سقوط آسمان، ورشکستگی صندوق و مسئولیت وزیر کار

حمید نجف در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «سقوط آسمان، ورشکستگی صندوق و مسئولیت وزیر کار» نوشت:
وقتی نماینده مجلس میگوید «هواپیمایی آسمان با ۲۵۰۰ نیرو فقط یک هواپیما دارد»، موضوع فقط یک نقد رسانهای ساده نیست؛ بلکه سندی است بر بحران مدیریتی در صندوق بازنشستگی کشوری و شرکتهای تابعه آن. روابط عمومی آسمان تعداد نیروها را رد نکرده و ناوگان فعال را ۲ تا ۳ فروند اعلام کرده است، اما هیچ توضیحی درباره بهرهوری نیروی انسانی و ساختار پرهزینه ارائه نکرده است.
شرکت هواپیمایی آسمان که روزگاری بیش از ۳۰ فروند هواپیما داشت، امروز تنها ۲ تا ۳ فروند ناوگان عملیاتی در اختیار دارد و در برخی مقاطع حتی تنها با یک هواپیما فعالیت کرده است. این یعنی ایرلاینی که زمانی ستون پروازهای داخلی بود، عملاً به مرز خروج از چرخه پروازی رسیده است.
طبق سالنامه آماری ۱۴۰۲، آسمان حدود ۳۲۰۰ نفر پرسنل دارد؛ شامل خلبان، مهماندار، مهندس و کارمند. وقتی ناوگان پروازی به دو سه فروند محدود شده، چنین حجمی از نیرو نه تنها توجیه اقتصادی ندارد، بلکه نشانه آشکار یک ساختار متورم و ناکارآمد است. گزارشهای میدانی نشان میدهد که در برخی مراکز استانی، صدها نفر صرفاً کارت ورود و خروج میزنند، بدون اینکه کار مشخصی انجام دهند.
در این میان، روابط عمومی آسمان در پاسخ به انتقادات، به جای ارائه جزئیات دقیق درباره بهرهوری نیروی انسانی و هزینههای سنگین آن، صرفاً به جملاتی کلی بسنده کرده: «حقوق کارکنان به موقع پرداخت میشود» یا «شرکت همچنان در حال خدمترسانی است». مسئله اصلی پرداخت حقوق نیست؛ موضوع، تورم نیروی انسانی و هزینههای کمرشکن این ساختار است. این شرکتها قرار بود عصای دست صندوق بازنشستگی کشوری باشند، اما امروز بیش از آنکه یاریگر باشند، به آفت جان صندوق تبدیل شدهاند.
آسمان تنها یک شرکت نیست؛ این شرکت بازوی سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی کشوری است. صندوقی که سالهاست عملاً ورشکسته بوده و دولت ناچارا باید ۹۷ درصد مستمری و مطالبات بازنشستگان را از بودجه عمومی تأمین کند. این وضعیت نشان میدهد که شرکتهای زیرمجموعه نه تنها بار مالی صندوق را کاهش ندادهاند، بلکه به یکی از منابع اصلی ناکارآمدی و هدررفت منابع بدل شدهاند.
آقای وزیر! آیا منطقی است که بازنشستهای که ۳۰ سال کار کرده، مستمریاش نه از محل سرمایهگذاریهای صندوق، بلکه از جیب مردم تأمین کند، در حالی که در بسیاری از شرکت های زیر مجموعه زیاندهی آشکار وجود دارد؟
راهکار برونرفت از این وضعیت روشن است:
انتشار عمومی تعداد واقعی هواپیماهای فعال و بهرهوری پرسنل، تعدیل نیروهای مازاد و قطع رانتهای استخدامی، جایگزینی مدیران سیاسی و غیرمتخصص با مدیران حرفهای صنعت هوانوردی، واگذاری یا سرمایهگذاری هدفمند برای نوسازی ناوگان و بازگرداندن اعتبار از دسترفته شرکت، ارائه گزارش سالانه عملکرد صندوق و شرکتهای تابعه به بازنشستگان، به جای گزارشهای پرطمطراق روابط عمومی ها.
آقای میدری! حقیقت این است که «پرتقالفروش» گم نشده؛ او همین نزدیکیهاست. امروز شما مسئول مستقیم این وضعیت هستید. اگر قرار است نام وزارت کار در تاریخ با ورشکستگی صندوقها و سقوط آسمان گره بخورد، به سکوت ادامه دهید و به جوابیههای کلیشهای دل خوش کنید. اما اگر به وعدههای رئیسجمهور باور دارید، شجاعانه عمل کنید؛ یا اصلاحات اساسی را آغاز کنید، یا پیش از ورود مجلس صادقانه کنار بروید.
انتهای پیام