ناخن‌کار و میکاپ‌آرتیست هم بادیگارد دارند

لیلا مقیمی در سایت اصفهان زیبا نوشت: «صحنه‌ها عجیب و غریب‌اند؛ صحنه‌هایی که در آن‌ها زنان آرایشگر و ناخن‌کار یا مژه‌کار و دیگر میکاپ‌آرتیست‌ها با بادیگارد وارد سالن‌هایی می‌شوند که قرار است در آنجا به برگزاری همایش بپردازند! بادیگاردهایی با کت‌وشلوارهای سیاه و هیکل‌هایی تنومند و قدهایی بلند که دورتادور این زنان حلقه زده‌اند و اجازه نزدیک شدن افراد به آن‌ها را نمی‌دهند.

اگر تا همین دیروز بادیگاردها در مراسم‌ها و جشن‌هایی که سلبریتی‌های معروف حضور داشتند، به چشم می‌خوردند، حالا اما انگار حضور این افراد در مراسم‌های مختلف عادی شده است؛ به‌گونه‌ای که شاهد هستیم، حتی خیلی از سلبریتی‌های معمولی که تازه پا به عرصه بازیگری گذاشته‌اند نیز همراه با بادیگارد در محافل مختلف حضور پیدا می‌کنند.

واکنش‌های منفی به حضور بادیگاردها در محافل مختلف

چندسالی است، اما میکاپ‌آرتیست‌ها نیز پا به این میدان گذاشته‌اند و برای حضور در سمینارها محافظانی را دنبال خود قطار می‌کنند و بادی به غبغب می‌اندازند و وارد سالن می‌شوند تا انبوهی از نگاه‌ها و تشویق‌ها را به خود اختصاص دهند. کافی است سری به فضای مجازی بزنید تا با انبوهی از فیلمی‌هایی روبه رو شوید که میکاپ‌آرتیست‌ها از حضور بادیگاردها در کنار خودشان به انتشار رسانده‌اند؛ ویدیوهایی که خیلی وقت‌ها با واکنش‌های منفی گسترده کاربران در شبکه‌های اجتماعی مواجه می‌شود.

کاربر اینستاگرامی در این باره نوشت: «اگر دانشمندان هسته‌ای کشور از این بادیگاردها داشتند، یکی‌یکی پرپر نمی‌شدند. آخر دیگر ناخن‌کار هم باید بادیگارد داشته باشد؟» کاربر دیگری هم نوشت: «راست می‌گویند آدم‌ها هر چه فروتن‌تر باشند، افتاده‌تر هستند. بعید می‌دانم پروفسور سمیعی نیز با بادیگارد در مجامع مختلف حضور پیدا کند!» کاربر دیگری هم نوشت: «همه مشاغل قابل احترام هستند و در این شکی نیست! اما مگر قرار است چه اتفاقی در این سالن‌ها رخ دهد که این همه بادیگارد حضور پیدا می‌کند!»

حضور بادیگاردها در محافل مختلف حالا با اما و اگرها و انتقادهای زیادی روبه رو شده است.

مجید صفاری‌نیا، استاد روانشناسی اجتماعی و رئیس انجمن روانشناسی ایران در این باره در گفت‌وگو با «اصفهان زیبا» این مساله را اینگونه تشریح می‌کند: «به نظر نمی‌رسد این موضوع فراوانی زیادی داشته باشد؛ اما می‌‌توان گفت همراه کردن بادیگاردها با خود به نوعی حل کردن محدودیت‌ها و تعارضات و عقده‌های روانی است؛ درواقع افراد با این کار احساس قدرت و برترجویی می‌کنند و خود را تافته جدا بافته می‌دانند.»

اینفلوئنسرهایی که در فضای مجازی می‌تازند!

خیلی از میکاپ‌آرتیست‌ها این روزها در فضای مجازی تبدیل به اینفلوئنسر شده‌اند و مدام عکس و تصاویر مختلفی از کسب و کار خود در این فضا منتشر می‌کنند. برخی‌هایشان هم حالا به تقلید از سلبریتی‌ها افرادی را به عنوان بادیگارد با خود همراه می‌کنند تا هواداران بیشتری را جذب کنند.

رئیس انجمن روانشناسی ایران در این باره می‌گوید: «اتفاقا این موضوع تاثیر عکس می‌گذارد. درست است که بخشی از مردم فریب فضای مجازی را می‌خورند، اما بسیاری از شهروندان زیر بار این موضوع نمی‌روند و با این ترفندها جذب نمی‌شوند و حتی حاضر به حضور در مراسم‌ها و محافل‌ آن‌ها نمی‌شوند. این افراد بیشتر از مکانیزم جبران استفاده می‌کنند؛ یعنی با انجام چنین کارهایی حقارت‌ها و کمبودهای خود را برطرف می‌کنند.

آن‌ها دست به چنین کارهایی می‌زنند تا خود را شخص بزرگ و خاص نشان دهند؛ درحالی‌که بسیاری از سلبریتی‌ها و ستارگان همچون علی‌دایی و رسول خادم و رضا عطاران و… در محافل مختلف بدون حضور بادیگارد حاضر می‌شوند؛ این درحالی است که آن‌ها از محبوبیت بسیار زیادی در میان مردم برخوردار هستند.

این افراد با دست زدن به چنین کارهایی هرگز نمی‌توانند مقبولیت به دست آورند؛ هرچند ممکن است آن‌‌ها در شغل خود موفق باشند و تبحر و مهارت زیادی هم از خود نشان دهند، اما با نمایش‌های لاکچری وترفندهای این‌چنینی نمی‌توانند محبوبیت یا مقبولیت در جامعه به دست آورند.

علیرضا شریفی‌یزدی، جامعه‌شناس نیز در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان در این باره می‌گوید: واقعیت امر این است که در بسیاری از کشورهای دنیا که بحث خصوصی‌سازی به نهادهای اقتصادی کشورها مربوط می‌شود، برای حفاظت گروهی از افراد تحت عنوان بادیگارد نه به صورت فردی بلکه به صورت سازماندهی شده از طرف یک‌سری موسسات دارای مجوز با دوره‌های مشخص در زمینه تامین امنیت فردی، خانوادگی یا یک تشکیلات اقتصادی هنری یا هرچیز دیگری فعالیت می‌کنند.

او می‌افزاید: اما در کشور ایران بر اساس قانون چنین تشکیلاتی را نداریم؛ یعنی اگر فرد یا موسسه‌ای به صورت خصوصی کسانی را به عنوان بادیگارد استخدام کند، در حقیقت کار غیر قانونی انجام داده؛ از سوی دیگر اگر این افراد یک‌سری وسایلی را برای دفاع شخصی در اختیار داشته باشند، به لحاظ قانونی حق نگهداری این وسایل را ندارند و در توده مردم نمی‌توانند از سلاح سرد و اسپری فلفل استفاده کنند و این‌ها تماماخلاف قانون محسوب می‌شود.

بنابراین پدیده بادیگارد در کشور ایران به لحاظ حقیقی و قانونی تکلیفش مشخص است. اما چه می‌شود که در ایران افراد نیاز به بادیگارد پیدا می‌کنند و احساس می‌کنند که باید افرادی باشند و از آن‌ها مراقبت کنند؟!

او می‌گوید: حتما می‌دانید که بادیگارد‌ها اول در ایران توسط سلبریتی‌ها استخدام شدند و بخش اعظم این قضیه به نظر بیشتر از اینکه یک نیاز واقعی از لحاظ امنیتی باشد، نوعی تفاخر اجتماعی است.

درمورد هنرپیشه‌ها یا بازیکن‌های درجه دو و کمتر شناخته شده که آن‌ها هم بادیگارد دارند، بیشتر هدف جلب توجه است؛ یعنی این افراد از این ابزار استفاده می‌کنند تا جایگاه نداشته اجتماعی‌شان از این طریق ساخته شود. بنابراین در گام اول و به نظر من مهم‌ترین عامل وجود بادیگارد در بین بسیاری از افرادی که چندان مطرح نیستند، جلب توجه، شهرت‌سازی و موردهایی از این قبیل است.

او می‌گوید: نکته‌ای که نباید آن را فراموش کرد این است که معدودی از سلبریتی‌ها ممکن است احساس عدم امنیت داشته باشند؛ چرا که وقتی در یک مکان عمومی درحال تردد هستند جمعیت کثیری به سمتشان هجوم می‌آورند و امکان سوء استفاده در این بین وجود دارد که در این خصوص مجموعه‌ای وجود دارد به اسم انتظام که متصل به نیروی انتظامی بوده و خدماتی از این قبیل را به صورت خصوصی ارائه می‌دهد که کاملا قانونی و در چارچوب عمل می‌کند. بنابراین اگر کسی چنین احساسی ناامنی دارد می‌تواند از این طریق اقدام کند.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا