نوشدارو! | ناصر یزدانی

ناصر یزدانی، استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است:
خداوکیلی این داستان اسنپ بک و بازگشت دوباره تحریمهای شورای امنیت بدجوری هر ایرانی دل در گرو وطن در این کره ارض را پنجر کرد. این داستان بعد جنگ ۱۲ روزه و حمله امریکا و اسرائیل مطلبی نبود که بدین سادگی بتوان هضمش کرد. در دنیای متمدن امروز، در قرن ۲۱، بعد آنهمه پستی بلندیها در سرنوشت بشریت، فرزندان این کشور را بهجرم داشتن تکنولوژیای که خودشان از سالها پیش دارند کشتن و تمام دستاوردهای یک ملت در طی دو دهه را با خاک یکسان کردن، امری نیست که از آن بتوان گذشت. اکنون مائیم و تحریمها و دنیائی که ظاهرا زبان زور را می فهمد.
چه باید کرد؟ راه دو دهه گذشته را همچنان باید ادامه داد بدون توجه به تبعاتش و هزینه های گزافی که ملک و ملت می پردازند؟ بعضیها اعتقاد به مقابله و ایستادن و اصرار بر راه رفته دارند. دیدگاهها متفاوت است. از نظر تعدادی وظیفه ایجاب می کند در برابر استکبار امریکا ایستاد و فرزند غیر مشروع آن در منطقه، اسرائیل، را نابود کرد. تعدادی تاسی بر عاشورا دارند و تا آخرین نفس جنگیدن در راه حق را منتهای آرزوی خود می دانند. البته تعدادی هم فکر می کنند قویتر از امریکا و کل غرب هستیم و در نهایت این جنگ را خواهیم برد. اما از نظر ظاهر اکثریت مردم، حداقل از نظر راقم این سطور، نظر دیگری دارند.
از دید همه مسئولین از رهبری و دولت و مجلس و دیگر ارکان حکومت حداقل در زمینه اقتصادی اوضاع خیلی بدتر از آن است که بتوان دست روی دست گذاشت و آینده را به انتظار نشست. تحریمها، مشکلات زیست محیطی، تورمی دو رقمی چند دهه، استخوان خانواده ها را می شکند. سایه جنگ همچنان چون اجل معلق بر سر کشور هست و کل کشور در یک حالت اضطراب و انتظار به گذر لحظه ها چنگ می زند. کشور تا زمان نا معلوم نمی تواند در وضعیت نامعلوم آویزان باشد. چه باید کرد؟
اولین قدم در درمان این درد، نگهی مجدد به گذشته است و پرسیدن این سئوال اساسی که کجای راه را اشتباه آمدیم؟ این زمانی که گذشته بیش از اندازه زیاد است که ملتی بخواهد همان راه را دوباره بدون تاملی در نتایج و دستاوردها بپیماید. وضعیت امروز ما معلول کِشته های ما در گذشته است. ما چه کرده ایم که این چنین آماج حملات و تحریمهای غیر عادلانه جهانی گشته ایم در حالی که هیچ دولت و ملتی در مقابل تجاوز بهکشور ما و پایمال کردن حقوق شناخته شده بین المللی ما حاضر نیست حتی در کلام لب تر کند و آن را محکوم نماید. باید عمیق در این مطلب غور کرد و در سطح ملی به توافقی برسیم که چه کرده ایم که بدین درد مبتلا شده ایم؟
عده ای اعتقاد دارند و مستقیم و غیر مستقیم مصرند که غرب از قبل، حتی از زمان شاه، برای به افلاس کشاندن ایران برنامه داشته است. به اعتقاد این جماعت، ایران کشور بزرگی است، منایع زیاد دارد، در جای استراتژیک است، سابقه تمدنی و فرهنگی بزرگی دارد. با اینهمه داشته بعید نیست که در آینده موی دماغ قدرتها بزرگ گردد. بنابراین همه این فلاکتها بخاطر جبر تاریخی و ژئوپولتیک است. من یکی این استدلال را به هیچ قیمتی نمی توانم بخرم.
کشورهای دیگر مثل ترکیه و عربستان اهمیتی کمتر از ما از نظر سیاسی و استراتژیک ندارند و تحت این فشار از جانب غرب نبوده اند. عربستان قدمهای بزرگی در سالهای اخیر برداشته و با این سرعت توسعه ممکن است در آینده رقیبی برای غرب باشد و احیانا خطری برای اسرائیل. مکه و مدینه را هم در دل خود دارد و اکثریت جهان اسلام از نظر فرهنگی و مذهبی نگاهشان متوجه آنجاست.
دومی، ترکیه، دو قاره را به هم وصل می کند و بر روی تنگه مهم نشسته است. ما اگر در زمان هخامنشیان با شرق اروپا و عموما آتن درگیر بودیم، کل اروپای شرقی بیش از شش قرن زیر سلطه عثمانی بوده است و کل اروپا شمشیر آخته عثمانی را تا دو قرن قبل بر بالای سر خود احساس کرده است. بنابراین، دلایل را باید جای دیگری جست. البته این مطلب بسیار مهمی است و مستلزم تحقیق مفصل. من به چند مورد گذرا اشاره می کنم با این توضیح که آنچه می آید نه جدید است نه بدیع اما بازگوئی آنها هم مفید است. موارد لزوما مستقل از هم نیستند و اشتراکات فراوانی دارند.
اول اینکه برخی مسئولان ما و اکثریت ملت در ابتدا راه، جهان امروز را جهان حق و باطل دید در حالیکه دنیای امروز دنیا منافع ملی است و در منافع ملی حق و باطلی وجود ندارد و به تبع آن دوست و دشمن همیشگی. با شعار نه شرقی و نه غربی شروع کردیم اما در عمل در برخی سالها نه غربی شدیم. متاسفانه بسیار چیزها از ساختار سیاسی تا سیاستهای اقتصادی و روابط خارجی را عملا از شرق، شوروی و چین کپی کردیم. در دنیای دو قطبی آن موقع معلوم بود که ثمره این سیاست افتادن در ریل مخالفت و درگیری با امریکا و غرب است.
مشکل سوم ما که بی ارتباط با شرق زدگی نیست، تکیه کردن بیش از حد بر اسلحه و استراتژی نظامی در روابط خارجی بود و رفتن به راهی که شوروی بعد جنگ جهانی دوم رفت. این در حالی است که روابط و منابع قدرت نسبت به چند دهه قبل تغییرات زیادی بخود دیده است و اقتصاد و تکنولوژی نقش پر رنگتری نسبت به قبل بازی می کنند. متاسفانه جنگ هشت ساله این نگاه تکیه کردن بیش از حد به قدرت نظامی را در برخی نگاهها تقویت کرد.
آخرین نکته از دلایل رسیدن به این وضعیت، پایین بودن کیفیت و توان نیروها در ساختار دولتی کشور است. دولتها عملا خود را از وجود بیشتر نیروهای کیفی محروم کردهاند. ما عملا نیروهای زبده خود را بعد از تربیت با هزینه کردن از جیب ملت به خارج صادر می کنیم. خیلی از نیروها حتی انقلابی هم بخاطر تنگ نظری عملا از گردونه مدیریت کنار گذاشته شده اند.
متاسفانه گذشته گذشته و فرصتهایی از دست رفته اند. اگر تا قبل از جنگ، امریکا و اروپا حداقل در کلام مشتاق مذاکره بودند الان اصلا جواب ایران برای مذاکره را نمی دهند. در این دامگه حادثه که کشور در شرایط ویژه و آستانه بحران است چه باید کرد؟ بگمان راقم این سطور، برای درمان دردها و گذشتن از این مرحله سخت و نفسگیر، باید در برخی رفتارهای گذشته خود در ارتباط با ملت و دنیا، خصوصا در رابطه با ملت، تجدید نظر اساسی کنیم.
توان و پشتیبانی ملت است که می تواند سدی محکم در برابر فشارها و شطینتهای خارجی باشد. نوشداروئی است که می تواند دوای تمام دردها باشد. اکسیری است که می تواند حیاتی دوباره به ملک و ملت ببخشد. حضور ملت تمام مشکلات را حل می کند همچنانکه در گذشته، خصوصا سال ۷۶، شاهد آن بوده ایم. در جنگ ۱۲ روزه ملت صداقت و وفاق خود را برای حفظ تمامیت و حاکمیت کشور نشان داد. اکنون نوبت مسئولان است. می توانند آشتی ملی اعلام کنند و بعنوان اولین اقدام عملی از آزاد کردن زندانیان سیاسی شروع کنند. می توانند به جمهوریت نظام توجه کنند و همه را در اداره کشور به یک اندازه سهیم بدانند.
این پشتوانه زیادی برای حاکمیت فراهم می سازد. حاکمیت به پشتوانه مردم می تواند با دولتهای خارجی وارد کفت و گو شود. در اینصورت دولتهای خارجی مجبورند که دولت و نمایندگان آن را بعنوان نمایندگان همه ملت جدی بگیرند و دست از شیطنتها بردارند. ممکن است بعضیها بگویند برای همه اینها دیر شده است و نوشدارو بعد مرگ سهراب است. اما برای معجزه مردم هیچوقت دیر نیست. ملت و مملکت نمرده اند و برای همیشه تاریخ زنده اند و با امید و توکل به قادر لایزال این مرحله را هم می توانند با موفقیت پشت سر بگذارند.
انتهای پیام




