پایان موازیکاری در درمان؛ فرصتی برای بازتعریف نقشها

حمید نجف در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «پایان موازیکاری در درمان؛ فرصتی برای بازتعریف نقشها» نوشت:
سخنان اخیر احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در حاشیه افتتاح بیمارستان ۵۵۰ تختخوابی فیاضبخش، بار دیگر بحث قدیمی «موازیکاری در حوزه سلامت» را زنده کرد. در حالی که رئیسجمهور بارها بر ضرورت حذف موازیکاری و تمرکز بر وظایف ذاتی دستگاهها تأکید کردهاند، همچنان شاهد توسعه بیمارستانها و مراکز درمانی در زیرمجموعه وزارت کار هستیم؛ موضوعی که از منظر کارشناسی با اصول حکمرانی بهینه سازگار نیست.
۱. وظایف ذاتی و مرزهای قانونی
مطابق قانون، مأموریت اصلی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی سیاستگذاری و نظارت در حوزه اشتغال، رفاه اجتماعی، بیمه و حمایتهای اجتماعی است، نه ارائه خدمات درمانی و بهداشتی؛ متولی اصلی نظام سلامت در کشور ما وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. ادامه روند کنونی باعث میشود منابع انسانی و مالی وزارت کار به جای تمرکز بر اصلاح ساختارهای بیمهای و رفاهی، درگیر ساختوساز و مدیریت مراکز درمانی شود؛ این همان موازیکاریای است که خود رئیسجمهور بارها نسبت به آن هشدار دادهاند.
۲. تجربه جهانی؛ یکپارچگی و کارآمدی
در اغلب کشورهای موفق، بیمههای اجتماعی از ارائه مستقیم خدمات درمانی فاصله گرفته و نقش خریدار خدمت را ایفا میکنند، نه تولیدکننده آن. این تفکیک هم هزینه ها را کاهش داده و هم کیفیت خدمات را بالا برده است. در ایران هم اگر سازمان تأمین اجتماعی به جای مدیریت بیمارستانها، صرفاً خرید خدمت را از وزارت بهداشت انجام دهد، ضمن شفافتر شدن حسابها، امکان نظارت علمیتر بر کیفیت و قیمت فراهم میشود.
بر اساس گزارشهای رسمی، سازمان تأمین اجتماعی مالک بیش از ۸۰ بیمارستان و ۲۷۰ مرکز درمانی در سراسر کشور است که بخش بزرگی از بودجه آن را به خود اختصاص میدهد. این حجم عظیم منابع اگر در قالب خرید خدمت از وزارت بهداشت هزینه شود، هم عدالت منطقهای افزایش مییابد و هم ظرفیتهای علمی وزارت بهداشت بهتر به کار گرفته میشود.
۳. سخنان میدری زیر سؤال
آقای میدری در اظهارات خود، وجود بیمارستانها و مراکز عمومی را به عنوان ابزاری برای «ارتباطات اجتماعی» توجیه کردند. این استدلال، هرچند از منظر جامعهشناختی قابل تأمل است، اما در سطح سیاستگذاری کلان سلامت کشور نمیتواند مبنای ساخت بیمارستان توسط وزارت غیرمتولی باشد. ایجاد فضاهای عمومی و فرهنگی، پارکها، خانههای سلامت یا مراکز اجتماعمحور میتواند همان کارکرد را داشته باشد بدون آنکه ساختار نظام سلامت را دچار دوگانگی کند.
۴. پیشنهاد برای اصلاح ساختار
به نظر میرسد وقت آن رسیده که دولت چهاردهم، با پشتوانه دانش پزشکی رئیسجمهور و تجربه ایشان به عنوان وزیر بهداشت، تصمیمی جدی برای یکپارچهسازی مراکز درمانی بگیرد. انتقال تمامی بیمارستانهای زیرمجموعه وزارت کار به وزارت بهداشت نه تنها به چابکی سازمان تأمین اجتماعی کمک میکند، بلکه به وزارت بهداشت نیز امکان میدهد شبکه درمانی کشور را هماهنگتر، علمیتر و کمهزینهتر اداره کند.
این انتقال میتواند تدریجی و برنامهریزیشده باشد تا نیروی انسانی، بیمهشدگان و بیماران بدون اختلال از خدمات بهرهمند شوند.
۵. نگاه عدالتمحور
ادامه موازیکاریها موجب میشود منابع کشور بهویژه در حوزه سلامت به صورت نابرابر میان مناطق شهری و روستایی توزیع شود. تمرکز مدیریت درمان در وزارت بهداشت، ضمن افزایش شفافیت، باعث میشود مناطق محروم سهم بیشتری از خدمات ببرند و عدالت اجتماعی تقویت شود.
۶. نتیجهگیری و پیام مثبت
تمرکز وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بر وظایف ذاتی خود یعنی سیاستگذاری بیمهای، رفاه اجتماعی و صیانت از نیروی کار و واگذاری کامل مدیریت درمان به وزارت بهداشت، بهترین راه برای پایان دادن به موازیکاری است. در مقابل، منابع آزادشده در سازمان تأمین اجتماعی میتواند صرف تقویت بیمه بیکاری، افزایش مستمریها یا توسعه خدمات رفاهی شود؛ اقدامی که در نهایت به نفع کارگران و بیمهشدگان خواهد بود. چنین اصلاحی میتواند الگویی از حکمرانی خوب، شفافیت و کارآمدی را در کشور به نمایش بگذارد.
انتهای پیام




