نیمهی پنهان ۲۸ مرداد

صادق کوشکی، فعال سیاسی اصولگرا بر این باور است که در روایتها از ۲۸ مرداد به اسناد محرمانهای از نقش آمریکا و انگلیس بی توجهی شده است و مسعود فروزنده، نویسنده و پژوهشگر تاریخ، نیز خطای استراتژیک در دو برآورد مصدق را وجه کمتر گفته شده از این واقعه میداند.
با گذشت ۷۲ سال از ۲۸ مرداد ۳۲ در روایتها از این رخداد کدام وجه همچنان ناگفته مانده است و آنچه در آخرین روزهای مرداد آن سال گذشت چه درسهایی برای ایرانِ امروز دارد؟
انصاف نیوز این دو پرسش را با صادق کوشکی، استاد دانشگاه تهران و مسعود فروزنده، تاریخپژوه مطرح کرده است. این دو گفتوگو را میتوانید در ادامه بخوانید:
تصمیم آمریکا و انگلیس در ۲۸ مرداد تحمیل شد
آقای کوشکی به انصاف نیوز گفت: مهمترین نکته در ۲۸ مرداد ۳۲ روی سیاه و کثیف انگلیس و آمریکا و عملکرد وحشتناک این دو کشور است. اگر هیچ دلیلی هم برای دشمنی آمریکا و انگلیس با ملت ایران پیدا نکنیم و صرفا جزییات عملکرد این دو کشور در ۲۸ مرداد را مورد بررسی قرار دهیم همین کافیست برای اینکه تا همیشه به این کشورها بی اعتماد باشیم. این وجهی است که از آن گفته نشده است.
این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: لازم است که نقش آمریکا و انگلیس در ۲۸ مرداد با جزییات و مصادیق آن گفته شود. نگاه تحقیرآمیز آمریکاییها و مخصوصا انگلیسیها به جامعهی ایران باید مورد توجه باشد. آنها بر اثر همین نوع نگاه تصمیم گرفتند تا سرنوشت ملت ایران را در ۲۸ مرداد تغییر دهند و قصدشان این بود که تصمیم خود را بر تصمیم ملت ما تحمیل کنند. آنها در پی تحمیل تصمیم خودشان به ایرانیها بودند و در ۲۸ مرداد ۳۲ این کار را کردند.
به گفتهی کوشکی، در میان مطالبی که به بهانهی ۲۸ مرداد مطرح میشود اسناد و خاطراتی که نشانگر نگاه بالا به پایین این دو کشور به ایرانیان بوده ناگفته مانده است.
او با انتقاد از روایتگریهایی که در ایران از ۲۸ مرداد ۳۲ میشود، گفت: ما در ایران بازخوانی ۲۸ مرداد را به بحثهای مرتبط با تنشها و کشمکشهای داخلی فروکاستیم و ابعاد گستردهای که اسناد محرمانهی آمریکاییها و همینطور خاطرات سیاستمداران آمریکا و افسران امنیتی آنها دربارهی نقش این دو کشور در آن ایام وجود دارد را ناگفته گذاشتهایم و به آن بی توجه هستیم.
او ادامه داد: به همین خاطر هم بیشتر درگیر روایتهای ظاهری از ۲۸ مرداد ۳۲ دربارهی اینکه مصدق چه گفت و کاشانی چه گفت و برادران رشیدیان چه کردند و … بودهایم که موضوعاتی کم اهمیت هستند. باید توجه کرد که ۲۸ مرداد را ما ایجاد نکردیم. اگر آمریکاییها و انگلیسیها نبودند ۲۸ مردادی به وجود نمیآمد و مسیر اتفاقات به سمت دیگری میرفت.
کوشکی با بیان اینکه در روایتها از ۲۸ مرداد بیشترین پرداخت بر مسائل داخلی بود که آن هم به شکل علمی و روشمند نبوده است، گفت: این نوع روایتها هم بر هیاهو و جنجالهای متعصبانه حامیان مصدق یا حامیان فلان شخصیت یا فلان حزب تکیه داشته است که هنوز با وجود گذشت ۷۰ سال در حال بگومگو با یکدیگر هستند و همدیگر را متهم میکنند.
او با وجود تاکید بر اینکه عوامل داخلی هم در ۲۸ مرداد ۳۲ نقش داشتند اما گفت: آن سهم بزرگی که آمریکا و انگلیس در وقوع آن دارند بازنمایی نشده است و این خلاء بزرگی است.
نقطهی جوش تابستان ۱۳۳۲
مسعود فروزنده، تاریخپژوه، در گفتوگویی با انصاف نیوز دربارهی وجوه ناگفته از ۲۸ مرداد ۳۲ گفت: برآورد مصدق از تولید و صادرات نفت اشتباه بود. این برآورد نادرست در کمیسیون مربوطه در مجلس در مهر ۱۳۲۹ از دهان مصدق بیرون آمد که ما بعد از ملی شدن نفت میتوانیم ۶ تا ۸ برابر درآمد نفتی کسب کنیم.
او ادامه داد: با آنکه کارشناسان تحریم آینده را به مصدق متذکر شده بودند اما او در پاسخ گفت ارزانتر میفروشیم. این بزرگترین اشتباه در برآوردهای مصدق قبل از ملی شدن صنعت نفت بود.
آقای فروزنده گفت: دومین اشتباه استراتژیک مصدق در تابستان ۱۳۳۲ به وقوع پیوست که وقتی دربارهی وضعیت چاپ پول و وضعیت اقتصادی کشور نمایندگان مخالفش در مجلس قصد استیضاح او را داشتند مقدمات انحلال مجلس را فراهم کرد.
این تاریخپژوه در ادامه افزود: مصدق پس از این اقدام رفراندومی برگزار کرد که نتیجهی آن از پیش مشخص بود؛ انحلال مجلس و برگزاری مجدد انتخابات برای برپایی مجلس جدید. این نقطهی جوش حوادث تابستان ۱۳۳۲ بود که تمامی مخالفان میانهرو و تندرو را با هم متحد کرد و مقدمات عزل مصدق را فراهم آورد و دو روز بعد نیز واقعهی ۲۸ مرداد پدید آمد.
به گفتهی فروزنده، برآوردهای اشتباه مصدق دربارهی درآمد نفتی و همینطور تصور اینکه به راحتی میتواند مجلس شورای ملی را منحل کند دو موردی است که کمتر از آن گفته شده است.
او بر این باور است که در حال حاضر هم برآوردهای مسئولان پیرامون تحریم نفت اشتباه است و میگوید: در برآوردهایمان دربارهی سوخت فسیلی و انرژی هستهای در حال ارتکاب خطایی استراتژیک هستیم.
فروزنده در ادامه گفت: تصور میکنیم که میتوان در شرایط تحریم نفت فروخت و انرژی هستهای هم کلید حل مسائل کشور باشد. در واقع میتوان گفت ما بعد از گذشت ۷۰ سال از ۲۸ مرداد از بحران سوخت فسیلی در بحران سوخت هستهای قرار گرفتهایم.
انتهای پیام
با تحلیل فوق مخالفم.
مسئله اصلی این است که مردم ما ظرفیت های فکری
عصر مدرنیته را ندارند و در مقابل تجاوزات خارجی تاب آوری
ندارند.
درسِ کودتای ۲۸ مرداد برای امروزِ ایران
فاطمی و مصدق، نفت را ملی کردند بیآنکه یارای مقابله با مثلث زر و زور و تزویر را داشته باشند.
ضلعِ زر و پول: انگلیس و آمریکا
ضلع زور و قدرت: محمدرضاشاه و زاهدی و شعبان بیمخها
ضلع تزویر و ریا: آیتالله کاشانی و فداییان اسلام و پامنبریهایش
و اما ایرانِ امروز
استقلال، اقتصاد و آزادی، اگر دنبال ایدهآل باشیم آنگاه:
از سلطنتطلب و اصلاحطلب و اصولگرا گرفته تا پانترک و پانعرب و آمریکا و اروپا و چین و روسیه همه باهم متحد خواهند شد.
دنیای امروز دنیای ایدهآلها نیست، دنیای واقعیتهاست.