زندگی مجردی سیاسیون پس از درگذشت همسر

مطهره شفیعی در «آرمان ملی» نوشت: حاشیه با سیاست همراه است و نمیتوان آسوده به سمت سیاست گام برداشت و انتظار داشت در این مسیر با حاشیه مواجه نشد. خانوادههای سیاسی هم به این حواشی عادت دارند اما اکنون بحث بر سر همسران مرحوم سیاستمداران و مسئولان است؛ بسیاری از مسئولان پس از درگذشت همسرانشان تن به ازدواج مجدد ندادند و ترجیح دادند با یاد همسرانشان زندگی کنند. زندگی برخی از این سیاستمداران بدون همسر هم با حاشیه همراه بود که در ادامه به آنها اشاره میشود.
همسر مرحوم ربیعی در نقش متهم!
نزدیکترین اتفاقی که برای یک خانواده سیاسی رخ داد به علی ربیعی سخنگوی دولت ارتباط دارد. همسرربیعی سال ۸۵ به دلیل ابتلا به سرطان درگذشت و پسرش هم یکسال بعد بر اثر تصادف فوت کرد. ربیعی از آن زمان تاکنون تصمیمی برای ازدواج مجدد نداشت و مجرد است. ۲۴ دی سال ۹۶ علی ربیعی در گفتوگویی تلفنی با همسر یکی از جان باختگان کشتی «سانچی»، اشک ریخت و در اسفند همان سال ربیعی در مجلس استیضاح شد و در آن جلسه، حسن بیگی گفت: «ربیعی با انتصاب یک مدیر زن به تمسخر زنان میپردازد اما به عنوان کسی که همسرش فوت کرده اشکهایش را در کنار مردم و در تلویزیون نشان میدهد.» جهانبخش محبینیا اما از ربیعی دفاع کرد: «لرزاندن تن خانمی که زیر خاک است چه لزومی دارد؟ خانمی که رزمنده بوده و بچههایش را زیر توپ و تانک هواپیماهای عراق تربیت کرده است. در تلویزیون گریه میکند میگویید چرا گریه میکنی؟ گریه نمیکند، میگویید چرا گریه نمیکنی؟» ۱۳ مهر بار دیگر نام همسر ربیعی زنده شد و آن در جلسه دادگاه گروه عظام. در آن روز قاضی دادگاه خطاب به متهم گفت: «با عباس ربیعی مدیر خدمات پس از فروش ساپکو قرارداد بستید، این قرارداد به نام همسرش زهره شکرچی بوده به مبلغ ۵۰ میلیون تومان که ربیعی هم ۲ میلیارد از جرائم شرکتهای عظام را کسر میکند.» حاضران در دادگاه تعجب کردند چرا که همسر ربیعی سالها پیش فوت کرده بود. دیروز سخنگوی دولت به خبرنگاری که یادآوری کرد قاضی صلواتی در دادگاه به متهمی گفته است که با همسر وی (علی ربیعی) ارتباط مالی داشته است، گفت: «من همسر ندارم. اسم کوچک نبردند؟ شباهت اسمی هم دردسر است. شوکه شدم، همسرم کجا بودهاست؟»
لبخند پزشکیان با مرور گذشته
مسعود پزشکیان نمونه دیگری از سیاستمدارانی است که پس از فوت همسرش تصمیمی بر تجدید فراش نگرفت. او چنین تعریف کرد: «با همسرم هم دانشگاهی و هر دو عضو انجمن اسلامی بودیم، آن زمان فقط دو نفر از دانشجویان دختر در دانشگاه چادری بودند و یکی از آنها همسرم بود. وقتی با انقلاب فرهنگی دانشگاهها تعطیل شد، از او خواستگاری کردم و خیلی راحت و ساده با مهریه یک جلد قرآن مجید، یک جلد مفاتیح الجنان و یه شاخه نبات ازدواج کردیم و زندگی دانشجویی خود را ادامه دادیم.» نایب رئیس مجلس با اشاره به مرگ زودهنگام همسرش گفت: برای من که یک دختر و دو پسر داشتم، خیلی سخت بود ادامه زندگی پس از مرگ همسرم، اما به خاطر بچهها تصمیم گرفتم تنها بمانم. چون بچهها ممکن بود راحت با این موضوع کنار نیایند. زمانی که از او سوال شد پس از فوت همسرش در فکر ازدواج مجدد نبوده است، گفت: «یادآوریش هم تلخ است. من و همسرم بر اساس اعتقادی که داشتیم ازدواج کردیم. در آن زمان هر دو دانشجو بودیم. ۵۰۰تومان پول داشتم و با همان ۵۰۰تومان ازدواج کردیم.» پزشکیان زمانی که درباره همسرش صحبت میکند به نقطهای خیره میشود؛ شاید خاطرات گذشته را مرور میکند و اخم بر چهرهاش مینشیند وقتی میگوید: «من و همسرم مسئول اکیپهای اضطراری لشگر عاشورا بودیم. هر عملیاتی لشگر عاشورا میکرد ما بچهها را جمع میکردیم و میبردیم به جبهه. با سختیها پیش بردیم. بعد از این که جنگ تمام شد بحث سر این بود که ما بتوانیم مشکل مردم را حل کنیم و برای همین هم انقلاب کردیم. برای این که این کار را کنیم باید مهارت کسب میکردیم. وقتی در دانشگاه کار تمام میشد امکان نداشت در دانشکده و بیمارستان بمانم. به خانه میآمدم تا خانمم هم درس خود را بخواند. بعد از اتمام جنگ برای درس وقت بیشتری گذاشتیم. در امتحانات کتبی من نفر دوم کشور و همسرم نفر اول شد. ایشان جراح زنان شدند و ما هم جراح قلب. تمام تلاشمان هم این بود که مشکل مردم را حل کنیم.»
همسر رحیمی فراموش شد؟
همسر محمدرضا رحیمی معاون اول دولت احمدینژاد هم درگذشت و پیکر بانو لطیفه عرفانی در شهرستان قروه به خاک سپرده شد. محمدرضا رحیمی ۲۵ بهمن ۱۳۹۳ با توجه به قطعیت حکم محکومیت دایر بر تحمل ۵سال حبس به دادسرای کارکنان دولت جهت اجرای حکم احضار شد و روز بعد با استنکاف نامبرده از معرفی خود مأموران نیروی انتظامی با حضور در محل سکونت محکوم علیه، وی را فراخواندند و پس از تفهیم موضوع اجرای حکم، نامبرده جهت تحمل حبس به زندان اوین تحویل داده شد. همسر او بر اثر سکته قلبی فوت کرد که برخی حکم قضایی صادر شده برای رحیمی را در مرگ همسرش بیتاثیر نمیدانند. ظاهرا محمدرضا رحیمی فراموش کرد که همسرش چه اندازه از اقدامات او در دولت احمدینژاد نگران بود چرا که باز هم به این تیم پیوست و در مراسم روضه خوانی در خانه غلامحسین الهام، احمدینژاد و معاون اولش در دولت دهم یعنی رحیمی با هم دیدار کردند اما ظاهرا رحیمی ازدواج مجدد نداشته است. او دخترانی دارد که به نظر میرسد موافق ازدواج پدر نیستند نامه آنها پس از فوت مادرشان این گمانه را به ذهن متبادر میکند!
انتهای پیام