خبرنگار؛ صدای جامعه در عرصهی فراموشی حقیقت

حامد کاظمزاده خوئی -فعال رسانهای- در یادداشتی ارسال به انصافنیوز نوشت:
در جهانی پرهیاهو که حقیقت زیر غبار روایتهای سفارشی، هیاهوی مجازی و زرقوبرق رسانههای بیریشه گم میشود، خبرنگار همان صدای خالصیست که همچون فانوسی در تاریکی، مسیر آگاهی را روشن میکند. روز خبرنگار، تجلیل از آنان نیست که تنها خبری مخابره میکنند، بلکه ستایش آنانیست که با جانِ خویش، مرزبان وجدان جمعی و پاسدار حریم حقیقتاند.
۱۷ مرداد، روزی برای ایستادن به احترام آنانیست که نه در اتاقهای بسته که در متن زندگی، در دلِ خطر، در امتداد حقیقت و میان مردماند. خبرنگار، تنها «شغل» نیست؛ زیستنی است پرمخاطره، انتخابی است آگاهانه، راهیست پرسنگلاخ که در آن باید ایستاد، پرسید، ثبت کرد، و گاه تاوان داد.
این روز به یاد محمود صارمی، خبرنگاری که در خون خود غلتید تا روایتش زنده بماند، بر تقویم ما نشسته است. اما صارمیها بسیارند؛ بینام و بینشان، دور از دیدهها و تیترها، در شهرها و روستاهایی که برق دوربینها به آنجا نمیتابد، اما دلشان برای روشنایی میتپد.
در این روز باید بپرسیم: خبرنگار در این دیار چه جایگاهی دارد؟ آیا صدایش شنیده میشود؟ آیا در تنگنای اقتصاد و سیاست، مجال روایت حقیقت برایش باقی مانده است؟ آیا روزنامهنگار امروز، همچنان چشم جامعه است، یا چشمبند قدرتها؟
خبرنگاری، حرفهی آسانی نیست. باید بر روی مرز باریکی گام برداشت: مرز میان حقیقت و مصلحت، میان جسارت و امنیت، میان تعهد و معیشت. خبرنگار باید روایتگر باشد، بیطرف نماند وقتی حقیقت یکسو است. باید با مردم باشد، نه با ارباب قدرت. باید سخت بپرسد، حتی وقتی پاسخ تلخ است. و گاه باید سکوت کند، نه از ترس، که از درایت؛ تا حقیقت در زمان خود بدرخشد.
در جهان امروز، «خبر» دیگر تنها یک اطلاع نیست، بلکه ابزاری برای نبرد در جغرافیای ذهنهاست. رسانهها تبدیل به میدان جنگ روایتها شدهاند. در این میدان، خبرنگار نه سلاح دارد، نه سپر؛ تنها سلاح او، صداقت و وجدان است. و تنها پناهش، مردم.
اما خبرنگاران نیز، چون دیگران، به امنیت نیاز دارند. به معیشت، به احترام، به آزادی. چگونه میتوان انتظار روایت حقیقت داشت، وقتی خبرنگار، خود در بندِ محدودیتهاست؟ چگونه از رسانه میخواهیم که صدای مردم باشد، وقتی خودش فریاد بیصداییست؟
روز خبرنگار را نباید با چند پیام تبریک و عکسهای آرشیوی به پایان برد. این روز، فرصتی برای یادآوری مسئولیت همه ماست: مسئولیت حاکمیت برای حفظ آزادی رسانهها، مسئولیت نهادهای صنفی برای حمایت از خبرنگاران، مسئولیت رسانهها برای حفظ کرامت خبرنگاری، و مسئولیت جامعه برای حمایت از آنان که روایتگری را انتخاب کردهاند.
خبرنگاران، دیدهبانان بیدار این سرزمیناند. اگر نباشند، حقیقت به حاشیه میرود، دروغ مجال جولان مییابد، و سکوت بر جامعه سایه میاندازد. هر بار که خبرنگاری در پی یک گزارش تحقیقی تهدید میشود، هر بار که دوربین یک خبرنگار شکسته میشود، هر بار که قلمی از ترس میلرزد، بخشی از آزادی ما از دست میرود.
بسیاری از خبرنگاران ما با قراردادهای موقت، حقوق اندک، بدون بیمه یا حتی کارت حرفهای کار میکنند؛ با اینحال، همچنان در صحنهاند؛ مینویسند، میپرسند، و روایت میکنند. اینها قهرمانان خاموش ما هستند. نه تیتر یکاند، نه تصویر صفحه نخست، اما قلب تپنده رسانهاند.
اکنون، ما بیش از هر زمان، به خبرنگارانی نیاز داریم که مستقل، شجاع و مسئول باشند. خبرنگارانی که نانشان را از میزبانان قدرت نگیرند و قلمشان را در خدمت مردم نگه دارند. خبرنگارانی که نه صرفاً برای خبر، بلکه برای حقیقت زندگی میکنند.
اگر قرار است رسانه در ایران بماند، اگر قرار است اعتماد عمومی بازسازی شود، اگر قرار است نسل نو دوباره به خبر و تحلیل باور داشته باشد، راهی جز احیای حرمت خبرنگاری نیست.
انتهای پیام