روزنامهخوانی با انصاف – ۲۰ دی ۹۶

محمد توکلی، انصاف نیوز: صفحهی اول اغلب روزنامههای کشور در ۲۰ دی ۹۶ به دو خبر اختصاص دارد؛ سخنان رهبری نظام دربارهی تجمعات اعتراضی اخیر در برخی از شهرهای کشور و گزارشها از متن و حاشیه اولین همایش بزرگداشت مرحوم هاشمی رفسنجانی در سالگرد درگذشت «آیت الله». عدم حضور رییسجمهور روحانی و گفتههای اسحاق جهانگیری در این مراسم مورد توجه روزنامهها قرار گرفته است.
در ادامه نگاهی خواهیم داشت به شش یادداشت از روزنامههای اعتماد، شرق، جهانصنعت، اطلاعات، ابتکار و آرمان.
مجتبی حسینی در روزنامهی اعتماد از «فساد بی پروا» نوشته است.
نویسنده با اشاره به گفتهی دکتر داوری اردکانی درباره توجه بیش از حد به مقوله حجاب در مقابل فساد نوشته است: «آقای دکتر داوری اردکانی، رییس فرهنگستان علوم کشور به نقد رفتاری پرداخت که بسیار قابل تامل است. آقای داوری صریح اظهار داشت که: ’اگر آن مقدار که بعضی دستاندرکاران به مسائلی چون حجاب یا فلان طرح عادی یونسکو حساسیت نشان میدهند، به فساد بزرگ موجود و منتشر در همه جا حساس میشدند، وضع حجاب و آموزش و پرورش هم تا حدودی بهبود مییافت‘ هرچند چنین گزارهای برای اولینبار نیست که شنیده میشود ولی از آنجا که بیانکنندگان آن عموما از فعالان سیاسی و رسانهای بودهاند به راحتی با انگ سیاسی زدن به آن، نادیده یا ناشنیده انگاشته شدهاند. ولی اظهار آن از سوی یک شخصیت علمی و نه سیاسی که بطور معمول کمتر به مسائل و امور جاری وارد میشود و در مقام ریاست فرهنگستان علوم کشور نیز هستند، موضوع به کلی متفاوتی است»
نویسنده در ادامه با نگاهی به نمونههایی از مقابله با فساد در حکومت حضرت علی (ع) میپرسد: «چرا وضعیت ما معکوس شده و جزیی از حساسیتی را که نسبت به حجاب داریم، در برابر فساد ابراز نمیکنیم؟ آن هم در جامعهای که احتمالا تنها کشور در جهان است که وضعیت حجاب الزامی و قانونی است. شاید گفته شود حساسیت نسبت به فساد وجود دارد، ولی در عمل توفیقی چندان و درخور حاصل نمیشود. ولی مشکل موجود ربطی به این مساله ندارد، بلکه ناشی از جای دیگری است. مساله اینجاست که فساد، درونی شده است؛ در حالی که بیحجاب برون سیستمی است. در واقع تصور این است که تخطی از حجاب علیه سیستم است، ولی درباره فساد چنین تصوری نیست، به همین علت بسیاری از کسانی که مرتکب فساد میشوند آن را در پوشش دفاع از سیستم انجام میدهند و البته کمکم مسیرش میرود»
در بخش پایانی یادداشت روزنامهی اعتماد نیز میخوانیم: «این فرآیند به گونهای است که کل ماجرا و سیستم را درگیر خود کرده و خاوری نیز جزء کوچکی از آن است که برملا شد. متاسفانه باید گفت که برخی از نیروها در انجام این اقدامات خلاف و فاسد، بسیار بیپروا شدهاند و فساد آنان دیگر هیچگونه حجابی را برنمیتابد»
الهام فخاری در یادداشتی در روزنامهی شرق به «۱۶ تا ۲۵ سالهها» پرداخته است.
در این یادداشت آمده است: «پیش از این جامعهشناسان و روانشناسان دربارهی گسست فرهنگی و شناختی میان نسلها در جامعهی ایرانی هشدار دادهاند. خطر فروپاشی و گسل اجتماعی، چالشهای چندگانه و چندلایه اقتصادی، اجتماعی، هویتی و سیاسی در هفته اخیر بارها مورد بحث قرار گرفته؛ اما همچنان کمتر کسی از همان مردم، معترض یا مدافع، خاموش یا شکوهگر میپرسد که درد شما چیست؟ امروز چالش پیشرو رقابت طیفها یا دستههای سیاسی اصلاحطلب- اصولگرا نیست؛ بلکه درهای است میان ۱۶ تا ۲۵سالهها و دستههای سیاسی رقیب درون یا بیرون قدرت»
این عضو شورای شهر تهران در ادامه نوشته است: «نسلی که مهارت گفتوگو و بازی و همکاری با او کمتر وجود دارد. از رفتارش در تشییع پیکر خواننده محبوبش شگفتزده میشوند و به تحقیر و تمسخر از آن عبور میکنند. نسلی که جایی در مناسبات کاری، اجتماعی و اقتصادی ندارد، سخنها دارد که شاید نه خود بیان آن میدارند، نه ظرفیت شنیدن و گفتوگو برای آنها ایجاد شده است.سهم ۱۶ تا ۲۵سالههای کشور چیست؟ خستگی و آشفتگی مردم (معترض یا غیرمعترض) از زندگی روزمرهای که شادیهای ساده اجتماعی را هم کمتر دارد، یک واقعیت است. درد مردم را از خود مردم باید پرسید. نخستین شرط گفتوگو این است که از موضع فرادست کاردان پایین آمد»
در ادامه این یادداشت روزنامهی شرق میخوانیم: «بخشی از بزرگترها گفتار و کردارشان همخوان نبوده و نوجوانان این ناهمخوانی و شعارزدگی را میفهمند. رشد مداوم نسلها بخش مهمی از مسوولیت همه ما در برابر میهنمان و مردم است. در هر رقابت یا برنامهای باید به حق آیندگان در برخورداری از رشد ایمن ولو فقیر، معتمد و همراه با هم توجه داشته باشیم. امروز مفهومهای مشترک میان بزرگترها و ۱۶ تا ۲۵سالهها کداماند؟ چرا معدود و محدود هستند؟»
و بخش پایانی این یادداشت که به اعتراضات اخیر از زاویهای دیگر پرداخته است: «گفتمانی کانونمند بر شفافیت و بازآفرینی میتواند جراحی دردناک ولی شفابخش جامعه-حاکمیت ایرانی را موفقیتآمیز و با کمترین هزینه امنیتی ممکن کند. گفتمانی بر پایه برابری شهروندان، حق مردم برای روزمره و سبک زندگی، سهم عادلانه در هزینهها و فایدهها هر دو؛ گفتمانی با نقشِ کانونی مردم نه مدیران و برای مردم نهفقط برای ویژهخواران. در شرایط امروز با همراهی کسانی از همه گروهها و حزبهای سیاسی و کنشگران مدنی و متخصصان میتوان گفتمان فسادستیزی و بازآفرینی را شکل داد و منش و روش مواجهه با مردم را از ابلاغ به گفتوگو دگرگون کرد»
امیر ساعدی در روزنامهی جهان صنعت به تصمیم ترامپ دربارهی برجام پرداخته است.
در این یادداشت میخوانیم: «دونالد ترامپ طی هفته جاری با دو ضربالاجل مهم روبهرو است که تعیین میکند ایالات متحده توافق هستهای ایران را به طور یکجانبه ترک خواهد کرد یا به آن پایبند خواهدماند. این در حالی است که معاون حقوقی و بینالمللی وزیر امور خارجه در کنفرانس امنیتی تهران با اشاره به اینکه در چند روز آینده باید رییسجمهور آمریکا بار دیگر طبق برجام تعلیق تحریمها علیه ایران را تمدید کند و برخی از احتمالها مبنی بر این است که این کار توسط ترامپ انجام نشود، گفت ممکن است در چند روز آینده آمریکا از برجام خارج شود و جامعه بینالملل باید برای این مرحله آمادگی داشته باشد»
نویسنده در ادامه با اشاره به نقش کشورهای اروپایی در مذاکرات هستهای و حفظ برجام یادآور میشود: «اتحادیه اروپا که نقش مهمی در نهایی شدن این توافق در سال ۲۰۱۵ میان ایران و شش قدرت جهان ایفا کرد، طی ماههای اخیر بارها با قانونگذاران آمریکا لابی کرده تا مانع از خروج یکجانبه آمریکا از برجام شود و تاکنون ترامپ لایحه تعلیق تحریمهای هستهای ایران را هر بار در زمان مقرر امضا کرده است. روز جمعه هفته جاری نیز ضربالاجل امضا یا عدم امضای آن خواهد بود. اگر ترامپ این قانون را امضا نکند، تحریمها به طور خودکار بازمیگردند و این به معنای نقض بندهای برجام خواهد بود»
این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه با اشاره به ناآرامیهای اخیر در ایران مینویسد: «برخی کارشناسان معتقدند ترامپ که پس از اعتراضات اخیر به هر نحوی سعی کرده حمایت خود را از ناآرامیهای ایران ابراز کند، حال با تفکر تشدید همین حمایت دست به افزایش تحریمها و اعلام عدم پایبندی ایران به توافق خواهد زد. و دقیقا همین اقدام میتواند نابودکننده برجام باشد. از سوی دیگر این احتمال نیز میرود که طرفهای مخالف توافق هستهای ایران به رییسجمهور آمریکا برای عدم تایید توافق فشار وارد کرده و از بازگشت ثروتهای مصادرهشده ایران به این کشور جلوگیری کنند»
دکتر مهدی هرمزی در یادداشت منتشر شده در روزنامهی اطلاعات به برنامهی جنجالی «حالا خورشید» با حضور کودک ده سالهای که مدعی حضور در دانشگاهها به عنوان استاد بوده پرداخته است.
در این یادداشت میخوانیم: «در حالیکه نخبگان تراز اول کشور با بحرانهای تولید مقاله سطحی، خرید و فروش مدرک و تقلب فزاینده علمی دست به گریبان هستند و مساعت رسانهها را برای اطلاع رسانی طلب میکنند، برنامه ’حالا خورشید‘ دست به اقدامی کمسابقه زد. رشیدپور مهمان برنامه را که کودکی ۱۰ ساله است، نابغه، صاحب ۱۶ اختراع، صاحب سبک در طراحی مفهومی خودرو، معرفی میکند و با توجه به اظهارات مهمان برنامه و عدم شفافسازی مجری، بیننده با این ادعاها روبرو میشود که کودک مشاور سازمان برنامه و بودجه است و چند دانشگاه ایران برای فعالیت بعنوان استاد از ایشان دعوت بعمل آوردهاند»
نویسنده سپس به ادعاهای مطرح شده در این برنامه میپردازد و با رد آنها مینویسد: «هرچند ایجاد انگیزه در کودکان و نوجوانان برای پیگیری امور علمی امری حیاتی و سرکوب استعدادها مذموم است، ولی بلند کردن آوازهی نبوغ بدون ارائه مستندات مشهود، دوستی خاله خرسه (اگر نگوییم دوستی خاله روباهه) است و نه تنها پیامدهای ناخوشایند در اجتماع دارد که حتی زندگی کودکانی نظیر مهمان برنامه را تحتالشعاع قرار میدهد»
در بخش پایانی یادداشت این پژوهشگر فوق دکتری در دانشگاه شیراز میخوانیم: «خوب است کودکان ما با آموزش مناسب و آشنایی با زندگی دانشمندان و مخترعین، ضمن اهمیت ارزنده کار بزرگان با پیچیدگیها و سهلالوصول نبودن امور بزرگ نیز به عنوان واقعیت روبرو شوند.امیدوارم هر روشنگری باعث وسواس بیشتر اهل رسانه شود و کودک عزیزی که مهمان برنامه بود، با همین اشتیاق به تحصیل و تحقیق ادامه دهد و روزی با دستی پر باعث افتخار ما شود»
سیدعلی محقق به بهانهی سالگرد درگذشت آیتالله هاشمی موضوع یادداشت خود را به این شخصیت سیاسی اختصاص داده است.
در سرمقالهی روزنامهی ابتکار میخوانیم: «نقش هاشمی در مقام رییس مجلس در بحرانهای سالهای ۵۹ و ۶۰ و تثبیت انقلاب و نظام، نقش برجستهاش در مقام فرماندهی مستقیم جنگ، نقش تعیین کننده او در مدیریت و هدایت جلسه مهم مجلس خبرگان رهبری در سال ۱۳۶۸، خطابه های سیاسی و مهم هاشمی «امام جمعه موقت تهران» در مقاطع و تحولات مهم دهه شصت و هفتاد، نقش ممتاز در مقام رییس جمهوری کشور در دهه هفتاد و ریل گذاری سازندگی و توسعه اقتصادی، نقش سرنوشتساز در مقام مجری انتخابات دوم خرداد برای صیانت از آرای مردم، نقش معنوی هاشمی در برافراشته نگهداشتن پرچم اعتدال خواهی و اصلاح طلبی و ایستادگی در برابر پوپولیسم در سال های حاکمیت رادیکالیسم دست به دست هم داده است تا بتوان به جرات از هاشمیرفسنجانی به عنوان میانداری بزرگ یاد کرد که بارها و بارها هم مردم و هم حاکمیت را با هم آشتی داد»
نویسنده در ادامه به انتقادات و مخالفتها با هاشمی از سوی تندروهای هر دو طیف سیاسی کشور پرداخته و مینویسد: «زمانی آماج انتقادات بیامان طیف رادیکال جناح چپ قرار و کوتاهزمانی پس از این ماجراها، از سوی عوامل طیف تندروی جناح راست مورد هجمه قرار گرفت. تندروهای راست او را پدر معنوی چپ و راهبر پشت صحنه اصلاحات مینامیدند و چپهای رادیکال او را به جُرم همراهی با راست شماتت میکردند. جرم وی همواره این بود که عنان میانهروی را رها و راه نگهداشت نظام در مسیر واقعی و حفظ همراهی مردم با حاکمیت را در اعتدال جستجو میکرد»
در پایان این نوشته میخوانیم: «اگرچه هاشمی در بین ما نیست و جسم او از این دنیا با نامی نیک بازنشسته شده است اما ’هاشمی ایسم‘ همچنان پابرجا است به شرط آن که میراثداران فکر و نگاه هاشمی در بزنگاه های مهم پیش رو هوشمندی، تدبیر و دلسوزی او را داشته باشند و در مواجهه با بحرانها از آموزه ها، تجارب و تصمیم گیریهای او ایده بگیرند؛ که اگر چنان نباشند شاید دوران و تاریخ معاصر کشور به دو دوره کاملا متمایز حیات و ممات آیتالله هاشمی دسته بندی شود»
غلامعلی ریاحی در یادداشتی برای روزنامهی آرمان نوشته است: «به دنبال فیلترینگ تلگرام و اینستاگرام نظرات متفاوتی ابراز میشود که بعضا بیسابقه است. آقایخرمآبادی به عنوان مسئول فضای مجازی میگوید چون این رسانهها در تجمعات اخیر نقش داشتهاند، باید مسدود شوند. از طرف بعضی از امامان جمعه و مسئولان حکومتی نیز مشابه این اظهارات انتشار یافته است. در مقابل رئیس و معاون اتاق بازرگانی تهران با فیلترینگ این رسانهها مخالفت کردهاند. آقای پدرام سلطانی اعلام داشته انسداد تلگرام روزانه صد تا دویست میلیارد تومان خسارت وارد میکند»
نویسنده در ادامه به انتقاد از رییسجمهور میپردازد و معتقد است: «مردم تا همین انتخابات اخیر، به دولت آقای روحانی چشم امید بسته بودند ولی انتشار لایحه بودجه و حضور کمرنگ رئیسجمهور در سخنرانیهای بعد از انتخابات این امیدها را به یأس بدل کرد. چگونگی توزیع منابع درآمدی دولت و اختصاص اعتبارات بزرگ به بخشهایی که محصول و بازده قابل قبولی نداشتهاند، همه را عصبانی کرده است»
این حقوقدان در بخشهای پایانی یادداشت خود اظهار نظر میکند که: «اگر رییسجمهور در موضوعاتی قادر به تاثیرگذاری نیست، اگر ایشان در حوزههایی ناتوان است، به عنوان رئیس دستگاه اجرایی و مسئول اجرای قانون اساسی و سه شورای عالی مهم، باید قدرت مقام خود را برای تغییر رویکرد برنامههای فرهنگی و رسانهای و توزیع عادلانه اعتبارات اعمال میکرد»
انتهای پیام




