نقش حاکمیت، نهادهای غیر حاکمیتی و مردم در بحران موجود آب

علیرضا نعمت سلطانی، مشاور مدیرعامل آبفای کشور و سعید نمکشناس، کارشناس و معاونت تحلیل و بررسی بسیج آبفای کشور، در یادداشت مشترکی که در اختیار انصاف نیوز قرار دادهاند دربارهی بحران آب نوشتند:
با توجه به اینکه در کشور ایران در نواحی خشک و نیمه خشک است، متاسفانه از ۵۰ سال گذشته هیچ رفتار مناسبی با محیطی که در آن زندگی میکنیم و شرایط جغرافیایی که در آن هستیم را نداشتهایم و بدین لحاظ رفته رفته دچار مشکلات زیست محیطی و تنشهای جغرافیایی در پیرامون خود شدهایم. زیرا که ما ناسازگار با وضعیت جغرافیای محیطی و اجتماعی خود عمل نمودیم در این وضعیت همه ما از طبقه حاکمیت نهاد غیر حاکمیت و مردم نقشمان را خوب ایفا نکرده ایم و مقصر هستیم.
این نیست که فقط دولت به وظایف خود عمل نکرده است یا مردم یا هر گروه، نهاد و سازمان دیگر لذا برای اینکه از این بحران عبور نماییم باید همه ما با هم یک برنامه بلند مدت تدوین نماییم و آن را به اجرای دقیق برسانیم.
حاکمیت یا دولت، نهادهای غیر حاکمیتی یا دولتی و مردم هر کدام نسبت به وظایف خود همت نماید و آن را به کار بندند تا منتج به نتیجه مطلوب گردد.
در وهله اول: نقش دولت یا حاکمیت که آن را به دو بخش مجری و قانونگذار تقسیم مینماییم.
الف) قانونگذار به عنوان مجلس باید تصمیم جدی بگیرند.
با توجه به این که مصارف آب شیرین موجود در کشور با لحاظ آمار موجود ۹۱ درصد در بخش کشاورزی ۲ درصد در بخش آب شرب و ۲ درصد در بخش صنعت استفاده میشود باید به نسبت این درصدها قوانین جدیدی وضع گردد و یا تغییرات اساسی در قانون ما شکل گیرد تا بتوانیم منابع موجود را به نحو احسن مدیریت نماییم.
ب)مجری: حاکمیت در بخش کشاورزی باید از این نوع شیوه کشاورزی حقیقتاً دست بکشد.
یعنی کشاورزی سنتی به طور جدی و کامل خارج شود این بدان منظور نیست که طریقه آبدهی و آبیاری را عوض نماییم، بلکه باید در نوع کاشت محصولات تغییرات به وجود آید، اینکه کشاورز هر نوع محصولی به خواست و میل خود در زمینهای خود کشت نماید.
جهاد کشاورزی باید این تغییر رویه ۴۰ و ۵۰ ساله خود را بدون مماشات تغییر دهد یعنی از کشت سنتی و موروثی خارج شود که علاوه بر آب باعث از بین رفتن زمین هم می شود و با پدیده خشک شدن زمین هم مواجه می گردیم که از بحث مورد نظر ما خارج است.
بدانیم که آبیاری زمینهای کشاورزی درصد بالایی از درون چاهها است و این عامل سبب شده منابع زیرزمینی ما دچار معضل شدید شود و موجب بحران و ناترازی آب در این بخش گردیده است.
در بخش صنعت هم با توجه به اینکه قانونگذار مصوبههایی ایجاد کرد که الزام نموده نباید هیچ کدام از صنایع ما از آب شیرین و متعارف استفاده نمایند و جای آن پساب و دستگاههای آب شیرین کن را جایگزین نمایند منتهی این زمانبندی مصوبه باید شرایطش را طوری برنامهریزی نمایند تا طی دو سال هرچه سریعتر اجرایی شود و اثرات آن پدیدار گردد.
در بخش تشکیل شرکتهای آب و فاضلاب نیز که به عهده حاکمیت است باید مدیریت از حالت دولتی خارج و به سهامی خاص تبدیل شود تا بتوانند بر حسب قیمت تمام شده آب را به مشتریان ارائه نمایند و بدون محدودیت در اجرای قیمت گذاری و توزیع فعالیت کنند شرکتهای آب و فاضلاب الان چشم و گوش به دولت دارند و نمیتوانند آنچنانکه باید خدمت رسانی نمایند.
به عنوان مثال شرکتهای آب و فاضلاب با ایجاد ۸۰ درصد مساکن ملی و مهر از لحاظ خاستگاه که در شرایط و موقعیت مناسبی نیست از جهت تامین و توزیع و شبکه فاضلاب مخالف بودند و به خاطر عدم مدیریت مستقل بار زیادی برای مهیا ساختن تامین و شبکه توزیع به دوش کشیده اند و الان در بحران گرفتار شده اند.
شرکتهای آب و فاضلاب باید بتوانند در بخش درآمد و هزینه نیز خود را مستقل مدیریت کنند و به روز رسانی نمایند تا از این طریق شبکههای فرسوده در خطوط انتقال شبکه، خطوط از کار افتاده را نوسازی و بازسازی نمایند و ایجاد تصفیه خانه را داشته باشند، فروش پساب نمایند و کیفیت آب را ارتقا دهند.
دوم: نهادهای غیر حاکمیتی یا دولتی
در بخش نهادهای غیر حاکمیتی که روی صحبت بیشتر با شهرداریها و سازمان نظام مهندسی است، شامل این بخش میشوند:
برای توضیح واضح بدانیم که بیشترین مصرف آب در منازل مسکونی قسمت آشپزخانه، حمام و سرویس بهداشتی هستند و با تغییر و تحولاتی که در نحوه ساختمان سازی میتوان انجام داد در بحث هدر رفت آب کمک بسیار چشم گیری را مشاهده خواهیم کرد.
به عنوان مثال با تغییراتی که سازمان نظام مهندسی و شهرداری ها در نقشه کشی ساختمان انجام میدهد، شیوه لوله کشی منازل تغییر می کند و با اجبار استفاده از شیرآلات الکترونیکی یا چشمی، پدالی نزدیک به ۳۰ درصد مصرف را کاهش میدهد.
یا در بحث انرژی و مصرف بهینه آب در ساختمان قسمت حمام به نوعی طراحی شود تا از نظر گرمایش نیاز نباشد با باز گذاشتن شیر آب دمای حمام تنظیم گردد که خود کاهش فراوانی را سبب می سازد.
دیگر بحث استفاده از کنتورهای مجزا برای هر واحد ساختمانی است و عدم کنترل تجمیعی برای ساختمانها نیز که بر عهده این نهادها میباشد.
سوم: مردم
ما مردم نیز باید به این باور برسیم که آب نیست و تمام شدنی است بدانیم که ۷۰ درصد مهاجرتها برای دسترسی به آب بوده و ایجاد تمدنها بر پایه آب بوده است. باید از نظر فکری به این باور برسیم تا بتوانیم طریقه درست مصرف کردن و بهینه مصرف کردن را بیاموزیم و امر آموزش را که بخشی از آن توسط حاکمیت و بخشی از آن نیز توسط مردم است را به خوبی به کار بندیم.
ما مردم باید نکاتی ریز ولی مهم را رعایت کنیم به عنوان مثال؛ در منازل خود استفاده از ظروف را هنگام غذا خوردن کم کنیم که نیاز به شست و شو بیشتر نداشته باشیم یعنی به جای استفاده از ۱۲ پارچه ظرف در هر وعده غذایی در خانواده ۴ نفری آن را به نصف تقلیل دهیم که اگر اینطور نماییم میانگین ۴ الی ۵ لیتر آب در هر وعده غذایی مصرف را کم میکنیم.
هنگام شستشوی لباس از آخرین ظرفیت ماشینهای لباسشویی استفاده کنیم یعنی یک ماشین لباسشویی که قابلیت ۷ کیلو شستن لباس را دارد از تمام ظرفیت آن یعنی ۷ کیلو استفاده نماییم و این خود کاهش بسیار محسوسی را در امر بهینه مصرف کردن آب نمایان میسازد.
مسائل دیگری نظیر مسواک زدن، وضو گرفتن، شستشوی حیات، خودرو، آب دادن گلدانها و درختان و جز اینها که بر عهده ما است و باید دقت فوق العاده را در این امر مهم داشته باشیم.
این بی آبی پیش آمده تقصیر همه ماست پذیرای این امر باشیم و در جبران آن دست به دست هم دهیم و همت نماییم تا وقت داریم و دیرتر از این نشده است.
اگر این سه نهاد که اشاره کردیم در جامعه به وظایف خود به نیکی عمل نمایند و واقعاً خواهان تغییر این وضعیت بحرانی باشند میتوان با در نظر گرفتن و رعایت این مسائل که در ظاهر خیلی پیش پا افتاده اما مهم به نظر میرسد در کمتر از دو سال تغییرات محسوسی را در پشت سر گذاشتن بحران آب و خشکسالی ببینیم و نیز کم کم شاهد تغییر فرهنگ در الگوی مصرف آب بشویم و این بهینه مصرف کردن در زندگی ما حتما و قطعا نهادینه خواهد شد.
انتهای پیام