زنگهزور؛ گلوگاهی که ترامپ در آن پاگذاشت

مجتبی محمدی، دانشجوی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «زنگهزور؛ گلوگاهی که ترامپ در آن پاگذاشت» می نویسد:
یک نوار باریک کوهستانی در جنوب ارمنستان، دوباره نامش بر سر زبانها افتاده است. «زنگهزور» این روزها دیگر فقط یک جغرافیا نیست؛ بلکه گرهای استراتژیک است که پیمان جدید بین ارمنستان و آذربایجان، با میانجیگری ایالات متحده، آن را به قلب معادلات ژئوپلیتیکی کشانده است. پیمان جدید ترامپ، سه مسیر متفاوت پیش روی قفقاز جنوبی گذاشته است؛
پیمانی که در رسانهها با عنوان TRIPP یا «کریدور صلح ترامپ» شناخته میشود، سه سناریوی متفاوت را پیش روی منطقه قرار داده است. زنگهزور در طول تاریخ، گذرگاهی بوده که قدرتهای بزرگ برای عبور از آن نقشه میکشیدند. از روزگار قاجار و رقابتهای ایران، روسیه و عثمانی، تا دوران شوروی که مرزبندیهای نخجوان را از خاک اصلی آذربایجان جدا کرد، این نوار باریک همواره مرکز کشمکش بوده است.
پس از فروپاشی شوروی، مرزها بسته ماندند و جنگ اول قرهباغ این شکاف را عمیقتر کرد. ایدهٔ کریدور زنگهزور بارها مطرح شد، اما مخالفت ارمنستان که آن را تهدیدی علیه حاکمیت خود میدید، مانع از عملی شدن آن شد. با جنگ دوم قرهباغ در سال ۲۰۲۰ و توافق آتشبس سهجانبه، بندی تازه به معادله اضافه شد: ایجاد گذرگاه امن بین نخجوان و آذربایجان. از همان زمان، ترکیه و باکو این مسیر را «کریدور زنگهزور» نامیدند و خواستار اجرای سریع آن شدند. اکنون، با ورود آمریکا و امضای پیمان TRIPP، بازی ابعاد تازهای پیدا کرده است.
سناریوی نخست این پیمان، باز شدن مسیر تحت کنترل کامل ارمنستان است. قوانین، گمرک و امنیت همچنان در اختیار ایروان میماند و عبور و مرور با تضمینهای بینالمللی صورت میگیرد. این مدل میتواند ارتباط زمینی نخجوان و آذربایجان را برقرار کند، بیآنکه تمامیت ارضی ارمنستان خدشهدار شود، هرچند نگرانی ایران از نزدیکی این مسیر به مرزهایش همچنان پابرجاست.
در سناریوی دوم، کریدور به سکوی نفوذ سیاسی و اقتصادی آمریکا بدل میشود. واشنگتن با اجرای کامل TRIPP جایگاه خود را بهعنوان بازیگر اصلی قفقاز تثبیت میکند، روسیه به حاشیه میرود و ایران با واقعیتی تازه روبهرو میشود: مسیر ترانزیتی مهمی که بدون نقش تهران فعال است. این تحول میتواند مسیر انرژی و تجارت منطقه را بازتعریف کند.
اما سناریوی سوم، خطرناکترین است. در این مسیر، اجرای پیمان با فشار سیاسی یا نظامی پیش میرود و واکنش سخت ایران یا اقدامات متقابل روسیه اجتنابناپذیر میشود. چنین روندی میتواند زنگهزور را از «مسیر صلح» به «جرقه بحران» بدل کند؛ بحرانی که ابعادش فراتر از قفقاز خواهد رفت.
زنگهزور امروز همان نقشی را ایفا میکند که هرمز یا سوئز در مقاطع حساس تاریخ داشتند: یک نقطهٔ کوچک با اثر بزرگ. تصمیمهایی که در این گلوگاه گرفته میشود، نهتنها آیندهٔ قفقاز جنوبی، بلکه شکلگیری توازن قدرت در مرزهای ایران، ترکیه و روسیه را هم تعیین خواهد کرد.
انتهای پیام