواهد شد. بنابراین باید از آن درس بگیریم و آن را سرمشق خود قرار دهیم.»
فتحی شقاقی، دبیر کل شهید جنبش جهاد اسلامی فلسطین معتقد است: «بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، نخستین مرکز جهاد اسلامی فلسطین در نوار غزه فعال شد. ظهور امام خمینی رحمهالله روی روشنفکران فلسطینی موثر واقع و سبب شد که آنها در جستوجوی راههایی برای اعمال تعلیمات امام خمینی رحمهالله در صحنه فلسطین برآیند.»
ب) تاثیر غیرمستقیم انقلاب
اما در برخی کشورها نظیر مصر (جنبش اخوانالمسلمین، سازمان آزادیبخش اسلامی و جماعه المسلمین) و سوریه (اخوانالمسلمین سوریه و جبهه اسلامی سوریه) تاثیر انقلاب اسلامی به صورت غیرمستقیم بود و دو پیامد داشت:
اولا؛ رادیکال شدن خطمشی برخی جنبشهای اسلامی و توسل آنها به شیوههای قهرآمیز بود.
ثانیا؛ فعال شدن مجدد جنبشهایی که میانهرو بوده و در برابر دولتها به شیوههای مسالمتجویانه رفتار میکردند.
رهبران این جنبشها، انقلاب اسلامی را به عنوان «تنها حکومت اسلامی موجود در جهان» میدانستند که به عنوان الگوی تمار عیار جنبشهای اسلامی باید مورد توجه قرار گیرد. بر اساس این تحلیل «انقلاب اسلامی ایران، انقلاب تمام جنبشهای اسلامی در جهان اسلام است، هر چند ممکن است مکاتب فکری مختلفی میان این جنبشها وجود داشته باشد.»
ظهور انقلاب اسلامی موجب تقویت جنبشهای اسلامی و حتی جنبشهای غیراسلامی در کشورهایی نظیر فیلیپین شد؛ اما عوامل بازدارنده نظیر تفاوت در دیدگاههای اهل تشیع و تسنن، گسترش فعالیتهای اسلام وهابی در عربستان، برجسته کردن تعارض عرب و فارس از سوی برخی حاکمان غرب، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نگرانی حاکمان منطقه از بیثباتی سیاسی و فروپاشی نظام سیاسی، کیفیت روابط این رژیمها با جمهوری اسلامی ایران، جلوگیری از انتشار اخبار و تحولات مربوط به انقلاب اسلامی، دست زدن به تبلیغات وسیع رسانهای علیه ایران و سرکوب و تحت فشار قرار گرفتن گروههای اسلامی مخالف در کشورهای عربی موجب شد که در میزان این تاثیرات و پیامدهای آن تغییراتی صورت گیرد.
بازتاب انقلاب اسلامی بر شیعیان
انقلاب اسلامی بر مسلمانانی که پیرو مکتب اهل بیت بودند (شیعیان جهان) تاثیر فوقالعاده و شگفتی گذاشت. جایگاه شیعیان جهان را از حاشیه به مرکز ثقل تحولات جهان اسلام منتقل کرد. شیعیان که در طول چند قرن همواره در اقلیت و آماج حملات شدید تبلیغاتی، به ویژه توسط حکام و خلفای بلاد اسلامی بودند و با تکیه بر اصل تقیه حتی از بروز اندیشههای خود هراس داشتند با پیروزی این انقلاب، جانی دوباره گرفتند و در صف اول مبارزه با امپریالیسم و استکبار ایستادند. شرقشناسان غربی که تا آن زمان توجه چندانی به مکتب تشیع نداشتند و اسلام را از دریچه اکثریت میدیدند و مطالعات و تحقیقات خود را بیشتر بر پایه شناخت اسلام از دیدگاه اهل سنت قرار داده بودند، ناگهان متوجه این غفلت بزرگ شدند و احساس کردند در شناخت مکتب تشیع دچار ابهام شدهاند. در همین راستا بود که مسیر تحقیقات خود را تغییر دادند و با تشکیل کنفرانسها و سمینارهای مختلف و متعدد و انتشار مقالات و کتب گوناگون تلاش وسیعی را برای شناخت بهتر این مکتب آغاز کردند.
تحولی در شناخت تعالیم اسلامی
به جرات میتوان ادعا کرد که شناخت اسلام از دید غیرمسلمانان که قبلا معطوف به شناخت تعالیم اسلامی با تعبیر اهل سنت و جماعت بود، تحول اساسی پیدا کرد و گرایش به درک اسلام از دید مکتب تشیع بیشتر شد. اگر چه آمار دقیقی در دسترس نیست؛ اطلاعات موجود گویای این واقعیت است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تعداد کسانی که از دریچه مکتب اهل بیت به دین اسلام گرویدهاند، بهطور چشمگیری افزایش یافته است؛ در حالی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی صرفا کسانی اسلام را از این مسیر انتخاب میکردند که بر اثر آشنایی و برخورد تصادفی با ایرانیها یا شیعیان تحت تاثیر قرار میگرفتند.
انقلاب اسلامی و مساله عراق
عراق به عنوان یک کشور مهم عربی با اکثریت شیعی و قدرت نفتی، کانال مناسب دیگری برای حضور و صدور انقلاب اسلامی در جهان عرب بود. اگر تحولات اسلامی ایران، عراق را متاثر کند، رنگ عجمی و دافعه آن، در بین اعراب کم میشود و انقلاب اسلامی از طریق این کشور توانایی آن را مییابد که به سراسر ممالک عربی گسترش یابد. چنین ظرفیتی میتواند یکی از دلایل ترغیب صدام برای حمله نظامی به ایران باشد.
در واقع مسلمانان و شیعیان عراق از دیرباز، با حکومت آن کشور به خصوص بعثیها درگیر بودند؛ اما پیروزی انقلاب اسلامی این زمینه را تشدید و آن را نهادینهتر کرد. صدام نیز این نکته را دریافت و آن را بزرگترین فرصت و تهدید برای نظام خود تلقی و با تمام قوا به ایران حمله کرد و مشروعیت عمل غیرقانونی و تجاوزکارانه خود را اینگونه توجیه کرد. به نظر میرسد با توجه به سقوط دولت خشن و مستبد بعثی بر اثر اشغال عراق توسط نیروهای امریکایی و آزادیهای نسبی که در مقایسه با دوران قبل به وجود آمده و تشکیل دولت موقت شیعی و قانون اساسی زمینه بازتاب انقلاب اسلامی در عراق بهطور جدی فراهم شده و این مشکل بزرگی است که امریکاییها در تشکیل دولت جایگزین با آن روبهرو شدهاند.
بازتاب انقلاب اسلامی در بحرین، افغانستان پاکستان و عربستان
در بحرین نیز با توجه به اکثریت شیعه، انقلاب اسلامی تاثیر عمیقی بر مردم گذاشت، به گونهای که امیر بحرین موقعیت خود را به شدت متزلزل دید و بر فشار دولت علیه شیعیان افزود و محیطی خفقانآورتر از گذشته به وجود آورد. در افغانستان، پاکستان و عربستان اگر چه شیعیان در اقلیتند؛ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سهم بیشتر و در عین حال سازندهتری نسبت به گذشته در تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه خود پیدا کردهاند. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که انقلاب اسلامی تلاشی برای زنده کردن خدا در محور حیات انسان و نیز روشی برای زندگی فراتر از همه اختلافات ملی، قومی و مذهبی بود. به بیان دیگر، انقلاب اسلامی از انقلابهایی است که حرکت و آثارش در چارچوب مرزهای یک کشور خلاصه نمیشود، بلکه دیدگاه فراملی دارد. به همین جهت روی ملتها حساس است و تمایل به فراگیر شدن دارد. بنابراین بر جنبشهای اسلامی سیاسی معاصر تاثیر گذاشته و به آنان جرات و جسارت مبارزه داده است و به آنان میگوید اسلام به ملتی خاص تعلق ندارد و هدف آن، نجات محرومان و مستضعفان است. به هر روی، علت تاثیر انقلاب اسلامی بر جنبشهای جهان اسلام به وجوه مشترکی که بین آن دو وجود دارد، برمیگردد. این وجوه، زمینهها و بسترهای اختلافی فیمابین را به حداقل رسانده است.
منابع:
– گفتمان هویت و انقلاب اسلامی ایران، علیاشرف نظری، بهاره سازمند، مرکز اسناد انقلاب اسلامی۱۳۸۷.
– تاثیرات انقلاب اسلامی ایران در گستره جهانی، اصغر افتخاری، نامه پژوهش، شماره ۱۰-۱۱.
– انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای جهان اسلام، مرتضی شیرودی.
– مقدمه و چارچوبی برای بررسی تاثیرات انقلاب اسلامی در کشورهای اسلامی، محمدباقر حشمتزاده.
انتهای پیام




