روشنفکران خیانتکار

فرهاد قنبری، نویسنده، در کانال تلگرامی خود نوشت: «هیچ مشکل شخصی با هیچ فردی در جایگاه روشنفکر و استاد دانشگاه یا برخی سلبریتیها و بلاگرهای ورزشی و سینمایی و دانشگاهی و مشکل و عقده شخصی ندارم. (حتی معتقدم برخی از آنها در زندگی شخصی خود انسانهای بدی نیستند و احتمالا غصه مملکت را هم میخورند) اما مسئله من با «جایگاه اجتماعی» و تاثیر مخرب اندیشههای مغسوش آنها بر روی افکار عمومی است.
جدال با ایشان هر کدام به چندین دلیل متفاوت است:
بخشی از این روشنفکران (و اساتید دانشگاهی فعال در حوزه علوم انسانی) در عقب راندن فرهنگ سیاسی و تقلیل شهروند ایرانی به بخشی از فلان عشیره و قیبله تلاش میکنند. برخی از آنها با تزریق عصبیت قومی و قبیلهای باعث تقویت فرهنگ سیاسی عقبمانده و خشن و غیرستیز میگردند.
بخشی از آنها دانسته یا ندانسته (به نظرم عمده از سر ناآگاهی و عدم شناخت درست مفاهیم اجتماعی) به تمام اِلمانهای هویت ساز ایرانی حمله کرده و تبر به ریشه هویت ایرانی که خواسته تمام دشمنان کوچک و بزرگ ایران است میزنند.
آنها تصور میکنند با حمله به کوروش و داریوش و حافظ و سعدی و سایر بزرگان فرهنگ و تاریخ این سرزمین، در حال مبارزه با دگماتیسم و نژادپرستی و شوونیسم ایرانی هستند اما در واقع در خدمت به منافع تجزیهطلبان و دشمنان هویت ملی ایرانی قدم برمیدارند.
بخشی از آنها به واسطه عدم شناخت صحیح مفاهیم فلسفی و تاریخی و به تصور مبارزه با ارتجاع و دگماتیسم، در حال تزریق یک نفرت بسیار خطرناک و البته کور نسبت به نهاد سنت و دین در این جامعه هستند. نفرتی که در شرایط بحرانی میتواند چنان خشونت و سبعیتی را به نمایش بگذارد که دست داعش و داعشیان را از پشت ببندد.
بخشی از آنها به بهانه مبارزه با دیکتاتوری و فاشیسم و برخی واژههای تکراری از این قبیل در ایجاد نفرت مردم از جامعه خود و در مقابل شیفتگی بیمارگونه نسبت به جوامع غربی و نفرت مالیخولیایی از جوامع آسیایی و از بین بردن روحیه ملی و امید در جامعه قدم برمیدارند.
نقد ما به کنشگری این افراد به واسطه تلاش آنها برای خالی کردن و زدن زیر پای فرهنگ و تاریخ و هویت ایرانی و تزریق یک نفرت خشن نسبت به سنت و تاریخ و میراث فرهنگی ایران و در نهایت متنفر کردن مردم از جامعه و وطن خویش است.»
انتهای پیام
روشنفکر کہ خیانت کار است۔ پس کدام قشر باید راھگشا
باشد؟