توهم موازنه منفی

مصطفی قهرمانی در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «توهم موازنه منفی؛ چرا ایران دیگر توان ایستادن بر مدار بی‌طرفی را ندارد؟» نوشت:

از دوره قاجار تا امروز، سیاست بی‌طرفی و فاصله برابر چیزی جز ابزار دست قدرت‌های خارجی نبوده است؛ اکنون در آستانه نظم نوین جهانی، ایران ناگزیر از انتخابی روشن و راهبردی است. موازنه منفی؛ تجربه‌ای تلخ و ناکارآمد سیاست «توازن»، «بی‌طرفی» و «فاصله برابر» یا همان راهبردی که تحت نام سیاست «موازنه منفی» شناخته می‌شود، همواره چیزی جز توهم، ساده‌لوحی و خوش‌خیالی نبوده است.

نتیجه عملی این رویکرد ناکارآمدی، تبدیل شدن ایران به توپ بازی قدرت‌های فرامنطقه‌ای، اشغال کشور، قحطی بزرگ و ده‌ها پیامد ویرانگر دیگر بوده است. از ضعف تاریخی تا ضرورت امروز حال حتی اگر با مسامحه خواسته باشیم بپذیریم که در شرایط ضعف مفرط سیاسی–نظامی دوران قاجار و پهلوی، میهن ما عملاً چاره‌ای جز چنگ زدنِ خودفریبانه به این ریسمان پوسیده سیاست موازنه نداشته است، امروز اما باید یک‌بار برای همیشه این واقعیت را بپذیریم: ایران نه چین است، نه روسیه و نه حتی آمریکا.

ایران ما کوچک‌تر از آن است که بتواند در آستانه شکل‌گیری نظم نوین جهانی، به‌تنهایی در برابر تندبادهای سیاسی–نظامی و امنیتی تاب بیاورد. ایران؛ نه چین، نه روسیه، نه آمریکا بنابراین ایران ناگزیر است موضع خود را آشکار کند و در این صحنه برآمدن نظم چندقطبی جهانی، با فهم درست از روند شکل‌گیری فضای امنیتی و دیپلماتیک پیشِ رو، کشور را در برابر تهاجم سم ستوران و ارابه‌های نیروهای انیرانی حفظ نماید.

چرا نگاه به شرق؟ با وجود همه شیطنت‌ها و دشمنی‌های گلوبالیست‌ها و امپریالیست‌های غربی در دو سده گذشته، و به‌ویژه خصومت سازمان‌یافته جبهه متحد غرب به رهبری آمریکا پس از انقلاب، ایران برای پاسداری از استقلال، وحدت و یکپارچگی سرزمینی خویش، دیگر گزینه‌ای جز روی آوردن به شرق و ایفای نقشی فعالانه در روند «پیمان‌سازی»‌های نوظهور پیرامون بریکس و شانگهای ندارد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا