در راه و رفتارشان | محمدرضا تاجیک

محمدرضا تاجیک، نظریه‌پرداز و استاد دانشگاه، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

مردمان: جنابان عالی‌مقام، در این وضعیت که بیش از همیشه نیازمند دوستی و مهربانی و همبستگی هستیم، چرا باز در کار و رفتار گذشتۀ خویش هستید و در افزون‌کردن مدت حصر برخی زندانیان درنگی نمی‌کنید و برخی دیگر را از حصر رها نمی‌کنید و سنگینی و سختی زندگی را بر مردم افزون می‌کنید؟


برخی جنابان به خود جبنیدند و چشم بردرادند و طرف سبیل جنبانیدند و رو به‌سوی چشمان متعجب مردمان غرش کردند و غضبان چیزی گفتند: …

مردمان زرد شدند، نارنجی شدند، قرمز شدند و با زبان بدن شرمندگی و پوزش طلبیدند و دور شدند.


مردمان: عزیزان در این شرایط که آب و برق و گاز نداریم، دارو نیست، اینترنت نیست، هوا نیست، و از منجنیق ناترازی مدیریتی‌تان بر سر مردمان بلا می‌بارد، چرا به حکم عقل و عقلانیت نمی‌گردید، و از تجربه نمی‌آموزید و کماکان، مسئولیت‌ها و کارهای بزرگ را به آدم‌های کوچک می‌سپارید، عقلای قوم را مهجور و محروم می‌دارید، به مطالبات حداقلی مردمان پاسخ نمی‌گویید، و گره‌های درون و برون را با دست نمی‌گشایید؟


برخی جنابان: «استحصال مواد منال را که مصباحی است از فروغ معانی بر تقطیع مقاصد عقبی مکون نمی‌توان ساخت، زیرا که هر بسیط را صداعی لایح و هر بصیر را مطلع لامع واجب است.»


مردمان: «فرمایش شمایان همه مربوط و صحیح است، ولیکن ما را نشاید که سخنان حکیمانۀ شما را فهمیدن. برای پرهیز از تکرار و اطناب کلام، تنها می‌خواهیم بگوییم آن‌چه مانع وفاق مردم و حکومت است، ناترازی مدیریتی و….


برخی جنابان: «هادیان دیانت دفاع سوانح را از نوایب فواید شمرده‌اند و به فحوای المرحوم مراجع من الضلات همیشه تکذیب شهود بر معارف صوامع محامد طبایع بوده است، والا چرا باید ارواح صواعق بر تحدید دهور منجمد و منقسم باشند. والکلام افضل من الکنفذ الموانع. پس شما واجب است که رجم سفاهت را بر نجم سعادت و تذکار مناقب مرجح سازید.»


مردمان: «آقایان دانای کل، ما که نیامده‌ایم مسائل حکمت بشنویم. چرا با این حرف‌ها سر کارمان می‌گذارید؟»


برخی جنابان: «اعتقاد معارج در مطرح مدارج خلاف شرط ثواب است و به حکم من اغتس اموالکم فهو طالع الصالحون رکوب شهدا را در حوزه انضباط مکشوف ساخته‌اید که تجرد حقوق….»


مردمان: «چه می‌گوئید ای بزرگان اهل تمییز و تدبیر؟ حرف‌درمانی بس است، اندکی هم به تدبیر منزل بپردازید.

برخی جنابان: «روایج نصایح را مستمع باش که حکما گفته‌اند….»


مردمان: «این چه بازی است که برای ما مردم در آورده‌اید؟ ما نیامده‌ایم سخریۀ گفتار شما بشویم.»


برخی جنابان: «تکذیب تهمت را بر انکار اسناد منقطع ساز. والله جزیناک و عطیناک حد شرعی کثیرا و شدیدا.»


مردمان: مطمئن باشید با این ریش نمی‌توانید بروید تجریش…. این ره که می‌روید به….

برخی جنابان: «ای شورشیان ملعون، ای خبیثان لعین، به مقیاس و معیار امنیت تعرض می‌کنید؟ شمایان با انوار منبع جهالت تصریف تهمت می‌نمائید؟ بگیرید، ببندید، بزنید این بدآیینِ شنیع‌الاصل‌ها را. اغضبوا و ازجرو این بیگانه‌های جهنم الزاد را.»

مردمان: به یاد آرید که به وقت مخمصه و سختی و گرفتاری، ما را چگونه سخت عزیز می‌دارید و بر سر و دوش می‌نشانید و بسیار از تغییر راه و رفتارتان سخن می‌گویید؟

برخی جنابان: بی‌اعتنا با ما، همچنان سرگرم کارشان و در راه و رفتارشان.

(با بهره‌ای آزاد از مطلب تاجر و جهل‌مند ملکم‌خان)

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا