آیا حجاب با ۸۰ هزار آمر به معروف تحقق می‌یابد؟

خشایار پورک پور، دانشجوی جامعه‌شناسی دانشگاه شیراز در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «آیا حجاب با ۸۰ هزار آمر به معروف تحقق می‌یابد؟» نوشت:

اعلام رسمی طرح جدید ستاد امر به معروف و نهی از منکر مبنی بر تربیت ۸۰ هزار آمر به معروف در سراسر کشور، موجی از بحث‌ها و واکنش‌های متفاوت را در جامعه و رسانه‌ها برانگیخت. طراحان این طرح آن را گامی برای ارتقای فرهنگ عمومی، صیانت اجتماعی و پیشگیری از آسیب‌های اخلاقی معرفی کرده‌اند.


اما در سوی دیگر، شماری از فعالان مدنی، دانشگاهیان و حتی برخی مسئولان فرهنگی سابق، نسبت به تبعات اجتماعی و روانی چنین برنامه‌ای هشدار داده‌اند. آیا چنین طرحی می‌تواند در فضای کنونی جامعه، به ارتقای اخلاق عمومی بینجامد یا به گسترش ترس، قضاوت و شکاف میان مردم و حاکمیت خواهد انجامید؟ در جامعه‌ای که مسائل معیشتی، بیکاری، نابرابری و کاهش اعتماد عمومی از چالش‌های اصلی آن به‌شمار می‌رود، بازگشت پررنگ‌تر گفتمان “امر به معروف” می‌تواند پیام‌های متناقضی در اذهان عمومی ایجاد کند.

جایگاه قانونی امر به معروف در نظام حقوقی ایران

اصل هشتم قانون اساسی، «امر به معروف و نهی از منکر» را وظیفه‌ای همگانی و متقابل میان دولت و ملت می‌داند. اما در همان قانون، اصول ۲۲ و ۲۳ و ۲۵ بر مصونیت حیثیت، جان، مال و عقاید مردم تأکید دارند. این بدان معناست که اجرای این اصل، باید در چارچوب قانون، بدون اجبار و بدون تعرض به آزادی‌های فردی انجام گیرد.


از سوی دیگر، قانون «حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» مصوب ۱۳۹۴، با وجود اهداف مثبت، در عمل به دلیل ابهام در حدود اختیارات افراد و نهادهای مردمی، همواره محل مناقشه بوده است. نبود نظارت کافی، تعریف مبهم از “منکر”، و فقدان آموزش‌های تخصصی باعث شده اجرای این قانون گاه به درگیری‌های اجتماعی یا نقض حریم شخصی افراد منجر شود.

از فریضه دینی تا سیاست عمومی

در آموزه‌های اسلامی، امر به معروف بیش از آن‌که ابزار الزام باشد، دعوتی اخلاقی و اصلاحی است. قرآن در سوره آل‌عمران می‌فرماید:

“وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ”
این دعوت، بیش از آنکه جنبه تنبیهی داشته باشد، ناظر به گفت‌وگو، خیرخواهی و اصلاح درون جامعه است.

فقهای بزرگ شیعه از جمله امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی و آیت‌الله منتظری نیز تأکید کرده‌اند که تحقق این فریضه مشروط به “احتمال تأثیر” و “عدم مفسده” است. یعنی اگر اجرای امر به معروف موجب نفرت، تضاد یا شکاف در جامعه شود، نه‌تنها واجب نیست بلکه می‌تواند حرام شرعی محسوب گردد.

نگاه جامعه‌شناختی در امر به معروف

از منظر جامعه‌شناسی، طرح‌هایی نظیر «تربیت آمران به معروف» را نمی‌توان صرفاً برنامه‌ای فرهنگی دانست؛ بلکه باید آن را در چارچوب روابط قدرت، ساختارهای نظارتی و سرمایه اجتماعی تحلیل کرد.هدف طراحان، ایجاد نظمی اخلاقی و پیشگیری از ناهنجاری‌هاست، اما در عمل، هر نوع مداخله مستقیم در حوزه رفتارهای فردی ممکن است به پیامدهایی خلاف نیت اولیه بینجامد.


میشل فوکو در اثر معروف خود نظارت و تنبیه (Discipline and Punish)  توضیح می‌دهد که هر نظام کنترلی، حتی با نیت اصلاح، به‌تدریج به شکل‌گیری نوعی “قدرت انضباطی” می‌انجامد؛ قدرتی که در ظاهر برای نظم‌بخشی اجتماعی طراحی می‌شود، اما در عمق، خودآگاهی فرد را به انقیاد درمی‌آورد. در چنین فضایی، افراد نه از روی ایمان بلکه از ترس نگاه دیگران رفتار خود را تنظیم می‌کنند، و این دقیقاً همان نقطه‌ای است که اخلاق جای خود را به «ریا اجتماعی» می‌دهد.

به تعبیر پیر بوردیو، جامعه‌ای که ارزش‌های اخلاقی‌اش از بالا و بدون مشارکت مردم اعمال شود، گرفتار نوعی “خشونت نمادین” می‌گردد؛ یعنی تحمیل فرهنگی در پوشش خیرخواهی. در این وضعیت، کنشگر اجتماعی احساس می‌کند که نظام مسلط حتی حوزه سلیقه، بدن و سبک زندگی او را تحت نظارت دارد. چنین تجربه‌ای، به تدریج سرمایه فرهنگی و اعتماد میان مردم و حاکمیت را تضعیف می‌کند.

از دیدگاه امیل دورکیم، که اخلاق را پدیده‌ای اجتماعی می‌دانست، نظم اخلاقی تنها زمانی پایدار می‌ماند که از درون وجدان جمعی جامعه برخاسته باشد، نه از طریق فشار بیرونی. بنابراین، هر تلاشی برای تحمیل “معروف” بدون مشارکت فعال گروه‌های اجتماعی، می‌تواند موجب گسست از وجدان جمعی و در نتیجه بروز “بی‌هنجاری” یا آنومی شود که ممکن است به صورت نافرمانی مدنی خود را در جامعه نشان دهد.

در نهایت، از دید جامعه‌شناسی ارتباطات، “امر به معروف” تنها زمانی به نتیجه می‌رسد که به فرآیندی دوسویه بدل شود؛ یعنی آمر نیز شنونده باشد، نه صرفاً گوینده. جامعه‌ی مدرن نسبت به سازوکار گفت‌وگو، تعامل و اقناع بیشتر از نظارت مداخله‌جویانه و سخت واکنش مثبت نشان می‌دهد. بازگشت به روح نخستین این فریضه – یعنی خیرخواهی و نصیحت با احترام – می‌تواند آن را از یک ابزار انضباطی به کنشی اجتماعی برای تقویت همبستگی و کرامت انسانی تبدیل کند.

جمع‌بندی: از نظارت به گفت‌وگو

جامعه ایران امروز با جمعیت حدود ۸۵ میلیون نفر، با درصد قابل توجهی از جوانان، بیش از پیش در فضای مجازی حضور دارد. در چنین شرایطی، امر به معروف نمی‌تواند تنها به تذکر ظاهری محدود شود؛ بلکه باید در قالب آموزش عمومی، گفت‌وگوی اجتماعی و الگوسازی مثبت بازتعریف گردد.

به جای استفاده گسترده از نیروهای میدانی و کنترل مستقیم فعالیت‌های روزمره مردم، فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر می‌تواند از مسیرهایی مانند آموزش شهروندی، تقویت بنیان خانواده، فرهنگ‌سازی رسانه‌ای و ارتقای عدالت اجتماعی جامعه را به سمت اخلاق جمعی هدایت کند.
همچنین استفاده و تقویت ظرفیت‌هایی چون آموزش مدنی، گفت‌وگو میان نسل‌ها و انجمن‌های فرهنگی از دیگر روش‌های اصلاحی در جامعه است.

تجربه‌ی سال‌های گذشته در ایران نیز نشان داده که سیاست‌های کنترلی و تذکری، هرچند با نیت خیر آغاز شده‌اند، اما در عمل باعث رشد پدیده‌هایی مانند خودسانسوری فرهنگی، مقاومت خاموش، و تعارض میان ارزش‌های رسمی و زیسته شده‌اند.
جامعه‌ی ایرانی به‌ویژه نسل جوان، بیش از آنکه در پی طرد ارزش‌ها باشد، به دنبال حق انتخاب در شیوه‌ی زیستن و ابراز خود است. بنابراین، هر گونه سیاست اخلاقی اگر بدون درک عمیق از تحولات فرهنگی و روانی نسل جدید طراحی شود، نه تنها مؤثر نخواهد بود بلکه ممکن است منجر به افزایش بی‌اعتمادی نسبت به گفتمان دینی و نهادهای رسمی شود.

امر به معروف اگر از فلسفه اصلی‌اش یعنی اصلاح اخلاقی از راه مهر و نصیحت فاصله بگیرد، به ابزاری برای فشار اجتماعی تبدیل می‌شود.
در شرایط امروز کشور، جامعه بیش از هر زمان دیگری نیازمند اعتماد، همدلی و آرامش اجتماعی است.
تربیت ۸۰ هزار آمر به معروف، اگر صرفاً بر مبنای برخورد و نظارت ظاهری طراحی شود، نه‌تنها به تقویت ایمان عمومی نمی‌انجامد، بلکه خطر بازتولید تنش فرهنگی را در پی دارد.

منابع

۱- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (اصول ۸، ۲۲، ۲۳، ۲۵)
۲- قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر، مصوب ۱۳۹۴
۳- پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات: «تحلیل جامعه‌شناختی سیاست‌های فرهنگی در ایران»، ۱۴۰۲
۴- گفت‌وگوی حجت‌الاسلام جلیلوند، دبیر ستاد امر به معروف، با خبرگزاری ایرنا (شهریور ۱۴۰۴)

۵-  Michel Foucault, Discipline and Punish: The Birth of the Prison, ۱۹۷۵
۶- Wikipedia – Symbolic violence

۷- Swartz, David Culture & Power: The Sociology of Pierre Bourdieu. Chicago: University of Chicago Press, 1997

۸- Giddens, Anthony. Sociology. Cambridge: Polity Press, 2006

۹- گزارش‌های مرکز پژوهش‌های مجلس درباره سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی(۱۴۰۳ – ۱۴۰۱)

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

۳ Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا