سعید رضوی فقیه: مجلس موسسان هم مثل ژاپن اسلامی شدن ایران است!

سعید رضوی فقیه با اشاره به پیشنهاد برگزاری رفراندوم و تشکیل مجلس موسسان که از سوی میرحسین موسوی مطرح شده، گفت: مجلس موسسان صرفا یک ایده است مثل بسیاری ایده‌های دیگری که وجود دارد. مجلس موسسان هم به اندازه‌ی همین ایده‌ها ذهنی است.

این فعال سیاسی در گفت‌وگو با انصاف نیوز با اشاره به بیانیه‌ی جبهه‌ی اصلاحات نیز گفت: با راه‌حل‌های ارائه شده در این بیانیه مسائل حل نخواهد شد. اگر ما همین امروز تمامی اجزای صنعت هسته‌ای را هم برچینیم مشکلات قدرت‌های بزرگ غربی با ما رفع نمی‌شود.

او معتقد است که این نوع بیانیه‌ها با توجه به شرایط جنگی حاکم بر کشور نباید به طور علنی منتشر می‌شد و می‌گوید: در صورتی که این بیانیه‌ها برای ثبت در تاریخ و یا شنیده شدن از سوی شخص ثالث نبوده به جای آن لحن تند و آمرانه می‌بایست آن را به شکل خصوصی برای دفتر رهبری، سران قوا و وزارت امور خارجه ارسال می‌کردند.

آقای رضوی فقیه با وجود انتقادات صریحی که به محتوا و زمان انتشار بیانیه‌های جبهه‌ی اصلاحات و میرحسین موسوی دارد اما درباره‌ی عملکرد کشور در جنگ ۱۲ روزه نیز نگاهی مثبت ندارد و می‌گوید: با عملکردی که دستگاه‌های مختلف دولتی و غیردولتی دارند اگر خدا کمک نمی‌کرد بعید بود از این مخاطرات به سلامت عبور کنیم.

متن کامل گفت‌وگوی انصاف نیوز با سعید رضوی فقیه را در ادامه بخوانید:

جبهه اصلاحات اشکال ساختاری دارد

انصاف نیوز – مدتی پس از بیانیه‌ی میرحسین موسوی جبهه‌ی اصلاحات که تشکل سیاسی قانونی است و نمی‌توان به آن برچسب چهره‌ی اپوزیسیون در حصر را زد هم بیانیه‌ای صادر کرد که سخنان مشترکی با آن بیانیه داشت. این فصل مشترک به معنای این نیست که هر دو در حال اشاره به یک واقعیت هستند؟

صدور بیانیه‌ی جبهه‌ی اصلاحات به گمان من کار خطایی بود و این بیانیه حاصل اشکالی اساسی‌تر در درون این جبهه‌ی سیاسی است. جبهه اصلاحات همچون ساختار حکمرانی کشور دارای اشکالاتی ساختاری است و در صورتی که خود را اصلاح نکند خروجی آن هم مناسب نخواهد بود.

نخستین مسئله‌ی من با بیانیه‌ی جبهه اصلاحات و همینطور بیانیه‌ی مهندس موسوی این است که در زمانه و شرایط جنگی که هست و نیست ما را تهدید می‌کند باید بسیار محتاط باشیم. به این معنا که باید با سنجش دقیق شرایط عمل کنیم.

ابزارهای چانه‌زنی را تحویل دهید طرف مقابل به پیش می‌آید

اگر نقدهایی که امثال ما به ساختار حکمرانی و خطاهای آن داریم بیشتر از نقدهای اعضای جبهه اصلاحات و آقای موسوی به این مسائل نبوده باشد کمتر هم نیست اما مسئله این است که نمی‌توان به اصطلاح کنتور عملکرد کشور در منطقه و صحنه‌ی بین‌الملل را در چشم به هم زدنی صفر کنیم و با «تغییر پارادایم» همه‌ی مسائل را حل کنیم.

برای مثال اگر ما همین امروز نه تنها غنی‌سازی اورانیوم را تعلیق کنیم بلکه تمامی اجزای صنعت هسته‌ای را برچینیم و دیگر سرمایه‌گذاری هم در این صنعت نکنیم و تعهداتی جدی بدهیم که دیگر به سمت هسته‌ای نخواهیم رفت هم مشکلات قدرت‌های بزرگ غربی با ما حل نخواهد شد زیرا نمی‌توانیم با چنین تصمیمات سابقه‌ی خودمان در این چند دهه را هم پاک کنیم و البته که در اذهان آنها هم پاک نخواهد شد. نمونه‌ی لیبی را در برابر خودمان داریم.

اگر دست از هسته‌ای برداریم هم پرونده‌ی تازه‌ای باز خواهند کرد. وقتی ابزارهای قدرتمند چانه‌زنی خود را تحویل دهید طبیعی است که طرف مقابل تصور کند که شما ضعیف‌تر شده‌اید و گامی به پیش بیاید.

در صورتی که عقب‌نشینی کنیم چنان به پیش خواهند آمد که نه تنها جمهوری اسلامی را به طور کلی خلع سلاح خواهند کرد بلکه دندان‌های ایران را هم خواهند کشید تا قدرت مستقل ملی در این کشور دوباره شکل نگیرد.

در چنین شرایطی با راه‌حل‌هایی که در بیانیه‌ی جبهه اصلاحات آمده مسئله حل نخواهد شد.

قدرت سیاسی مستقر با موجودیت ایران پیوند خورده

انصاف نیوز – ظاهرا شما علاوه بر زمان انتشار این بیانیه با محتوای آن هم موافقتی ندارید.

علاوه بر زمان صدور بیانیه‌ها با محتوای آن هم مشکل دارم و معتقدم نمی‌توان در چشم به هم زدنی کنتور عملکرد کشور در این چند دهه را صفر کرد. قدرت سیاسی مستقر در کشور با موجودیت ایران پیوند خورده است و به سادگی نمی‌توان این دو را از هم تفکیک کرد.

همانطور که مشکل آمریکا صرفا با نظام جمهوری اسلامی به عنوان یک سیستم حکومتی نیست، بلکه با ایران است. چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه این سیستم سیاسی را دوست داشته باشیم، چه دوست نداشته باشیم این دو با هم پیوند خورده‌اند.

در واقعت عالَم سیاست آنچه اهمیت دارد منافع ملی کشورهاست، همانطور که نمی‌توان منافع ملی آمریکا و قدرت ملی آن را از سیستم سیاسی این کشور که قدرت را بین دو حزب و صنایع تسلیحاتی و نفتی و دیگر بلوک‌های قدرت و ثروت تقسیم کرده جدا کنید. همانطور که نمی‌توانید منافع ملی فرانسه را از کشور فرانسه جدا فرض کنید.

مشکل اصلی آمریکا و اسرائیل با ایران است

ممکن است بر روی کاغذ و یا موقع شعار دادن چنین چیزی را مطرح کنیم و مدعی شویم که «اسرائیل با جمهوری اسلامی جنگ داشته است و نه ایران» اما واقعیت ماجرا این است که اگر با ارزیابی دقیقی به موضوع بنگریم خواهیم دید که واقعا مشکل اصلی آنها با ایران است که اگر قدرت سیاسی مستقلی در آن باشد منافع برخی کشورها را تهدید خواهد کرد.

صداوسیما در دهه‌ی ۶۰ هم میلی بود

انصاف نیوز – بخش بزرگی از بیانیه‌ی جبهه‌ی اصلاحات ارتباطی با سیاست خارجی ندارد. چه نظری درباره‌ی این موارد دارید؟

نه تنها با این بخش از بیانیه‌ها مخالفتی ندارم بلکه پیشتر و بیشتر از این دوستان آن را مطرح کرده‌ام و هزینه‌اش را هم داده‌ام و در زمینه‌ی این تبعیض‌ها یکی از آسیب‌دیده‌ها هم بودیم که تمایلی به بیان جزییات آن ندارم.

روشن است که ما با «ملی» بودن صداوسیما موافقیم و با «میلی» بودن آن مشکل داریم. حتی زمانی که این رسانه در اختیار جریان حامی مهندس موسوی بوده و اصلاح‌طلبانِ هنوز اصلاح‌نشده اختیار آن را دهه‌ی ۶۰ داشتند هم همین مسئله را داشتیم و با همه‌ی وجود درک کرده‌ایم که تبعیض همچون «استخوان لای زخم» است که مشکلات گوناگون را تشدید کرده و مانع همبستگی ملی می‌شود.

با اینکه نظامیان هم باید مشغول کار نظامی خود باشند هم مشکلی نداریم با اینکه این حرف یک سخن کلی است مثل اینکه بگوییم اقتصاد را به اقتصاددان‌ها بسپاریم، فعالیت اقتصادی را به کنشگران اقتصادی، وعظ و خطابه را به روحانیون و …این مهم را باید از ابتدای انقلاب در نظر بگیریم که آیا در آن زمان رعایت شده است یا نه؟!

آنچه در عمل اتفاق افتاده اینطور نبوده و مثلا کسانی که باید مردم را وعظ کنند و به لحاظ اخلاقی ارشاد کنند در جایگاه وزیر کشور و آموزش و پرورش و … قرار گرفته بودند و وارد حوزه‌های تخصصی شدند که اطلاعاتی از آن نداشتند.

ما هم می‌گوییم که باید دیپلماسی را به دیپلمات‌ها سپرد نه اینکه آنها را با شعار بیرون کنید و سیاست خارجی کشور را شخم بزنید و روابط ایران و آمریکا را وارد یک اتوبان یکطرفه‌ی بدون برگشت کند و سال‌ها بعد هم بدون اینکه مسئولیت آن اقدامات را بپذیریم در نقطه‌ی مقابل قرار بگیرد و باز هم مطالبه‌گر باشید.

در دهه‌ی نخست انقلاب همین افراد اقتصاد و سیاست خارجی کشور و همینطور حوزه‌ی قضایی و مسائل دیگر را با عملکردهای خود تخریب کردند.

در آن مقطع زمانی ما اصول و خردمندی حکمت سیاسی را رعایت نکردیم و آسیب‌هایی را به کشور وارد کردیم و حالا هم قرار نیست کسی را به دلیل عملکرد گذشته‌اش محاکمه کنیم یا بگوییم باید عذرخواهی و توبه‌ی سیاسی کنند اما می‌گوییم به همان دلیلی که در آن زمان در رعایت ملاحظات خردمندانه‌ی سیاسی اشتباه‌هایی مرتکب شدید ممکن است این موضع شما هم اشتباهی باشد که هزینه‌های جبران‌ناپذیری را به کشور و مردم تحمیل کنید.

دوستان اصلاح‌طلبِ ما ضمانت می‌کنند؟!

انصاف نیوز – موافقان بیانیه می‌گویند بحث مطرح شده درباره‌ی تعلیق غنی‌سازی به درستی فهم نشده و آنچه در بیانیه آمده اعلام آمادگی تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی در قبال رفع کامل تحریم‌ها، با هدف آغاز مذاکرات جامع و مستقیم با آمریکاست.

مبنای این استدلال که ایران باید از غنی‌سازی اورانیوم بدون اینکه امتیاز و یا تضمینی از طرف مقابل بگیرد صرف‌نظر کند چیست؟ اگر این مبنا کارشناسی و عاقلانه می‌بود حتما باید پذیرفته می‌شد و مثلا اگر به شرایط ژاپن پس از بمباران هیروشیما و ناکازاکی برسیم و بخواهیم به بقای خود بیندیشیم چاره‌ی دیگری نداریم به جز اینکه تمامی شرایط طرف مقابل را بپذیریم.

اما آیا نویسندگان جبهه اصلاحات درباره‌ی اینکه ما به چنین نقطه‌ای رسیدیم و چاره‌ای به جز تسلیم نداریم استدلال معتبری دارند. وقتی برای مثال یک چک از کسی داریم هنگامی که آن را به او تحویل دهیم دیگر چطور می‌توانیم نقدش کنیم و آن طلب را از او بگیریم؟! در این مثال در شرایطی که چک در اختیار شماست هم نمی‌توانید با کارهای حقوقی و قضایی طلب را وصول کنیم چه برسد به زمانی که این چک را هم برای «نشان دادن حسن نیت» به بدهکار بدحساب بدهید.

در حالی که ایران و آمریکا درباره‌ی غنی‌سازی در حال مذاکره هستند اگر غنی‌سازی را خودمان متوقف کنیم دیگر قرار است درباره‌ی چه چیزی در مذاکرات چانه‌زنی کنید؟!

دوستان اصلاح‌طلبِ ما ضمانت می‌کنند که آمریکا در برابر توقف غنی‌سازی تحریم‌ها را بردارد و به ایران حمله نکند؟ اگر چنین تضمینی می‌دهند و در صورتی که انجام نشد حاضرند هزینه‌اش را بدهند حرفی نیست.

اما اگر قرار باشد مانند نگه داشتن ۴۴۴ روزه‌ی گروگان‌های آمریکایی و آزاد کردن آنها پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رفتار کنیم و بعد در مذاکرات همه چیز را ببخشند و نتوانند مطالبات ایران را بازپس بگیرند و در مجلس هم بگویند «مثل بازاری‌ها چرتکه نیندازید» و چاره‌ای نداشتیم بدیهی است که چنین مسیری را نپذیریم.

دوستان ما متوجه نیستید که برای مثال تعلیق غنی‌سازی نتیجه‌ی مذاکرات است و بیان آن به عنوان آغاز مذاکره نادرست است. مشخص نیست آنها خودشان را در کجای این مذاکرات تعریف می‌کنند؟ آنچه درباره‌ی تعلیق غنی‌سازی می‌گویند از طرف دولت ایران است یا دولت آمریکا؟!

ما به عنوان یک نیروی سیاسی وقتی می‌بینیم طرح چنین موضوعی باعث تضعیف پشت جبهه‌ی تیم مذاکره است هم اخلاق سیاسی و هم خردمندی سیاسی ایجاب می‌کند که سکوت کنیم. اگر به پیشنهادی مثل تعلیق غنی‌سازی یا هر پیشنهادی باور داریم می‌توانیم آن را به طور خصوصی برای تصمیم‌گیران ارسال کنیم نه اینکه آن را اینطور در علن بگوییم.

باید توجه کنیم که در سیاست خارجی به منافع ملی ایران فکر کنیم، این عرصه دیگر رقابت‌های سیاسی داخل نیست که با قواعد رقابت‌های داخلی در آن رفتار کنیم.

بیانیه‌ی جبهه‌ی اصلاحات خلاف اخلاق سیاسی بود

انصاف نیوز – انتهای این مسیر ایجاد محدودیت‌های سنگین در برابر اظهارنظر افراد نیست؟

اظهارنظر افراد با موضع‌گیری یک تشکل سیاسی متفاوت است. در شرایط جنگی حتی اگر یک روزنامه‌نگار هم بخواهد مقاله‌ای بنویسد باید به ظرافت‌هایی توجه کند چه برسد به موضع‌گیری اصلاح‌طلبان در آن بیانیه که قابل قیاس با تحلیل یک کارشناس نیست. به نوعی اعلام موضع یک جریان سیاسی است که از نگاه من نه تنها دور از احتیاط و عقلانیت بود بلکه خلاف اخلاق سیاسی هم بود. به نوعی اعلام موضعی بود که بیرون کشور و یا بخش‌هایی از مردم متوجه شوند که در آن شعار اصلاح‌طلب اصولگرا / دیگه تمومه ماجرا آنها هم بخشی از ادامه‌ی ماجرا باشند!

انصاف نیوز – برخی منتقدان اصلاح‌طلبان می‌گویند که آنها هم از مواهب قدرت بهره‌مند می‌شوند و هم ژست اپوزیسیون خود را دارند…

اصلاح‌طلبان این مشکل را از همان دوران موسوم به دوم‌‌خرداد داشتند که می‌خواستند پایی در حاکمیت داشته و از مواهب آن بهره‌مند باشند و پای دیگر هم بیرون آن؛ می‌خواستند به شکل همزمان نقش پوزیسیون و اپوزیسیون را ایفا کنند. افرادی از یک حزب مسئولیت دولتی داشتند و همان افراد یا افراد دیگری هم از همان حزب ژست اپوزیسیون و مخالفت با ساختار سیاسی کشور را می‌گیرند. ممکن است نوعی تقسیم کار هم باشد که هر اتفاقی افتاد پیروز میدان باشند.

در حال حاضر هم بخشی از نیروهای جریان اصلاح‌طلب در دولت آقای پزشکیان حضور دارند و برخی‌شان هم ارتباط تشکیلاتی دارند، در دولت آقای روحانی هم همینطور بود، در زمان شهرداری آقای حناچی هم به همین شکل بود.

انتقاد از سکوت میرحسین

انصاف نیوز – بیشتر نقدهای شما به بیانیه‌ی جبهه‌ی اصلاحات در بخش سیاست خارجی آن است اما در مورد بیانیه‌ی میرحسین موسوی چطور؟ در آن بیانیه که اشاره‌ی مستقیمی به سیاست خارجی نشده بود.

آن بیانیه از نظر زمان صدورش اشکال داشت. در زمانی که اسرائیل تمامیت ارضی و موجودیت ایران را با تهدید مواجه کرد مهندس موسوی ۱۲ روز سکوت کرد. علاوه بر این ۱۶ روز پس از پایان جنگ هم به سکوت خود ادامه می‌دهد. پس از گذشت حدود ۴ هفته از جنگ در بیانیه‌ای به حمله‌ی اسرائیل به ایران اشاره و آن را محکوم می‌کند و دوباره سر تفنگ را به سمت حاکمیت برمی‌گرداند.

در شرایطی که ما به همبستگی ملی نیاز داریم هیچ لزومی نداشت که آقای موسوی شروع به تسویه حساب با حکومت کند. اگر او در همان ۱۲ روز حمله‌ی اسرائیل به ایران را محکوم کرده بود و مردم را هم به موضع‌گیری در برابر اسرائیل تشویق می‌کرد و پس از جنگ این بیانیه را صادر می‌کرد و به حاکمیت می‌گفت شما هم بخشی از مشکل هستید من حرفی نداشتم.

ظاهرا او هم منتظر بوده که ببیند پس از حمله چه اتفاقی می‌افتد. اگر واقعا به کشورمان علاقه داریم و مخالف هجوم بیگانه هستیم باید بدون قید و شرط با آن مخالفت کنیم صرف نظر از آنکه نتیجه‌ی جنگ چه خواهد بود.

انتظار از مهندس موسوی به عنوان کسی که ۸ سال نخست وزیر ایران بود و مواضع مشخصی درباره‌ی اتحاد کشورهای اسلامی، جنبش‌های ضد استعماری در منطقه و همینطور علیه غرب داشته است این بود که در دو سال گذشته که اسرائیل غزه را با خاک یکسان کرده موضع‌گیری شفاف و مشخصی علیه جنایات اسرائیل داشته باشد.

در آمریکا، اروپا، استرالیا و… به نفع مردم فلسطین و علیه باند حاکم در تل‌آویو تجمعات گسترده‌ای برپا شده و یهودیان هم با اسرائیل مرزبندی می‌کنند؛ آقای مهندس موسوی که سردبیر روزنامه‌ی جمهوری اسلامی بوده و در دوره‌ی سردبیری خود دائماً سرمقاله‌هایی علیه امپریالیسم، صهیونیسم و ارتجاع منطقه می‌نوشت و حتی در سال ۸۸ هم در سخنرانی‌های انتخاباتی خود می‌گفت نباید سیاست خارجی خود را بر پاریس و لندن و واشنگتن بنا کنیم و باید به پایتخت‌های کشورهای اسلامی توجه کنیم  چه تغییری در دیدگاهش ایجاد شده که در برابر راستگرای افراطی افسارگسیخته‌ای مثل نتانیاهو نمی‌تواند اعلام موضع کند؟

ممکن است بگویند مسئله‌ی غزه و جنوب لبنان به ما ارتباطی ندارد؛ حمله به تهران و تبریز و اصفهان که به ما ربط دارد. باید در آن ۱۲ روز که معلوم نبود ممکن است چه بلایی سر کشور تا بیاید موضع خود را مشخص می‌کردیم که با حمله‌ی نظامی به کشورمان موافقیم یا مخالف؟ ممکن است برخی استدلالی برای موافقت داشته باشند. اشکالی ندارد همان را بگویند.

این انتظار وجود دارد که فردی که در جایگاه یک رهبر سیاسی قرار گرفته درباره‌ی رخدادی مثل حمله‌ی اسرائیل به ایران بلافاصله موضع‌گیری کند. شاید چنین انتظاری از یک فعال سیاسی یا روزنامه‌نگاری که در حاشیه‌ای فعالیت می‌کند انتظار زیادی باشد اما از آقایان خاتمی، کروبی، روحانی، موسوی، موسوی خوئینی‌ها، تاجزاده، حجاریان و… که انتظار نابجایی نیست. کسانی که درباره‌ی یک درگیری کوچک در ایران مطالب مفصلی می‌نویسند انتظار می‌رود درباره‌ی حمله به کشورشان هم مطلبی بنویسند.

انصاف نیوز – البته بیشتر افرادی که نام بردید در جنگ ۱۲ روزه موضع خود را اعلام کرده‌اند.

بعضی از افرادی که موضع گرفتند، موضع‌گیری‌‌شان به اندازه‌ای که در رخدادهای خیلی کوچکتر دیدیم شفاف نبود. موضع دکتر سروش در زمان جنگ جای تقدیر دارد که مستقیماً و به طور انفرادی موضع گرفته بودند اما دیگرانی هم متاسفانه منتظر ماندند تا ببینند نتیجه‌ی بازی چه خواهد شد.

انصاف نیوز – آیا مهندس موسوی هم به همین دلیل سکوت کرده بود؟

اصلا نمی‌توانم چنین چیزی را بگویم.

مجلس موسسان ایده‌ی ذهنی است

انصاف نیوز – درباره‌ی ایده‌ی مجلس موسسان که در بیانیه‌ی میرحسین موسوی بر آن تاکید شده چه نظری دارید؟

مجلس موسسان صرفا یک ایده است مثل بسیاری ایده‌های دیگری که وجود دارد، مثل ژاپن اسلامی شدن ایران یا اینکه در منطقه جنگی نباشد یا خلع سلاح هسته‌ای جهان یا … ایده‌ی مجلس موسسان هم به اندازه‌ی همین ایده‌ها ذهنی است.

برگزاری رفراندوم برای تعیین نظام سیاسی، تشکیل مجلس موسسان و نگارش قانون اساسی جدید و ایجاد ساختاری تازه نیاز به مقدماتی دارد که مهمترین آن، این است که فردی که می‌خواهد این کار را انجام دهد به اندازه‌ی کافی از ابزارهای قدرت برخوردار باشد.

بعد از انقلاب ایران رفراندوم برگزار شد اما پیش از آن کل شهربانی در اختیار قدرت جدید قرار گرفته بود، کشور دارای هیئت دولت بود و ابزارهای قدرت نیز در اختیار نظام جدید قرار داشت. همه‌ی اینها دست به دست هم داد تا امکان برگزاری چنین رفراندومی فراهم شود. ایده‌ی رفراندوم در شرایط فعلی کاملا ذهنی است. این ایده زمانی ممکن است اجرایی باشد که قدرت حاکم مجبور به پذیرش آن شود. در حال حاضر ما در چنین شرایطی نیستیم.

انصاف نیوز – برخی گمانه‌زنی‌ها و ادعاهایی را مطرح می‌کنند که ممکن است افراد و جریان‌هایی این ایده‌ها و بیانیه‌ها را مطرح می‌کنند…

این مسئله‌ای‌ است که به خود مهندس موسوی و نزدیکان او مربوط است. اگر اینطور باشد که کسانی بیانیه‌ای را به نامش منتشر کنند آقای موسوی و در مرحله‌ی بعد فرزندانش باید احساس مسئولیت کنند که اگر مورد رضایتشان نیست موضعی را اعلام کنند. به دلیل اینکه خبری از پشت پرده‌ها ندارم فرض را بر این می‌گیرم که این بیانیه را شخص مهندس موسوی نوشته‌اند و یا اگر کار برخی مشاورانش باشد هم قبل یا بعد از انتشار رضایت قلبی او جلب شده است.

اما به هر حال این بیانیه در فضایی مطرح شد که افراد و جریان‌هایی هم توانستند از آن به سود اهداف خود بهره‌برداری کنند. انتقادم به بیانیه‌ای که به تغییر پارادایم مشهور شد یا بیانیه‌ی جبهه اصلاحات هم همین است که این دوستان سرود یاد مستان می‌دهند و تیغ افراد جائر را تیز می‌کنند.

در برابر اسرائیل ترجیح می‌دهم که در کنار جمهوری اسلامی باشم

انصاف نیوز – آنچه شما می‌گویید مشابه سخنان مطرح شده در تریبون‌های رسمی نیست که می‌گویند حرفی زده نشود تا دشمن سوءاستفاده‌ای نکند؟

موضع منفی من در برابر اسرائیل بسیار قوی‌تر است از موضع منفی که در برابر ساختار سیاسی کشور می‌گیرم. در سال‌هایی که تجمعی در برابر مجلس برگزار کرده بودیم اعلام کردم که ما تصویب کردیم با دو رسانه مصاحبه‌ای نکنیم؛ رادیو اسرائیل و صداوسیما. اما امروز و در برابر اسرائیل ترجیح می‌دهم که در کنار جمهوری اسلامی باشم.

زیرا اتفاقات شرم‌آوری که در غزه رخ می‌دهد و یا تصمیمات خطرناکی که نتانیاهو و ترامپ برای منطقه می‌گیرند حساسیت بیشتری نسبت به اعمال محدودیت‌های داخلی در ایران است. برای من سرنوشت ملت فلسطین و دیگر کشورهای خاورمیانه بسیار مهمتر از برگزاری کنسرت آزاد و اکران بدون سانسور فیلم‌ها در سینماهای ایران است.

قطعا من مخالف این محدودیت‌ها هستم و هزینه‌ی مخالفت با آن را هم پرداخته‌ام اما در همه جای دنیا اهداف و مطالبات را اولویت‌بندی می‌کنند و برای مثال بخشی از آنها که در موضوع حقوق بشر در ایران دغدغه‌هایی داشتند امروز نقض فاحش حقوق بشر از سوی اسرائیل را دارای اهمیت بیشتری می‌دانند.

انصاف نیوز – یکی از مواردی که در نقدهای شما تکرار می‌شود و در این مصاحبه هم به اشاره از آن گفتید یادآوری خطاهای جریان چپ یا اصلاح‌طلبان فعلی در دهه‌ی نخست پس از انقلاب است. آیا آنها حق اشتباه و تغییر نظر خود را ندارند؟ این چه اشکالی دارد؟!

به هیچ وجه اشکالی ندارد. یکی از حقوق افراد حق اشتباه کردن است‌. همه‌ی ما اشتباه می‌کنیم اما مسئله‌ی مهم این است که بپذیرید اشتباه کردید و سپس چرایی آن را بررسی کنید. وقتی که من در گذشته اشتباه‌های بزرگی مرتکب شده‌ام باید بررسی کنم که چه چیزهایی باعث این اشتباه شد.

اگر این دوستان ما اشتباه کردند و خودسرانه سفارت آمریکا را اشغال کردند و این هزینه‌های بسیار را بر ملت تحمیل کردند و با ستاد انتخاباتی ریگان زد و بند کردند و آزادی گروگان‌ها را تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به تعویق انداختند و … با خودشان بررسی کنند که چه شد مرتکب این خطاها شدند تا حداقل به این شکل احتمال خطای دوباره‌ی آنها کاهش یابد.

از کجا باید بدانیم که علی کشتگر که در ابتدای انقلاب سوار بر تانک خیابان ۱۶ آذر را بالا و پایین می‌کرد و حالا سلطنت‌طلب شده و می‌گوید اساس انقلاب ۵۷ اشتباه بود، دوباره در حال تکرار اشتباه دیگری نیست؟

از کجا باید بدانیم کسی که می‌گفت ایران را باید تبدیل به ویتنام جدید آمریکا کنیم و وارد جنگ مستقیم با آنها شویم و حالا می‌گوید اینها اربابان دنیا هستند و باید با آنها مذاکره‌ی مستقیم کرد و هر چه گفتند بگوییم چشم در حال اشتباه دوباره نیست؟

بیانیه‌ها به شکل خصوصی برای دفتر رهبری و سران قوا ارسال می‌شد

انصاف نیوز – با وجود همه‌ی این نقدها اما میان بیانیه‌ها و اظهارات مطرح شده پس از جنگ می‌توان فصل مشترکی نیز پیدا کرد…

فرض من بر این است که همه‌ی این افراد دلسوز هستند و به دنبال حل مسائل و رفع مخاطرات از کشور هستند ولی مسئله این است که سلامت نفس و صحت انگیزه کفایت نمی‌کند. اگر در کاری مثل سیاست خارجی تخصص نداریم بهتر است که به متخصصان آن رجوع کنیم.

در صورتی که این بیانیه‌ها برای ثبت در تاریخ و یا شنیده شدن از سوی شخص ثالث نبوده به جای آن لحن تند و آمرانه می‌بایست آن را به شکل خصوصی برای دفتر رهبری، سران قوا و وزارت امور خارجه ارسال می‌کردند.

انصاف نیوز – بیشتر پرسش‌ها و به تبع آن پاسخ‌های مطرح شده به نقد منتقدان عملکرد مسئولان پرداخت. به عنوان سوال پایانی، چه ارزیابی از عملکرد کشور در جنگ ۱۲ روزه دارید؟

من فقط می‌توانم بگویم که این جنگ ۱۲ روزه هم مثل جنگ ۸ ساله بخیر گذشت. با عملکردی که دستگاه‌های مختلف دولتی و غیردولتی دارند اگر خدا کمک نمی‌کرد بعید بود از این مخاطرات به سلامت عبور کنیم.

چطور می‌توان به عملکردها نمره‌ی قبولی داد در شرایطی که برای مثال فرمانده پدافند غیرعامل ما در این ۱۲ روز از عاملیت ساقط شده بود و یا دشمن ما از محل جلسه‌ی شورایعالی امنیت ملی هم با خبر شده بود و …


با توجه به توضیح ارسالی آقای رضوی فقیه بخش بسیار کوتاهی از این مصاحبه اصلاح شده است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

۲ Comments

  1. رفراندوم و همه پرسی یکی از نقاط قوت قانون اساسی است معلوم نیست که چرا از ان استفاده نمی شود و نظر مردم در حکمرانی لحاظ نمی شود مسائل مهمی مانند سیاست تقابل یا تعامل با دنیا را می توان به همه پرسی گذاشت و بر اساس ان سیاست خارجی را تنظیم کرد.مگر انکه اقای رضوی فقیه بفرمایند که هنوز وقت ان نرسیده و یا شرایط کنونی مناسب چنین رفراندمی نیست پس زمان ان کی هست؟

    ۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا