فرصت ۳۰ روزه

فعالسازی اسنپبک از سوی سه کشور اروپایی فرصت مهم ۳۰ روزهای را پیش روی ایران قرار داده است تا با استفاده از ظرفیتهای دستگاه دیپلماسی کشور از بازگشت قطعنامهها جلوگیری کند.
به گزارش انصاف نیوز، روز پنجشنبه خبر اقدام سه کشور بریتانیا، آلمان و فرانسه برای فعال کردن اسنپبک بار دیگر برجام را به صدر اخبار نشاند و بهانهای برای جدال موافقان و مخالفان داخلی این توافق در شبکههای اجتماعی شد.
اروپاییها مدعی هستند که ایران به تعهدات خود در توافق هستهای عمل نکرده و آنها نیز پس از به بنبست رسیدن مذاکرات به این نتیجه رسیدهاند که اسنپبک (که به مکانیسم ماشه هم مشهور شده) را فعال کنند.
مقامهای ایران نیز همین دیدگاه را دربارهی عملکرد آمریکا و اروپا در اجرای برجام دارند و از مدتها قبل اجرای تعهدات خود بر اساس این توافق را متوقف کردهاند.
- اسنپبک چیست؟
این اصطلاح به امکانی در برجام اشاره دارد که طرفهای توافق میتوانند از آن برای بازگشت به شرایط قبل از توافق استفاده کنند. آن را مشابه حق فسخ در قراردادهای معمول میدانند.
طرفهای توافق پس از گذراندن مراحل آن میتوانند تعهداتشان را متوقف کنند. ایران پس از خروج آمریکا از توافق هستهای به تدریج تعهدات برجامی خود را کاهش داد و به تدریج به نزدیک صفر رساند. به همین خاطر گفته میشود که جمهوری اسلامی ایران پیش از طرفهای دیگر در عمل از قابلیت اسنپبک استفاده کرده است.
- چرا مهم است؟
در صورتی که فرآیند اسنپبک از سوی اروپاییها به نقطهی پایانی برسد قطعنامههای شورای امنیت که اجرای آنها به واسطهی برجام حدود ده سال متوقف شده بود بازخواهد گشت.
در بین این قطعنامهها، قطعنامهی ۱۹۲۹ از نگاه کارشناسان خطرناکترین قطعنامه است. این قطعنامه در دوران مسئولیت سعید جلیلی در مذاکرات هستهای در شورای امنیت با رای مثبت هر ۵ عضو دائم آن (آمریکا، روسیه، انگلیس، چین و فرانسه) به تصویب رسید.
- قطعنامهها مهمتر است یا تحریم یکجانبهی آمریکا؟
قطعنامههای شورای امنیت برای تمامی کشورهای عضو سازمان ملل الزامآور است و به همین خاطر اجرای آنها بر روی کاغذ با سختگیری بیشتری دنبال میشود.
در مورد پروندهی هستهای ایران علاوه بر تحریمهایی که به پشتیبانی قطعنامهها اجرا شدند قرار گرفتن کشور ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد نیز خطری افزونتر ایجاد میکرد.
کشورهای تحت فصل ۷ به عنوان کشورهایی که «تهدید علیه صلح و امنیت جهانی» هستند، شناخته میشوند و ریسک حملهی نظامی به آنها دستکم بر روی کاغذ افزایش پیدا میکند.
- چه فرصتهایی از دست رفت؟
بنا بر آنچه مقامهای سیاسی ایران از جمله حسن روحانی، رئیس جمهور اسبق، اعلام میکنند جمهوری اسلامی ایران در مقاطع زمانی مختلفی از جمله ماههای پایانی دولت دوازدهم و همینطور ماههای آغازین دولت سیزدهم امکان قابل توجهی برای احیای توافق هستهای داشت که هر یک به دلایل متفاوتی از دست رفت.
آقای روحانی بر این باور است که تصویب «قانون اقدام راهبردی» در مجلس و همینطور اقدامات بخشهایی از نهادهای تصمیمگیر در کشور با هدف جلوگیری از احیای توافق در دولت او مانع این کار بوده است.
در ماههای ابتدایی دولت سیزدهم نیز به گفتهی مقامهای آن دولت مذاکرات نتیجهبخشی برای احیای توافق هستهای انجام شده بود که آن هم در نقطهی پایانی به سرانجام نرسید.
منتقدان آن دولت جدی گرفتن ادعای رخ دادن «زمستان سخت» برای اروپاییها و امکانپذیر تصور کردن دست یافتن به امتیازات بیشتر را از دلایل شکست آن مذاکرات دانستهاند.
- اثر جنگ اوکراین
برخی کارشناسان بر این باورند که یکی از دلایل نبود پیشرفت لازم در مذاکرات بین ایران و اروپا برای احیای برجام علاوه بر موارد پیشگفته، ادعای اروپاییها مبنی بر حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین است.
به اعتقاد این دسته از تحلیلگران مسائل بینالملل تصمیمات مسئولان ایرانی در ماههای ابتدایی جنگ اوکراین شکاف میان ایران و اروپا را به شدت افزایش داد و بر مذاکرات پیرامون احیای برجام نیز اثری منفی گذاشت.
در مقابل اما مقامهای دولت وقت تاکید داشتند که قراردادهای تسلیحاتی میان ایران و روسیه ارتباطی به این جنگ نداشته و به پیش از جنگ برمیگردد. آنها بر این باور بودند که مذاکرات احیای برجام پروندهای جدا از جنگ اوکراین است و این دو نباید بر هم اثرگذار باشند.
- فرصت ۳۰ روزهی ایران
با آغاز فعال شدن فرآیند اسنپبک ایران ۳۰ روز فرصت دارد تا از مسیرهای دیپلماتیک شرایط را تغییر داده و از بازگشت قطعنامههای شورای امنیت جلوگیری کند.
با توجه به شرایط فعلی برجام این فرصت فرصتی پایانی برای نجات این توافق و ایجاد مانع بر سر راه تحریمهایی به نظر میرسد که این بار فقط آمریکا خواهان اجرای آن نیست بلکه دستکم بر روی کاغذ پشتیبانی هر ۵ عضو شورای امنیت را با خود دارد.
- چرا احیای برجام همچنان مهم است؟
این توافق به طور همزمان هم حق هستهای ایران را به رسمیت شناخته است، هم اجرای قطعنامههای شورای امنیت را متوقف کرده و هم در زمان اجرای کامل آن سایهی جنگ را از کشور دور کرده بود.
اینطور به نظر میآید نه فقط بهترین گزینه، بلکه تنها گزینهی پیش روی ایران و طرفهای دیگر بازگشت به برجام و یا یافتن توافقی بر اساس آن الگو است تا هم نگرانیهای هستهای قدرتهای جهانی نسبت به جمهوری اسلامی ایران مرتفع شود و هم ایران تحت تحریمهای نفتی، بانکی و … نباشد.
- موانع توافق چیست؟
آسیب جدی به تاسیسات اتمی ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه و همینطور از بین رفتن احتمالی ذخایر اورانیوم غنیشده که نشانههای تایید آن در گفتههای وزیر امور خارجه دیده میشود اهرمهای در اختیار ایران در صحنهی مذاکرات را کاهش داده است.
شرایط منطقه نیز وضعیت را به مراتب پیچیدهتر از قبل کرده و نقشآفرینی جمهوری اسلامی ایران در کشورهای منطقه پس از ترور دبیرکل حزب الله و فرماندهان آن و همینطور سقوط بشار اسد در سوریه کاهش پیدا کرده است و همین موضوع نیز از جمله مواردی است که بر میز مذاکرات اثر منفی گذاشته است.
سومین مانع نیز ناهماهنگیهای احتمالی در نظامات تصمیمگیری کشور است که پیش از این نیز در مذاکرات هستهای منتهی به برجام و پروندههای دیگر شاهد آن بودهایم.
در کنار این موارد برخی نیز بر این باور هستند که عدم تمایل آمریکا و کشورهای اروپایی برای دست یافتن به توافق مهمترین مانع در مسیر به ثمر رسیدن مذاکرات است.
- ایران چه امکانهایی در اختیار دارد؟
با این وجود ایرانِ امروز امکانهایی را نیز برای حضور پر قدرت در این ماراتن ۳۰ روزهی دیپلماتیک دارد که مهمترین آن نحوهی کنشگری رئیس جمهور پزشکیان است.
او بر خلاف برخی روسای جمهور قبل بر توافقسازی مبتنی بر اجماع تاکید دارند و همین امر باعث میشود که در صورت اتخاذ تصمیم در هر عرصهای کمترین مانع در مسیر اجرای آن ایجاد شود.
نمونههایی همچون توقف اجرای قانون حجاب و یا رفع حصر مهدی کروبی مصداقهایی از همین نوع سیاستورزی در موضوعات داخلی است که پس از اتخاذ تصمیم با کمترین مانع اجرایی شدند.
در مورد مسائل سیاست خارجی و به طور مشخص ایجاد مانع بر سر راه اسنپبک و از آن مهمتر احیای برجام و یا دست یافتن به توافقی بهتر از آن هم با نحوهی کنشگری مسعود پزشکیان این امکان وجود دارد که در صورت دست یافتن به تصمیم، اجرای آن به سرعت به سرانجامی مطلوب برسد اما آیا اهمیت ۳۰ روز پیش رو برای همهی تصمیمگیران سیاست خارجی در ایران روشن شده است؟
انتهای پیام
چطور حاضر شدن این بند استعماری رو در برجام بپذیرن؟!
این بند نشون میده از ابتدا هدف غرب از مذاکره فقط و فقط تضعیف هسته ای و اقتصادی ایران بوده