سیاستمداری که نظام بانکی را نابود کرد

«محسن جلال پور» رییس پیشین اتاق بازرگانی ایران در یادداشتی تلگرامی درباره‌ی نقش بنی صدر در مشکلات نظام بانکی نوشت:

این‌روزها که نظام بانکی‌ایران درگیر مشکلات بی‌شماری شده‌است، باید از سیاستمداری یادکنیم که بخش عمده‌ای از مسائل و مشکلات ساختاری نظام بانکی، مدیون تلاش‌های اوست. واقعا باید خدا را شکر کنیم که عمر سیاسی این فرد در نظام اداری ما اندک بود اگر نه شاید امروز، دکه‌های روزنامه فروشی ما هم دولتی بود.

او مبتکر اصلی ملی شدن بانک ها، مصادره های اول انقلاب و دولتی شدن بخش عمده اقتصاد ایران است.

این فرد کسی نیست جز ابوالحسن بنی صدر که ۳۶ سال پیش در چنین روزهایی با رای عدم کفایت نمایندگان مجلس برای ادامه کار در کسوت رئیس جمهوری مواجه شد.

اوایل انقلاب و در کشاکش شکل‌گیری ساختار جمهوری‌اسلامی، ابوالحسن بنی صدر با تز «اقتصاد توحیدی» اقتصاد ایران را دچار سردرگمی نظری کرد. اقتصاد توحیدی بنی صدر، در حقیقت برگرفته از نظریه‌های مارکسیسم بود که با رنگ و لعاب اسلامی در اقتصاد ایران مطرح شد. هر چند آن‌روزها بنی صدر را در دسته سیاستمداران لیبرال می‌شناختند اما واقعیت این بود که دیدگاه‌های اقتصادی بنی صدر هیچ گاه به لیبرالسیم نزدیک هم نبود.

او از معدود روشنفکران مذهبی عصر خود بود که ادعای اقتصاددانی داشت و به زبان اقتصاد با دیگران صحبت می‌کرد. بنی صدر همچون عموم بیشتر روشنفکران آن دوره، جمع گرا وجامعه گرا (سوسیالیست) بود.

بنی صدر می‌پنداشت: «بهترین شکل روابط این است که فرد آن چه را به دست می آورد در اختیار جمع بگذارد و از جمع به اندازه نیاز خویش بستاند. درست است که ما هنوز به این مرحله نرسیده‌ایم اما این کار بسیار علمی است، هر جمعی ولو چند نفری می توانند جامعه اسلامی و رهبری اسلامی را ایجاد کنند و در جمع خود حکومت اسلامی را مستقر نمایند» (ص۳۳۱- اقتصاد توحیدی)

او در مورد بانکداری ایران معتقد بود «نظام بانکی ایران با اتصالات چند جانبه‌ای که با نظام بانکی جهان سرمایه داری دارد مجری سیاست‌های چندملیتی در ایران است و به دست این بانک‌هاست که درآمدها و سرمایه‌هایی را که در کشور ایجاد می‌شوند به مدار اقتصادی چندملیتی جذب می‌کنند» (ص ۹۸).

زمانی که آیت الله هاشمی رفسنجانی در تاریخ چهارم خرداد‌ماه ۱۳۵۸ توسط یکی از اعضای گروه فرقان مورد سوء‌قصد قرار گرفت و ترور شد، شورای انقلاب در غیاب او چند تصمیم مهم گرفت؛ از جمله این که بانک‌های خصوصی به تملک دولت درآمدند و در مرحله بعد، صنایع بزرگ ملی و اموال ۵۳ نفر از سرمایه‌داران معروف عصر محمدرضا پهلوی مصادره و ملی شد. هر دو اتفاق در دوره‌ای یک‌ماهه رخ داد. دوره‌ای که مرحوم هاشمی، مجروح و در منزل بستری بود و مبتکر اصلی این طرح ها، کسی نبود جز ابوالحسن بنی صدر که آن رزوها وزیر دارایی در دولت مهندس بازرگان بود.

بنی صدر و برخی همفکرانش با چنین دیدگاهی، نظام بانکی ایران را درون دیگی داغ ریختند، خوب به همش زدند و ساختاری را تحویل دادند که نه اسلامی بود و نه می شد اسمش را بانکداری گذاشت.

یک بار از حاج علاء میرمحمدصادقی شنیدم که گفت: بنی صدر آن قدر با بخش خصوصی مخالف بود که تمام تلاشش را برای انحلال اتاق بازرگانی به کار برد. او خیلی تلاش کرد تا ساختمان اتاق را مصادره و فعالیت‌های این تشکل دیرپای بخش خصوصی را متوقف کند. بارها ایده ادغام اتاق بازرگانی را در وزارت بازرگانی مطرح کرد اما به او گوشزد کردیم که اتاق بازرگانی دولتی نیست و او نمی‌تواند برای این تشکل تصمیم بگیرد.

بنی صدر ۳۶ سال است که دیگر در نظام اداری ایران هیچ نقشی ندارد اما یادگارهایش در سیاست گذاری، به این زودی‌ها گریبان اقتصاد ایران را رها نخواهد کرد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

۱۰ Comments

  1. حالا که بنی صدر ۳۶ سال است رفته، شماها با این همه ادعاهای کلان، که هنوز نتوانسته اید تاثیر حضور بسیار اندک اما به زعمتان تخریبی وی را در اقتصاد یک مملکت، تغییر دهید، شماهائی که ادعایتان گوش فلک را کر کرده، برای این مردم و مملکت چکار کرده اید!؟ کاش شما و همه مدعیان دروغین هم مثل بنی صدر رد شده بودید. شما در واقع دارید ضعف و ناتوانی خودتان را به جائی دیگر حواله می دهید، نه عزیزم، مردم می فهمند و برخلاف عقیده تان ، خیلی هم بیشتر از شماها می فهمند. مشکل، اساسا جایی دیگر است و مربوط است به همین سالها و نه آن بازه اندک حضور آن مردی که ۳۶ سال است دیگر نیست. مافیاها و آقازادگانی که اتفاقا در زمان بنی صدر نبودند و الان هستند.
    با اینگونه نوشتن ها ، چاره ای نیست جز تبادر این موضوع به ذهن که نویسنده هم بله…

    ۴
  2. با سلام به نظر می رسه مقاله در بیان مسولیت ایشان در دولت مهندس بازرگان اشتباه شده است.
    بنی صدر تا پایان عمر دولت موقت مهدی بازرگان ( ۱۴ آبان ماه ۱۳۵۸) سمتی در کابینه وی نداشت. تنها در یک دوره در تیرماه ۱۳۵۸ -بر اساس طرح ادغام دولت و شورای انقلاب که طی آن عده ای از اعضای شورای انقلاب وارد دولت موقت شده و عده ای از اعضای دولت موقت نیز وارد شورای انقلاب شدند- به معاونت وزارت امور اقتصادی و دارائی رفت که کمتر از یک ماه بعد جهت شرکت در انتخابات خبرگان قانون اساسی از این سمت انصراف داد.— نقل از ویکی پدیا و مرجع: هاشمی رفسنجانی، اکبر. کارنامه و خاطرات سال های ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸: انقلاب و پیروزی. تهران: دفتر نشر معارف

    ۳
  3. سلام البته که تصمیمات اوایل انقلاب خیلی علمی نبود ولی نباید کاسه همه بدبختی ها را به سر یک نفر کوبید ولی من تعدادی از کاسبان را می شماسم که از وامهایی که برگرفته از تفکر بنی صدر بودبه نوایی رسیدند ولی بعد از آن با آن همه درآمد مشکل هیج تولید کننده ای جل نشده است مگر افرادی که با رانت از وامهای کلان سود بردند و شدند یقه سفیدهای نظام ؟!!!!!!!!!!!!!!

    ۱
  4. اشاره ای که به بستری بودن اقای هاشمی شده بمعنای این نیست که ایشان با تفکربقول نویسنده سوسیالیستی اول انقلاب مخالف بوده.فراموش نباید کرد که خطبه های عدالت اجتماعی اقای هاشمی درزمان جنگ کاملا درمسیر تفکرسوسیالیستی که نویسنده بیان کرده ایراد میشد

    ۱
  5. این ترهات واراجیف چیست ؟اولا ان شخص که بود؟اساسا شخصیت شناخته شده ای برای عموم مردم بود خودشان اوردنش اورا درمقابل شخصیت باوقار وصدیق ومتدینی چون زنده یاد مهندس بازرگان گذاشتندتا……..ثانیا دراین دیار دیگر بسیاربسیار مضحک وخنده اور است که باوجود این ترلیاردداران فاسد (اکال السحت)سخن از۵۸ سال قبل بشود.خودتان را مضحکه کنید…

    ۴
  6. اقای جلال پور دنبال پستی میزی مقامی منصبی میگردی بگرد اما خدا وکیلی وقت مردموبا اباطیل چهل سال قبل نگیر نه که در بسیاری از موارد که دیگران تصمیم گرفتند گل کاشتیم.

    ۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا