آشنا: «روایت هسته سخت» می‌تواند آینده کشور را شکل دهد

اظهارات حسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس جمهور در دولت حسن روحانی به نقل از ایرنا در پی می‌آید:

فرماندهان نظامی ما سال‌ها تجربه را در اختیار داشتند، اما با از دست دادن آن‌ها، عملاً هزاران سال تجربه نظامی از بین رفته است. تنها در مازندران ۴۹ شهید تقدیم شده است و این ضربه‌ها کم نبوده است.

روایت راهبردی، مفهومی است که در کنار قدرت نرم، قدرت سخت و قدرت هوشمند مطرح می‌شود. روایت راهبردی یکی از نظریه‌های جدید روابط بین‌الملل است که نقش کلیدی در فرآیند ارتباطات دارد. دانشمندان علوم شناختی بر این باورند که روایت‌پردازی ذاتی انسان است و کسی که بتواند روایت تأثیرگذاری ارائه دهد، قدرت واقعی دارد.

قدرت یعنی توانایی ارائه روایتی که برای دیگران قابل قبول باشد. مردم به کسانی جذب می‌شوند که بتوانند تاریخ، حال و آینده یک کشور را به گونه‌ای قانع‌کننده تعریف کنند. مراحل روایت راهبردی سه مرحله است: شکل‌گیری ایده‌ها، انتشار ایده‌ها و دریافت و تفسیر روایت‌ها.

ساختار روایت‌های راهبردی شامل چهار مولفه است: شخصیت‌ها، فضا، کنش و تعارض و راه‌حل. آشنا گفت: هر روایت باید تکلیف قهرمان، ضدقهرمان و دیگر کنشگران را روشن کند. همچنین بیان کرد: روایت باید بستر روایی را مشخص کند و مسئله و تعارض موجود را تعریف کند.

روایت‌های راهبردی در سه سطح اصلی طبقه‌بندی می‌شوند: نظام بین‌الملل، روایت ملی و روایت موضوعی. روایت جنگ سرد یک روایت راهبردی است که جهان را دو قطبی می‌داند. روایت ملی ترکیبی از گذشته، حال و آینده کشور است و مثلاً آمریکا خود را حامی آزادی و دموکراسی معرفی می‌کند. روایت‌های راهبردی اگر به درستی طراحی، اجرا یا تفسیر نشوند یا اگر طرف مقابل توانایی مقابله داشته باشد، ممکن است به شکست منجر شوند و داستان موفق تبدیل به شکست شود.

روایت‌های راهبردی اگر به درستی طراحی، اجرا یا تفسیر نشوند یا اگر طرف مقابل توانایی مقابله داشته باشد، ممکن است به شکست منجر شوند و داستان موفق تبدیل به شکست شود.

آشنا دوازده روایت راهبردی در جمهوری اسلامی ایران را بررسی کرد و نقش این روایت‌ها را در جنگ ۱۲ روزه اخیر مورد واکاوی قرار داد.

این دوازده روایت کاملاً می‌تواند مورد اختلاف و چالش واقع شود. این روایت‌ها را باید جدی گرفت، اما نه خیلی جدی؛ چراکه ممکن است برخی از آن‌ها در عمل تغییر کنند یا نتوانند به طور کامل پاسخگوی تحولات باشند.

نخستین روایت، روایت «ظهور نزدیک» است که بر گفتمان مهدویت متکی است و برای بسیج اجتماعی و مشروعیت‌بخشی به نظام استفاده می‌شود. این روایت بیان می‌کند چیزی که شاید امروز بسیار دور به نظر برسد، می‌تواند خیلی نزدیک باشد و این نزدیکی باعث می‌شود در سیاست‌گذاری به سمت تمدن‌سازی مهدوی حرکت کنیم. وقتی به موضوعات تمدنی می‌پردازیم، حساسیت ما نسبت به مسائل روز کمتر می‌شود چرا که نگاه ما فراتر از مقاطع کوتاه‌مدت است. در دوره دولت دکتر احمدی‌نژاد این ایده شدت گرفت و ابعاد و تبعات آن هنوز قابل بحث است.

روایت دوم، روایت «داشتن رسالت جهانی» است که بیان می‌کند جمهوری اسلامی ایران مأموریت و رسالت جهانی دارد و باید انقلاب را صادر کند و مستکبران را نابود نماید. این رسالت از مناسک دینی و سیاسی ما نشأت می‌گیرد و در شعارهای بعد از نماز جمعه و جماعت نمود پیدا کرده است.

روایت سوم این است که «ما آقای منطقه‌ هستیم»؛ طبق این نگاه، پیش از انقلاب و بعد از آن ایران خود را به عنوان متولی و قدرت برتر منطقه می‌داند. ما در سند چشم‌انداز به دنبال آن هستیم که قدرت اول منطقه باشیم و این نگرش تأثیرات مهمی بر سیاست خارجی و داخلی ما داشته است.

روایت چهارم درباره «عمق استراتژیک» است که حوزه مدیترانه را شامل می‌شود. ما معتقدیم که عمق استراتژیک ما فراتر از مرزهای کنونی است و باید در آن مناطق حضور فعال و مؤثر داشته باشیم.

روایت پنجم بر «رابطه میان ملت‌ها و دولت‌ها» تأکید دارد؛ روایت بر این اساس است که ملت‌ها با ما هستند و دولت‌ها در مقابل ما. ما معتقدیم می‌توانیم با تکیه بر حمایت ملت‌ها، از سد دولت‌ها عبور کنیم و به نوعی دولت‌ها را محدود یا تحت کنترل قرار دهیم.

روایت ششم، روایت «آستانگی هسته‌ای» است که مفهوم آن ایجاد ابهام درباره برنامه هسته‌ای ایران است. طبق این روایت، این ابهام باعث ترس دشمنان و جلوگیری از حمله به کشور می‌شود و ما با حفظ این ابهام قدرت بازدارندگی ایجاد می‌کنیم.

روایت هفتم، روایت «حمایت الهی» است. ما معتقدیم خدا با ماست و این باور روحیه پیروزی را در میان مردم و رهبران افزایش می‌دهد. این تصور تنها مختص ما نیست و دیگران حتی ترامپ و نتانیاهو نیز چنین ادعایی دارند، اما برای ما معنای خاصی دارد.

روایت هشتم «کاغذپاره بودن تحریم‌ها» بود. تحریم‌ها اگرچه جدی به نظر می‌رسند، اما اگر ما در برابر آن‌ها بایستیم و مدیریت کنیم، اثرشان محدود خواهد بود؛ در غیر این صورت ضعف در مدیریت، مشکلات را افزایش می‌دهد.

روایت نهم به «کافی بودن قدرت موشکی برای بازدارندگی» بازمی‌گردد. طبق این روایت، قدرت موشکی ما برای بازدارندگی کافی است و باید همچنان روی این حوزه تأکید کنیم تا دشمنان را از حمله به ما بازدارد.

روایت دهم به «استراتژی نظامی» می‌پردازد. بهترین دفاع حمله است. همانند یک مسابقه فوتبال، باید ابتدا حمله کنیم تا دشمن نتواند واکنش مؤثری نشان دهد و این روش می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد.

روایت یازدهم به «حضور نظامی مهمتر از حضور سیاسی و اقتصادی در منطقه» اشاره دارد. طبق این روایت، حضور فیزیکی و قوی نظامی در منطقه از نفوذ سیاسی و اقتصادی بسیار حیاتی‌تر است؛ این حضور می‌تواند مستقیم یا نیابتی باشد، اما اهمیت آن انکارناپذیر است.

روایت دوازدهم «ساخت روایت‌های پسینی» است. ما معمولاً ابتدا اقدام می‌کنیم و سپس برای آن نظریه و روایت می‌سازیم؛ به عبارتی روایت راه‌انداز و جاانداز است و ما مردان و زنان این کار هستیم.

این دوازده روایت هم موفقیت‌ها و هم آسیب‌ها و چالش‌هایی را برای کشور به همراه داشته‌اند و جنگ ۱۲ روزه اخیر فرصتی برای بازنگری در آن‌ها فراهم کرده است.

«روایت هسته سخت» ایده‌ای است که می‌گوید ما یک هسته سخت داریم که از ما حمایت می‌کند و رسیدن به این هسته بسیار مهم است. این روایت می‌تواند آینده کشور را شکل دهد.

جنگ‌های دفاع مقدس و جنگ ۱۲ روزه اخیر فرصت محک زدن این روایت‌ها و ارزیابی آن‌ها را برای ما فراهم کرده‌اند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا