تحلیلی بر مزاحمت جنسی افراد مشهور | حسین معززینیا

«حسین معززی نیا»، منتقد سینما و داماد شهید «آوینی»، در فیسبوک خود دربارهی مزاحمت جنسی در هالیوود و همچنین میان قدرتمندان و صاحب نامان، نوشت:
آن روزهای اول که خبرهای مربوط به مزاحمتهای جنسی «هاروی واینستاین» منتشر شد با خودمان گفتیم عجب، پس این تهیهکنندهی موفق و درجه یک در تمام این سالها همزمان با کار اصلیاش مشغول نقشه کشیدن برای سوءاستفاده از موقعیتش بوده. چند روز که گذشت، نام چند بازیگر وسط آمد. چند هفته که گذشت نام چند کارگردان، نویسنده و تهیهکنندهی دیگر. افشاگریها آنقدر ادامه یافت که کمکم باید دنبال فهرستی معکوس میگشتیم: کسانی که در هالیوود جایگاهی داشتهاند ولی هنوز اتهامی علیهشان طرح نشده! مدتی که گذشت ماجرا از حیطهی سینما خارج شد و اسم سیاستمدارها وسط آمد. بعد هم اسم چند پزشک که مشهورترین رسواییشان شد همین ماجرای پزشک تیم ژیمناستیک آمریکا. حالا این روزها نام چند متفکر که در دانشگاههای معتبر صاحب کرسیاند شنیده میشود. چیزی نمانده تعداد افراد مشهوری که متهم شدهاند از صد و دویست مورد بگذرد.
شاید حالا وقتش است به این فکر کنیم که پس بر خلاف تصور روز اولمان با یک مورد خاص و استثنایی طرف نیستیم. اگر این افشاگریها تا یک سال دیگر هم ادامه یابد و دهها اسم تازه وسط بیاید کماکان فاصلهی قابل توجهی وجود دارد با فهرست بلندبالاتری که طبعا هیچ وقت افشا نخواهد شد و پنهان خواهد ماند. پس شاید بهتر باشد از هیجان فعلی فاصله بگیریم و یادمان بیاید که این یک موقعیت آشناست: برای مردها دو راه بیشتر برای همبستر شدن با زنی که توجهشان را جلب کرده وجود ندارد. یک راه شرافتمندانه که شامل ایجاد رابطهی انسانی و بنا کردن تمایلی دوجانبه است، یک راه غیرشرافتمندانه که میانبر محسوب میشود و شامل تحت فشار قرار دادن زن از ناحیهی قدرتی است که مرد از آن برخوردار است. قدرتی که به دلیل ستاره بودن، رییس بودن، مشهور بودن، ثروتمند بودن یا هر نوع برتری است که در شکل عمومی یا در موردی خاص بر یک زن دارند. حتی در این حد ناچیز که بتوانند یک شب زنی گرسنه را سیر کنند و در ازایش مطالبهای داشته باشند. به گمانم این موقعیتی است تکراری و البته که دلخراش. اما تازگی ندارد. شاید از همان روز که قابیل، هابیل را کشت این شکل دیگر جنایت هم در تاریخ بشر جریان یافته. تردید دارم اعتراضهای امروز و جنبشهایی که شکل گرفته بتواند مشکل را حل کند. شاید فقط باعث شود مردان دست و پا چلفتی یا سهلانگار از این رقابت حذف شوند و مردانی در این جریان باقی بمانند که باهوشترند و سعی خواهند کرد از این به بعد جوری عمل کنند که شواهد قابل استناد باقی نگذارند.
انتهای پیام





نگرش نویسنده مقاله به مقابله با مزاحمت جنسی ناامیدی محض است وتحلیلی در ارتباط با ریشه یابی موضوع و چگونگی برونرفت از انرا ارائه نمیدهد.
ظاهرا باید ان شخص تبرئه شده را مستثنی قرارگرفته نشود……