کمدی راهپیمایی پاریس در بستر تراژدی شارلی
سید محمدصادق خرازی به مدت ۴ سال سفیر ایران در پاریس بود. پس از حمله تروریستی به نشریه شارلی ابدو در فرانسه، شفقنا با او درباره اهداف سیاسی این حادثه و تحولات پس از آن در میان مسلمانان و اوضاع فرانسه به گفت وگو پرداخته است.
دیپلمات باسابقه ایران می گوید: مدت هاست در فرانسه لاییک، اندیشه لایسیته، مظهر اسلام ستیزی مورد نقد است، اما بی تفاوتی نسبت به پدیده خشونت و داعش توسط غرب، این بحران را دامن زد تا جایی که امروز دو راه در پیش روی ممالک غربی برای نجات از ویروس تروریست است، یکی تمرکز روی حقیقت و باورها و اشتباهات گذشته و دیگری راه برون رفت منطقی و عدم رفتن به راه های خطا.
نماینده سابق ایران در سازمان ملل معتقد است که پدیده خشونت و تندروی می تواند متعامل سود و دو سویه گردد که خود به خود خطرناک خواهد شد، امروز نقش نخبگان و متفکران در احیای فلسفه گفت وگو به ویژه بین تمدن ها و فرهنگ ها بیشتر از گذشته احساس می شود؛ نظام فرهنگی و استراتژی سیاسی ایران به عنوان یکی از پرچم داران عقلانیت در دنیای اسلام بایست بر احیای اندیشه تعامل و گفت وگو متمرکز شود.
متن گفت وگوی شفقنا با صادق خرازی درادامه می آید:
* حمله به مجله شارلی ابدو پاریس بنا به گفته برخی کارشناسان فرانسوی از سال ۱۸۳۵ بزرگترین حمله تروریستی در فرانسه به شمار می رود. چه عوامل سیاسی موجب شده فرانسه پس از گذشت سال های طولانی که به نوعی از حملات تروریستی گسترده در این حد در امان بوده، دوباره با موج خطر از سوی تروریست ها به این کشور مواجه شود؟ در پس حملات به فرانسه چه اهداف سیاسی نهفته است؟
صادق خرازی: فرانسه مهمترین و بزرگترین کشور اروپایی است که در درون خود مهاجرین مسلمان را جای داده است و از همه مهمتر دومین مذهب رسمی، پس از مسیحیت کاتولیک اسلام است، من این تاریخ را نمی توانم تایید کنم در دهه شصت و هفتاد میلادی حجم سنگین پس از جنگ الجزایر و ماجرای افسران آزاد، ترور انجام می شد و انفجارات فراوانی صورت می گرفت، ژنرال فقید دوگل قریب بیست بار توسط افسران آزاد ترور شد، به زعم من بی تفاوتی نسبت به پدیده خشونت و داعش توسط غرب، این بحران را دامن زد، مدت هاست در فرانسه لاییک با اندیشه لایسیته مظهر اسلام ستیزی مورد نقد است.
* به نظر شما تحولات حادثه اخیر در فرانسه چه تبعات و پیامدهایی برای گروه های تروریستی القاعده و داعش می تواند داشته باشد؟ با وجودی که ارتباط عاملان این حمله به این گروه ها تقریبا ثابت شده است، کشورهای غربی برای اتخاذ متناسب ترین شیوه برخورد با این گروه های تروریستی چه رویکردی می توانند اتخاذ کنند؟
صادق خرازی: قبل از هر تحلیلی بایست محیط حادثه و عناصر و عواملی که منتج به واقعه شده را شناخت، فرانسه ذاتاً کشوری دین گریز است از آموزه های لایسیته، اگر نگوییم دین ستیزی ولی به قاطعیت می توان از واژه دین گریزی نام برد، از اهداف قانون استازی فقط نمی توان به ذات فرهنگی فرانسه پرداخت، اگر اهداف قانون استازی را دقیق مشاهده کنیم و به کنیه آن پی ببریم، هویت دینی و ماهیت مذهبی اقلیت ها را نادیده گرفته و همین امر باعث نوعی افراط تدریجی در میان فرانسویان غیر مسیحی شده است، اتفاقا القاعده، داعش و بسیاری از گروه های تکفیری و تروریستی از میان همین جوامع شروع به یار گیری می کنند، بر احساسات جوانان مسلط می شوند، بهشت موعود را در ذهن بی بنیاد آنان ترسیم می کنند و در واقع دو جامعه در برابر جوان مسلمانی قرار می دهند که هویتش منکوب شده؛ بهشت موعود و جامعه توحیدی و جهنم و جامعه کفر. به همین خاط ریشه چنین واقعه ایی، فقدان آموزش های دقیق دینی از حقیقت مذهب است. در مقابل پیوند مدیا و صهیونیست یک پیام دیگری را در پیش پای مخاطبین قرار می دهد و آن هم فوبیا است، ما امروز با پدیده های فوبیایی روبرو هستیم؛ اسلام و فوبیا، ایران فوبیا و شیعه فوبیا، لذا دو راه در پیش روی ممالک غربی است، تمرکز روی حقیقت و باورها و اشتباهات گذشته و راه برون رفت منطقی و عدم رفتن به راه های خطا مهمترین مولفه نجات غرب از ویروس تروریست است.
* سازمان های جاسوسی آمریکا از یک سو و برخی از کارشناسان از سوی دیگر می گویند حملات پاریس آغاز حملات داعش در اروپا است. آیا با این نظر موافقید؟
صادق خرازی: شرایط سیاسی و امنیتی فرانسه با توجه به انتخابات پیش رو چگونه است و آیا گروه تروریستی همچون داعش امکان نفوذ گسترده به این کشور را خواهد داشت؟ این نوع بحث و یا با چنین شیوه وارد موضوع شدن کمی مار را در جمع بندی مشکل می کند، به زعم من داعش امروز دارای نیروی انسانی متعدی از کشورهاست و در نهایت هر کشوری داعش داشته باشد در معرض تهدید است. بی تفاوتی نسبت به پدیده داعش طی این دو، سه سال در عراق و سوریه نتیجه اش همین است که می شود و می بینیم، فرانسه متحد یهودی است و به همراه قطر که دارای سیاست خارجی پارادوکسیکال در قبال ترور و خشونت هستند، روی خود را در برابر هر جنایتی در سوریه و عراق برمی گرداند و به خاطر تنبیه بشار اسد نسبت به هر جنایت آشکاری سکوت اختیار می کنند، لذا نتیجه آن بی تفاوتی این وحشت و خشونت در خاک فرانسه می شود.
* در پی حملات تروریستی و گروگانگیریهای فرانسه، شماری از رهبران جهان به نشانه اعلام همبستگی علیه حملات تروریستی راهپیمایی انجام دادند. این در حالی است که در زمان وقوع اتفاقی حتی دلخراش در برابر مسلمانان از جمله کشتار بی رحمانه هزاران شیعه و سنی در عراق و سوریه، کشوری دست به چنین حمایت ها و اقداماتی نمی زند. چرا جامعه بین الملل به حوادثی که مربوط به مسلمانان به خصوص کشتار آنان می شود، بی تفاوت است و عکس العمل خاصی ندارد اما در مواقع این چنینی با موجی از اعتراضات گسترده مواجه می شویم؟
صادق خرازی: این هم از اتفاقات عجیب این عالم است که چگونه تبعیض و دوگانگی در جهان غرب خودش چشم و گوش ملت های اسلام را باز کرده است، صفی از همه متهمان عالم به عنوان متحد فرانسه خودش حدیث تلخی است که در شبستان سیاست رخ نموده است. ترکیه و نخست وزیر آن که همه امکانات اطلاعاتی و لجستیک خود را در اختیار تروریست های داعش قرار داده در صف اول است و نتانیاهو جنایتکار جنگی نیز عملا خود را صاحب عزا معرفی می کند و این خود یک کمدی و طنزی است که در بستر یک تراژدی بوجود آمده است. ما چه منتقد رفتار دولت های غربی باشیم یا نباشیم، آنچه در مجله شارلی و اتفاقات ۷- ۹ ژانویه در فرانسه رخ داد، تراژدی غم انگیزی است، هر انسانی با خشونت از بین رود تراژدی بشری است ولی بایستی مراقب بود که برخی تراژدی ها بدلیل رفتارهای تفریطی و افراطی به کمدی تبدیل نشوند. سوال بزرگی پیش روی هر مخاطبی پیش می آمده این است که این دویست الی سیصد هزار نفری که در عراق، سوریه، یمن و بحرین قتل عام شدند و کک حضرات هم نگزید، بشر و انسان بوده اند یا خیر؟
* مسلمانان در فرانسه، حدود ۱۰ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند. شما به مدت ۴ سال سفیر ایران در پاریس بوده اید، وضعیت اجتماعی و رفاهی مسلمانان در فرانسه را چگونه دیدید؟ به نظر شما جامعه مسلمان در فرانسه با چه تنگناها و محدودیت های مواجه است؟ عده ای که در واقع جزو گروه های تندرو در جامعه اسلامی فرانسه زندگی می کنند از چه خصوصیات و ویژگی هایی برخوردارند؟ آیا این درست است که نمی توانند با هموطنان فرانسوی سکولار و لاییک که قشر زیادی را در این کشور شامل می شود به نوعی همزیستی داشته باشند؟
صادق خرازی: نه! اینطور نمی توانیم نسبت به وضعیت جامعه مسلمان داوری کنیم و یا آنکه تفاوت های اجتماعی را پدیده بحران های ناشی از درگیری های طبقات اجتماعی بدانیم، مسلمانان همانند ملت ها یا قومیت های مختلف برخوردار از منابع و منافع اجتماعی هستند، این بی انصافی است که برخی بخواهند از این پدیده ها اینگونه جمع بندی کنند که چون مسلمانان برخوردارتر از منافع اجتماعی نیستند، گرفتار تندروی می شوند، مسلمان یا یهودی یا مسیحی اول می گویند فرانسوی هستند و سپس اعتقادات خود را یدک می کشند. من این تحلیل را قبول ندارم و فقط انتقادی که دارم، این است که نظام آموزش گسترده فرانسه، بی فرهنگی و بی سوادی را رونق می دهد و چنین مقوله ای موجب می شود که جوانان و ساده لوحان اسیر دست گروهای تکفیری شوند.
* پس از حملات تروریستی در فرانسه، امام جماعت فرانسوی مسجد جامع پاریس، نسبت به ایجاد فضایی مسموم و بر ضد مسلمانان در فرانسه ابراز نگرانی کرد. با توجه به آشنایی شما با روحیات مردم فرانسه و به خصوص مسلمانان، گمان می کنید اکنون هر یک از این گروه های مردمی، چه فرانسویان و چه مسلمانان در فرانسه، چه رویکرد رفتاری و عملی را در پیش بگیرند؟
صادق خرازی: طبیعی است که حس ناسیونالیسم فرانسه به خاطر این حادثه تحریک شود، به ویژه با اشاعه افکار نادرست توسط حزب راست افراطی که ضد مسلمانان هم هست، ولی رویکرد دولت، احزاب، مطبوعات و قاطبه مردم بین ترویست ها و جامعه اسلامی تفاوت قایل می شوند، برخی اظهارات نسنجیده باعث تندروی و افراط می شود، ما این پدیده ها را بعد از حوادث سپتامبر آمریکا یا لندن و مادرید داشته ایم ولی به تدریج حل می شود.
* با توجه به حملات تروریستی و گروگان گیری های گذشته از جمله در کشورهایی چون فرانسه و استرالیا بسیاری از تغییر نگاه جهان به مسلمانان و در خطر قرار گرفتن مسلمانان سخن می گویند. روشنفکران و نخبگان دینی در این زمینه چه رویکردی را باید داشته باشند تا در جهان نگاهی خشونت محور نسبت به مسلمانان حاکم نشود؟
خرازی: این ذائقه فکر صهیونیسم است که با مسلمانان در اقصی جهان به صورت انزاعی برخورد شود؛ پدیده خشونت و تندروی می تواند متعامل سود و دو سویه گردد که خود به خود خطرناک خواهد شد، نقش نخبگان و متفکران در احیای فلسفه گفت وگو به ویژه بین تمدن ها و فرهنگ ها بیشتر از گذشته احساس می شود؛ نظام فرهنگی و استراتژی سیاسی ما به عنوان یکی از پرچم داران عقلانیت در دنیای اسلام بایست بر احیای اندیشه تعامل و گفت وگو متمرکز شود.
انتهای پیام