تبیین گفتمان قاعده ای برای همه؛ اصولگرایی جریانی با ۴ تعریف

فرهاد فخرآبادی –
” روحانی گفتمان اعتدال را تببین کند ” این جمله اظهار نظری است که چند وقتی می شود در صحنه سیاسی ایران به گوش می خورد و برخی از رئیس جمهور منتخب علاوه بر درخواست های عدیده شان چنین درخواستی را نیز مطرح می کنند. درخواست برای تعریف و تشریح ساختمان اصلی تفکر و منش هر گروهی البته امری پسندیده و مناسب است و نمی توان ایرادی به این موضوع گرفت که درخواستی برای این موضوع شده است. اما نکته و سخن اینجاست که این موضوع از جانب چه افرادی مطرح می شود و آیا خود این افراد از گفتمانی که مدافع آن هستند تعریف و تبیین مشخص دارند یا خیر؟ در سیاست ایران طی ۳۴ سال گذشته به طور غالب دو جبهه سیاسی راست و چپ وجود دارند که البته چند سالی می شود به نوعی تغییر عنوان داده و به عنوان اصلاح طلب و اصولگرا مطرح هستند و این روزها نام اعتدال نیز در کنار این دو به گوش می خورد. حال باید دید دو گفتمان مطرح سابق درباره خود چه دارند.

گفتمان و گفتمان ها
اصلاحات گروهی است که از همان روزهای پس از انقلاب در عرصه فعالیت سیاسی بود و پس از ریاست جمهوری سید محمد خاتمی به رغم برخی نامهربانی ها و ناملایمت ها همچنان نیز فعال هستند. آنها همانطور که از نام اصلاح طلبی مشخص است بر اصلاحات در مواردی که نیازمند اصلاح است تاکید دارند و برای رسیدن به این اصلاح گفتگو کردن و دیپلماسی را ارجح می دانند. تعریف اصلاح طلبی نکته ای سخت نیست و به راحترین شیوه می توان آنرا تببین کرد. اما در مقابل طیف اصولگرا یا همان راست هستند، هر چند در ابتدا این جریان دارای خط مشی مشخص بود و امکان ارائه تعریف از تفکر این جریان وجود داشت اما امروز داستان درباره این خط مشی بسیار متفاوت تر از گذشته می باشد.

پس از روی کار آمدن دولت اول محمود احمدی نژاد این جریان به طور کال سوار بر قدرت سیاسی در ایران شد و طی اقداماتی ضرب العجلی یک به یک مدیران اصلاحات حذف شده و تمام تلاش صورت گرفت که اصولگرایان باقی بمانند و سعی در مخالف درونی سازی برای نشان دادن رقابت سیاسی شد، امری که البته انجام شد اما نتیجه ای معکوس داد. پس از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری این جریان وارد فضایی جدید شد، به گونه ای که با رسیدن به سال ۹۲ عملا اصولگرایان به ۴ شاخه تقسیم شدند که هر یک خط مشی جدا داشتند و خود را اصول گرا می دانند. عده ای که سابقه دیرینه دارند مانند بزرگان موتلفه همچنان همان خط مشی محافظه کار بودن خود را حفظ می کنند و به نظر می رسد به جناح راست قدیمی قرابت بیشتری داشته باشند.

اما ضلع مقابل گروه اول را می توان جبهه پایداری دانست که ریشه ای تقریبا بیست و چند ساله دارد اما از تابستان ۹۰به طور رسمی فعالیت خود را آغاز کردند و آنطور که از شعارهای این گروه مشخص است انقلابی عمل کردن را بر گفتگمان محوری ترجیح می دهند. حال در کنار این دو گروه نمی توان از جریان حامی احمدی نژاد به راحتی عبور کرد، هر چند طیف وسیعی از اصولگرایان چند وقتی می شود احمدی نژاد را طرد می کنند و می گویند در انتخابات دوره دهم بنابر تکلیف از او حمایت کردند اما اینگونه کتمان کردن ها دلیلی نخواهد شد که این تفکر حامی احمدی نژاد را اصولگرا ندانیم. به غیر از این سه گروه اما جریان چهارمی نیز از دل اصولگرایان بیرون آمده است و شاید در آینده ای نه چندان دور شاهد فعالیت گسترده آن باشیم؛ جریانی که با محوریت محمد باقر قالیباف در انتخابات گذشته فعالیت گسترده ای داشت و به نظر می رسد این روزها از شوک شکست کم کم باید خارج شده و در فکر ادامه حیات سیاسی باشد. با همین توضیح کوتاه مشخص است که جریان راست با تقسیم شدن به چهار شاخه این سوال را در ذهن تداعی می کند که کدام یک از تعاریف ویژه این گروه ها را باید جزئی از موازین اصولگرایی دانست؟ و یا اینکه محافظه کاری آیا با انقلابی عمل کردن و مخالف گفتمان بودن قرابتی دارد؟

اصلاحات و مصادره اعتدال!
همانطور که در سطرهای گذشته گفته شود جریان اصولگرایی بر خلاف اصلاحات این روزها دارای شاخه بندی های جدی شده است اما به رغم این موضوع مشاهده می شود که برخی از داخل این جریان خواهان ارائه تعریف اعتدال از سوی حسن روحانی هستند. حبیب الله عسگر اولادی پیرمرد حزب موتلفه که برای اهالی منصف سیاست قابل احترام شایانی است نیز چنین نظری دارد، وی گفته است: ” رییس جمهور منتخب در سخنرانی‌های پس از اعلام نتایج انتخابات مطالب خوبی را در مورد اعتدال مطرح کردند که این موضوع کمک می‌کند، مردم با شاخصه‌ها و مولفه‌های موردنظر ایشان در مورد واژه اعتدال بیشتر آشنا شوند.اعتدال به عنوان یک گفتمان هنوز مورد تردید است؛ چرا که زمان می‌برد تا به اعتدال به عنوان یک گفتمان برسیم. “

وی که طی چند ماهه گذشته با نظریات منصفانه اش حتی در مقاطعی مورد حملات برخی تندروهای اصولگرا قرار گرفت با بیان این‌که تلاش‌هایی وجود دارد که یک جریان، گفتمان اعتدال را مصادره کند و آن را به ضد خود تبدیل کند، خاطرنشان کرد: ” همانطور که در دوران اصلاحات از واژه اصلاحات و توسعه سیاسی سوءاستفاده شد و از دل آن آشوب ۱۸ تیر ۷۸ سربر آورد، مراقبت رییس جمهور منتخب و هوشیاری جامعه سیاسی باعث می‌شود این مصادره صورت نگیرد و البته من فکر می‌کنم آقای روحانی به اندازه کافی این هوشمندی را داشته باشد که نگذارد چنین مصادره‌ای صورت گیرد. “

اینکه فردی با آوازه عسگر اولادی چنین مباحثی را مطرح می کند به طور قطع جای بحث و تفکر دارد. البته به نظر می رسد قبل از اینکه پیشنهادی برای ترجمه اعتدال صورت گیرد باید تکلیف تبیین اصولگرایی روشن شود تا جامعه بداند جریانی با این قدمت چه تعریفی از خود دارد. در درجه دوم نیز شایان ذکر و تاکید است که اصلاحات خود جریانی با ریشه و قدیمی است و امکان ندارد این جریان بخواهد جریانی دیگر را به نام خود مصادره کند. جریان اصلاحات بارها اعلام کرده است که حامی و یاور جریان اعتدال بوده است و این تفکر را برای بهبود شرایط کشور مناسب می دیده است اما هیچگاه خواهان تغییر اصلاحات به اعتدال نبوده است. ضمن اینکه نباید فراموش کرد که در قبال برخی مسائل باید در انتظار گذر زمان و تاریخ ماند؛ زیرا تاریخ و آینده ها بزرگترین قاضی خواهند بود.

انتهای پیام

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا