مظلومیت پسته

«محسن جلال پور» رییس پیشین اتاق بازرگانی ایران در یادداشتی تلگرامی درباره ی وضعیت بازار پسته نوشت:

بخش زیادی از کودکی‌هایم را در باغ‌های پسته کرمان جا‌گذاشته‌ام. در باغ‌هایی که وسعتشان بزرگ‌تر از رؤیاهایم بود. میان درختان پسته. باغ‌هایی که پر از کبک و هوبره و تیهو بود و بر فرازش دلیجه پرواز می‌کرد.

کودکی‌ام را در باغ‌هایی جا‌گذاشته‌ام که رزق و روزی ده‌ها خانواده را تأمین می‌کرد. مردانی که با طلوع روز، به لقمه حلال سلام می‌کردند و زنانی که زنانه در فصل برداشت، دوش به دوش مردان، پسته می‌چیدند و عرق می‌ریختند.

دیروز پس از مدت‌ها به یکی ازاین باغ‌ها رفتم و به یاد روزهای از دست‌رفته آه کشیدم. به زودی فصل برداشت پسته می‌رسد و داغ دل هزاران کارگر و باغ‌دار و تاجر پسته تازه می‌شود.

از روزی که معاون‌اول دولت دهم [دولت احمدی نژاد]، حکم به ممنوعیت صادرات پسته داد تا امروز، هنوز پسته‌کاران و تاجران، داغ‌دار آن تصمیم نابخردانه هستند.

در بهمن‌ماه ‌۱۳۹۱ معاون‌اول وقت دولت، در یک خبر غافل‌گیر کننده، به بهانه قیمت بالای پسته، بخشنامه‌ای مبنی بر ممنوعیت صادرات پسته را ابلاغ کرد. استدلال این بود که چون قیمت پسته افزایش پیدا کرده و مردم توان خرید ندارند، باید صادرات آن‌را متوقف کنیم.

آن‌روزها بسیاری از دل‌سوزان اقتصاد و صادرات کشور هشدار دادند که این اتفاق نه تنها کاهش قیمت‌ها را به دنبال ندارد که باعث می‌شود بازارهای صادراتی را از دست بدهیم و بعدها، بازپس‌گیری این بازارها خیلی دشوار خواهد‌ بود.

آن‌روزها در کسوت نایب رئیسی اتاق‌ایران و ریاست انجمن پسته، به دیدار معاون اول وقت رفتم و نسبت به تصمیم عجیب دولت اعتراض کردم و درباره عواقب این تصمیم هشدار دادم. استدلالشان این بود که مردم نمی‌توانند برای هر کیلو پسته ۳۴ هزار تومان پول دهند و باید متعهد شوید که قیمت پسته در داخل کشور به زیر ۳۰ هزار تومان کاهش پیدا کند تا مصوبه را لغو کنم.

پس از مشورت با برخی دوستان، به عنوان رئیس انجمن پسته تعهد کتبی دادم که اعضای انجمن، پسته شب عید را کیلویی ۲۸ هزار تومان در میادین عرضه کنند.

آن‌روزها قیمت هرکیلو پسته در بازارهای داخلی ۳۲ هزار تومان بود و تا جایی که به خاطر دارم، ممنوعیت صادرات پسته، جز بی اعتمادی بازار جهانی، نتیجه‌ای به دنبال نداشت. هرچند این بخشنامه لغو شد اما آثار غیر قابل جبرانی به جا گذاشت. از جمله این که رقبای ایران در بازارهای جهانی، نهایت استفاده را بردند و با تبلیغ بی ثباتی در تجارت با ایران و بی اعتباری قراردادهای تجار ایرانی، خیلی از بازارهای صادراتی را از دست دادیم.

حالا بعد از گذشت نزدیک به پنج سال از صدور آن بخشنامه، با محاسبه نرخ تورم این سال‌ها، باید قیمت پسته خیلی بیشتر از سطح فعلی باشد تا کاشت و برداشت و آماده سازی محصول برای عرضه در بازار، صرفه اقتصادی پیدا کند. اما برخلاف انتظارها، متوسط قیمت هر کیلو پسته، امروز حدود ۳۰ هزار تومان است.

این قیمت اگرچه خوشایند مصرف کننده داخلی است اما برای دست اندرکاران پسته، اقتصادی نیست و برای محصولی که در ردیف اول ارز آوری صادرات غیرنفتی کشور جا دارد، نوعی اجحاف است.

نتیجه این که با وجود تحمیل ۷۰ درصد تورم پنج سال گذشته، قیمت پسته به سطح سال ۹۱ هم نرسیده و دیگر این که با اصرار بر پایین نگه داشتن نرخ ارز، پسته ایران، حدود ۸۰ درصد قدرت رقابت خود را در بازارهای‌جهانی از دست داده است.

باغ‌دار و پسته‌کار و پسته‌فروش روزهای سختی را می‌گذرانند. در کنار بی‌آبی و خشکسالی که بخش عمده‌ای از باغ‌ها و صنایع مرتبط را تعطیل یا کم رونق کرده، این صنعت و این کسب و کار از سیاست‌گذاری ناصحیح هم رنج می‌برد.

دل به تدبیر دولت دوازدهم بسته‌ایم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا