این جماعت فکاهی با توهم ملیگرایی

فرهاد قنبری، در کانال تلگرامی خود نوشت:
– «صورتی از ملیگرایی که طرف خود را شیفته زرتشت و ایران باستان می داند، گردنبد و دستبند کورش و فروهر بسته و شعار «ما آریایی هستیم، عرب نمیپرستیم» سر میدهد، هیچ نسبتی با سنت ایرانشهری، اساطیر ملی و خرد و فرهنگ ایرانی ندارد.
– این افراد که عموما با حرارت و تعصبی شدید و رگهای باد کرده گردن از عظمت ایران باستان و هخامنشیان و شاهان ایران باستان میگویند، نه از زرتشت چیزی می دانند، نه یکبار در عمرشان به اَوستا رجوع کرده اند، نه چرایی ماندگاری نام کوروش در تاریخ را میدانند، نه از شاهنامه و خِرد ایرانی چیزی میدانند و نه شناخت درستی از فلسفه و چرایی آئینهای ملی و باستانی دارند.
– این جماعت فحاش و به غایت خشن و غیرستیز، توهم ملیگرایی و وطن دوستی دارد اما به مانند تجزیهطلبان مو به مو در خدمت منافع دشمنان ایران قدم برمیدارند و اغلب به چنان جمودیت و تعصبی دچار است که توان فهم و تحلیل بدبهیترین مسائل پیرامون خود را ندارند.
– این طیف در پیمودن مسیر تقابل و مخالفت و براندازی […]، در چنان توهمات کودکانه و ابلهانهای غرق است که به طور کامل ارتباط خود با واقعیات موجود در کشور، منطقه و جهان را از دست داده است. عموم آنها ضداسلام، ضدتشیع، ضدمسلمانان و ضد اعراب هستند و در توهم خودسفیدپنداری غربی، گوی سبقت را حتی از نژادپرستان غربی هم ربوده و به مدافع و توجیهگر بیچون و چرای جنایات و نژادپرستی و غیرستیزی، یهودیان و غربیها بدل شدهاند.
– این طیف از آینده خیالی ایران و از نژاد خالص و ناب ایرانیای سخن میگویند که هیچ نسبتی با اعراب و اسلام ندارند، همه از نژاد خالص ایران باستاناند، همه درفش کاویانی بر دوشاند و همه شهروند درجه یک جامعه جهانیاند و در کنار یهودیان و آریاییهایِ آلمانی و سفیدهای غربی نشسته و مشغول تمسخر و افسوس خوردن بر حال عقبمانده های جهان سومی هستند.
– این طیف که عموم سلولهای خاکستری و غیرخاکستری مغزشان توسط رسانههای فارسیزبان از بین رفته و به تمامی قدرت تفکر و تأمل خود را از دست دادهاند، نادانسته به دشمن سرسخت ایران و ایرانی تبدیل شده و در حادثه و رویداد داخلی و بینالمللی در کنار بدنامترین دشمنان ایران قرار میگیرند.
– این طیف غرق در اوهام که به صورت هیستریک و عموم بدون دلیل و منطق خاصی از چین و شرق نفرت دارند، شیفته اسرائیل و جنایتهایش هستند، خواهان حمله نظامی و تحریم اقتصادی وطن خویشاند، حمال بی مزد پرچم نئونازیهای اوکراینیاند و به راحتی هم بازیچه دست دشمنان کینهتوز ایران میشوند، یکی از خطرناکترین واقعیتهای موجود در صفحه اجتماعی و سیاسی امروز و آینده ایراناند.
– این جماعت نه مفهوم استقلال ملی را میفهمد، نه چیزی از حاکمیت ملی سرش میشود، نه درک درستی از امنیت ملی دارد، نه ارزش میراث فرهنگی را میداند، نه ارتباطی با سنت و تاریخ این سرزمین دارد، نه برای حفظ محیط زیست این کشور پشیزی ارزش قائل است و نه بدیهیترین قواعد حاکم بر عرصه بینالملل را میشناسد. عموم این طیف که شعار «جانم فدای ایران» هم میدهد، به ایران به چشم پله و نردبانی برای منافع شخصی نگاه میکند و به وقت حادثه جان که جای خود دارد، از یک وعده غذای خود هم به خاطر ایران نمیگذرد.
– رشد افرادی با چنین نگرشهای ابلهانهای بیش از هر چیز نتیجه چهار دهه سرمایهگذاری اسرائیل و انگلیس و آمریکا و کشورهای همسایه در تلویزیونها و رادیوهای فارسی زبان است. (بیجهت نیست حاکمان غربی که از یک لیوان آبی که شهروندانشان میخورند هم مالیات میگیرند، سالیانه میلیونها دلار صرف پرورش تروریست-خبرنگار شبکههای فارسی زبان میکنند)
عامل دیگر در رشد چنین نگاهی در جامعه، شکست نهادهایی مانند آموزش و پرورش و صداوسیماست. نهادهایی که قرار بود فرهنگ و خِرد و هنر و تفکر و وطندوستی صحیح و عقلانی را به دانشآموزان و نوجوانان آموزش داده و در مقابل تبلیغات رسانههای اسرائیل و ناتو ایستادگی کنند، عملا شکست خورد و با باخت کامل قافیه به دشمن، باعث رشد چنین موجودات عجیب و غریب و دگم و بیگانه با تاریخ و فرهنگ و دشمن موجودیت سرزمین خویش شد.»
انتهای پیام