اجلاس شانگهای ۲۰۲۵ مقابله چندجانبه‌گرایی با یکجانبه‌گرایی ترامپی

هادی آخوندی نعمت آباد – کارشناس بین‌الملل

در سال‌های اخیر، واژه چندجانبه‌گرایی بیش از هر زمان دیگری در کانون توجه سیاست بین‌الملل قرار گرفته است؛ مفهومی که در تقابل مستقیم با یک‌جانبه‌گرایی آمریکا به‌ویژه در دوره ترامپ، معنا پیدا می‌کند.

اجلاس ۲۰۲۵ سازمان همکاری شانگهای در تیانجین چین نقطه عطفی در این روند بود؛ جایی که رهبران چین، روسیه، هند، ایران و دیگر اعضا گردهم آمدند تا تصویری روشن از جهانی چندقطبی ترسیم کنند.

شی جین‌ پینگ رئیس‌جمهوری خلق چین با صراحت از ضرورت مقابله با ذهنیت جنگ سرد، تقابل اردوگاهی و رفتارهای قلدرمآبانه سخن گفت و سازمان همکاری شانگهای را ابزاری برای استقرار عدالت و حکمرانی جهانی چندجانبه معرفی کرد.

او همزمان از ایجاد بانک توسعه این سازمان خبر داد و وعده داد طی سه سال آینده ۱.۴ میلیارد دلار وام برای پروژه‌های زیرساختی و اقتصادی اختصاص یابد؛ اقدامی که به گزارش آسوشیتدپرس نشان‌دهنده تلاش چین برای گسترش کارکرد سازمان از حوزه امنیتی به عرصه‌های اقتصادی و مالی است.

ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهوری روسیه نیز در این اجلاس، بر مقابله با بازنویسی تاریخ توسط غرب و ضرورت دفاع از «حقیقت تاریخی» تأکید کرد. او سازمان همکاری شانگهای را وزنه‌ای در برابر تحریم‌ها و فشارهای غرب دانست و بر لزوم تقویت یک نظم چندقطبی که روسیه در آن جایگاه ویژه دارد تأکید کرد.

در سوی دیگر، نارندرا مودی رئیس‌جمهوری هند سازمان را بر سه اصل امنیت، اتصال و فرصت تعریف کرد و تروریسم را تهدید اصلی دانست.

او هشدار داد که هند استانداردهای دوگانه در مبارزه با تروریسم را نمی‌پذیرد و تأکید کرد که دهلی نو به دنبال کاهش تنش‌ها، گسترش تجارت و دیپلماسی مستقل از فشارهای اقتصادی آمریکا، به‌ویژه تعرفه‌های سنگین ترامپ است.

جمهوری اسلامی ایران نیز به‌عنوان عضو تازه‌نفس سازمان، نقشی ویژه در این معادله دارد. عضویت تهران در شانگهای و همزمان در بریکس، پیام روشنی به غرب مخابره کرده است: ایران خود را محدود به نظم تک‌قطبی تحت رهبری واشنگتن نمی‌داند و با اتکا به ظرفیت‌های این پیمان‌ها در پی عبور از تحریم‌ها و انزواست.

مقامات ایران بارها تأکید کرده‌اند که انتظار دارند سازمان شانگهای صرفاً یک چارچوب نمادین باقی نماند بلکه با اقدامات عملی در حوزه انرژی، ترانزیت، امنیت و بانکی و مالی، مسیر تازه‌ای برای همکاری‌های واقعی فراهم کند.

ایران با برخورداری از موقعیت ژئوپلیتیکی استثنایی، می‌تواند حلقه اتصال شرق و غرب آسیا باشد و به شبکه ترانزیتی سازمان، روحی تازه بدمد.

تجربه تلخ ایران در مواجهه با مکانیسم ماشه در چارچوب برجام نشان داد که سازوکارهای طراحی‌شده در نظام بین‌المللی غربی بیشتر ابزار فشارند تا همکاری؛ همین تجربه است که تهران را به سمت تقویت جایگاه خود در پیمان‌های چندجانبه‌ای چون سازمان همکاری شانگهای و بریکس سوق داده تا موازنه‌ای در برابر یکجانبه‌گرایی آمریکا ایجاد کند و در همین راستا تهران انتظار دارد اعضای این پیمان، در برابر فشارهای یک‌جانبه آمریکا، از موضعی مشترک و حمایتی برخوردار باشند تا ایران بتواند ظرفیت‌های انرژی و بازار خود را در چارچوب همکاری‌های چندجانبه عرضه کند.

اگر سازمان همکاری شانگهای را در کنار پیمان‌های غربی قرار دهیم، تفاوت‌ها آشکار می‌شود. ناتو و اتحادیه اروپا ساختاری الزام‌آور، حقوقی و مبتنی بر ارزش‌های مشترک دارند که اغلب کشورها را به تبعیت از قواعدی مشخص ملزم می‌سازد. اما شانگهای انعطاف‌پذیرتر است و اصولی چون عدم مداخله، احترام به حاکمیت و اجماع را برجسته می‌کند. این ویژگی، به‌ویژه برای کشورهایی مانند ایران که تجربه طولانی مواجهه با فشارهای خارجی دارند، اهمیت حیاتی دارد.

در مقایسه با بریکس نیز می‌توان گفت که اگر بریکس بیشتر بر اقتصاد جهانی، توسعه و اصلاح ساختارهای مالی متمرکز است، شانگهای حوزه امنیتی و ژئوپلیتیکی اوراسیا را پوشش می‌دهد؛ هرچند با ایجاد بانک توسعه، این مرزها در حال کمرنگ شدن است.

در همین حال، سیاست‌های ایالات متحده به رهبری ترامپ با یک‌جانبه‌گرایی آشکار در تضاد کامل با چنین رویکردی است. تعرفه‌های سنگین، جنگ‌های اقتصادی و بی‌اعتنایی به نهادهای بین‌المللی نه‌تنها شکاف میان واشنگتن و متحدانش را افزایش داده، بلکه کشورهای آسیایی را بیش از پیش به سمت پیمان‌های جایگزین سوق داده است.

رسانه‌های چینی از همین فرصت بهره برده و چهره‌ای غیرقابل اعتماد از آمریکا ترسیم کرده‌اند، در حالی که کارشناسان غربی نسبت به شکل‌گیری مثلث روسیه ـ چین ـ ایران در دل شانگهای هشدار می‌دهند.

بدین ترتیب، اجلاس شانگهای ۲۰۲۵ را می‌توان نقطه‌ای تعیین‌کننده در حرکت به سمت جهانی چندقطبی دانست. چین با محوریت اقتصادی، روسیه با تمرکز بر مشروعیت تاریخی و امنیتی، هند با عمل‌گرایی و ایران با جایگاه ژئوپلیتیکی و انرژی خود، هر یک به این روند شکل می‌دهند.

عضویت ایران نه‌تنها راهی برای کاستن از فشار تحریم‌هاست، بلکه فرصتی برای مطالبه‌گری و ایفای نقش فعال در طراحی یک نظم منطقه‌ای و جهانی متفاوت است.

اگر شانگهای بتواند از سطح شعار فراتر رود و در حوزه‌های عملی چون بانک توسعه، همکاری‌های انرژی و کریدورهای حمل‌ونقل نقش‌آفرینی کند، آنگاه این سازمان به یکی از اصلی‌ترین ستون‌های نظم نوین بین‌الملل بدل خواهد شد؛ نظمی که در برابر یک‌جانبه‌گرایی آمریکا، به‌ویژه در دوره ترامپ، معنای تازه‌ای پیدا می‌کند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا