مردم سرگردان در بازار شوک‌زده پمپ آب | گزارش میدانی از یک بازار صنعتی ناگهان عمومی‌شده

سرویس اقتصادی، انصاف نیوز: بازار پمپ آب آشکارا شوک‌زده است؛ شوک‌زده هجوم ناگهانی مردم برای خرید و فرار از بی‌آبی. آن‌چه می‌خوانید حاصل پرسه‌زنی دو سه ساعته‌ی خبرنگار انصاف نیوز است در یک بازار صنعتی کوچک که ناگهان عمومی و بزرگ شده، با همه مختصات اتفاقات ناگهانی!

نگاه شاه و حاکم و سلطان به آسمان ایران

خشک‌سالی یکی از آشناترین واژه‌های آب و هوایی سال‌های اخیر است و آن‌قدر تکرار شده که ترسناکی‌اش را از دست داده است اما خشک‌سالی همواره برای حاکمان فلات ایران، یکی از ترسناک‌ترین متغیرهای برون‌زایی بوده که روی تولید کشاورزی و در نتیجه رونق اقتصادی و امنیت غذایی و آرامش روانی جامعه تاثیر مستقیم داشته است.

در ادبیات کهن ایران‌زمین نیز خشک‌سالی یکی از روشن‌ترین مابه‌ازاهای فراگیری ظلم و بی‌داد است و اگر بند آمدن باران، «بدی آسمان» است، ریشه بر ظلم و بدی روی زمین دارد: «که از ماست بر ما بد آسمان»

یکی از نزدیک‌ترین نمونه‌ها از این نگرانی‌های حاکمیتی از وضعیت آب و هوا، یادداشت‌های روزانه برجای مانده از اسدالله علم است که هم‌دم و مونس و وزیر دربار محمدرضا پهلوی بود. علم، فرزند امیرشوکت‌الملک، از بزرگ‌ترین زمین‌داران خراسان بود و به قول خودش، روحیه ایلیاتی داشت.

علم در جای جای یادداشت‌های روزانه‌اش، به خصوص وقتی «در التزام رکاب» عازم سفر می‌شد، از وضعیت آب و هوا، میزان بارش و وضع محصول چند کلمه‌ای می‌نویسد.

او از الگوی بارشی سخن می‌گوید که معمرین آن دوره درباره‌اش حرف می‌زده‌اند و می‌گفته‌اند که ایران دوره‌های ۵۰ ساله ترسالی و خشک‌سالی دارد.

در زمان علم البته خبری از تغییرات اقلیمی نبود و می‌شد به تجربه کهن‌سالان از الگوهای بارش اعتماد کرد اما حالا تغییرات اقلیمی در حال تغییر همه الگوهای شناخته شده آب و هوایی است و به نظر می‌رسد خبری از دوره ۵۰ ساله ترسالی نیست.

چنان که مدیرعامل شرکت آبفای استان تهران گفته است: «حجم بارندگی‌های استان تهران از ابتدای سال آبی جاری تاکنون حدود ۴۸ درصد در مقایسه با دوره مشابه درازمدت کاهش یافته است» و «استان تهران برای پنجمین سال پیاپی خشک‌سالی را تجربه می‌کند که رویدادی بی‌سابقه در مطالعه‌های اقلیمی و هواشناسی و داشته‌های آماری است» و «وضعیت کنونی ذخایر سدها و حتی سفره‌های زیرزمینی تامین‌کننده آب تهران، به شدت متاثر از شرایط خشک‌سالی پنج سال اخیر و به‌ویژه سال آبی جاری بوده» و «امسال را می‌توان استثنایی‌ترین سال به لحاظ شدت خشک‌سالی و کم‌بارشی در تاریخ ۶۰ سال اخیر نام برد.»

مشکل: افت فشار، راه‌حل: پمپ

آقای محسن اردکانی پس از روشن‌کردن ابعاد بحران خشک‌سالی، از «اعمال مدیریت فشار در شبکه توزیع» خبر داده است که معنای ساده‌اش می‌شود کاهش شدید فشار آب لوله‌کشی در پایتخت.

مدیرعامل آبفای استان تهران برای غلبه بر مشکل افت فشار آب، راهکاری خاص در نظر گرفته و گفته است: «از تمامی مشترکان به‌ویژه ساختمان‌ها و مجتمع‌های دارای بیش از دو طبقه درخواست می‌شود نسبت به نصب مخزن و تعبیه پمپ پس از آن اقدام کنند.»

شاید مدیرعامل آبفای استان تهران فکر نمی‌کرد توصیه‌اش به نصب پمپ چنین بازتاب گسترده‌ای پیدا کند، اما توصیه‌ای که گستره‌اش تقریبا تمامی واحدهای مسکونی نوساز در کلان‌شهر تهران را در برمی‌گیرد، حتما بسامد عجیبی هم می‌یابد.

تبدیل یک بازار صنعتی به بازار عمومی

خیابان سعدی جنوبی در مرکز تهران، بورس فروش انواع الکتروپمپ و الکتروموتور و یکی از بهترین راسته‌هایی است که می‌توان انواع پمپ‌های آب و موتورهای برق و کمپرسورهای صنعتی را سراغ گرفت.

طبیعتا یک بازار صنعتی که نیازهای درون صنف را برطرف می‌کند، محل رجوع شهروندان نیست و در شرایط عادی، شهروندان عادی، کاری با بازار پمپ آب ندارند اما این روزها، خیابان سعدی جنوبی شاهد طیف جدیدی از مشتری‌هاست؛ سرپرستان خانواده، مدیران ساختمان و حتی خانواده‌ها به این منطقه می‌آیند تا برای خانه خود پمپ بخرند.

همه سرگردانند

فروشنده‌ای که تا ماه پیش، هفته‌ای یکی دو پمپ آب می‌فروخته، حالا باید روزانه به تعداد زیادی مراجعه‌کننده پاسخ بدهد. متقاضی، یک پمپ آب می‌خواهد اما تعداد طبقات ساختمان، متراژ واحدهای مسکونی، تعداد بهره‌برداران، حتی منطقه جغرافیایی خانه و وضعیت شیب‌بندی محل، عوامل موثر و مبنایی برای انتخاب توان پمپ است.

تجربه اخیر خبرنگار انصاف نیوز موید این است که کمتر فروشنده‌ای در بازار پمپ آب می‌تواند (یا حال و حوصله‌اش یاری می‌کند) به این پرسش پاسخ دهد که بر اساس شرایط اعلامی متقاضی، چه توانی باید انتخاب شود.

مساله توان پمپ که حل شود، پای برند و محل ساخت و گارانتی و خدمات به میان می‌آید.

یکی می‌گوید همه پمپ‌ها چینی است و در ایران فقط مونتاژ شده و لیبل خورده است. دیگری می‌گوید فلان برند ایرانی، صادراتی است و کیفیت جهانی دارد.

یک فروشنده می‌گوید: «برای نیاز خاص شما، پمپ ایتالیایی را توصیه می‌کنم؛ گران‌تر است اما عمری کار می‌کند.» آن‌سوی خیابان اما فروشنده‌ای می‌گوید: «پدر بیامرز! موتور ایتالیایی کجا بود؟»

قصه توان و برند پمپ که حل شد، نوبت منبع می‌رسد. همین بازی در مورد منبع هم تکرار می‌شود؛ منبع ایرانی با تیوپ ایتالیایی، منبع ایرانی با تیوپ ایرانی، منبع ایرانی با تیوپ چینی و…

نظارت؟ شاید وقتی دیگر

طرف تقاضا به شدت تحریک شده در حالی‌که طرف عرضه در بهترین حالت برمبنای صورت‌های سفارش و فروش سال پیش اقدام به تولید کرده است. این یعنی به زودی، قیمت‌ها در بازار پمپ آب سر به فلک می‌گذارد.

همین امروز هم تقریبا هیچ دو جنس مشابهی نیست که در دو فروشگاه متفاوت به قیمتی یکسان فروخته شود؛ جسارت به خرج دهی و علت را که جویا شوی، بهانه‌هایی مانند خدمات، گارانتی و حتی کیفیت، تفاوت قیمت را توجیه می‌کند. بنابراین از شنیدن جملاتی از این دست، نباید خیلی متعجب شد: «قیمت دست ما نیست» «شما انتخاب کن، کمش می‌کنم»، «قیمت مقطوع است»، «با گارانتی فلان قیمت، بی‌گارانتی فلان قیمت» و…

طرف تقاضا به شدت تحریک شده و این را می‌شود از تخلیه مداوم بار در مقابل فروشگاه‌های بزرگ و انبارهای منطقه دریافت. پیرمردی موجه توصیه‌ای پدرانه می‌کند: «زودتر تصمیمت را بگیر و خرید کند. قیمت پارتی بعدی حتما تغییر می‌کند.»

بی‌شمار برند در بازار پمپ آب موجود است. غیر از برندهای مشهور ایرانی، نام‌های گوناگونی روی جعبه پمپ‌ها درج شده که اغلب خارجی است اما روشن نیست که محتوی جعبه هم در خارج از کشور تولید شده باشد. هر چه نام خارجی‌تر اما قیمت‌ش هم بیشتر.

تحمیل هزینه به خانه‌داران تهرانی و مستاجران‌شان

خرید پمپ و منبع بدون مخزن بی‌فایده است و مشکل بی‌آبی ساختمان را حل نمی‌کند. برای خرید مخزن باید به راسته دیگری در خیابان مولوی تهران رفت.

مخزن هم بازی مخصوص به خود را دارد؛ بسته به تعداد طبقات و متراژ ساختمان و تعداد بهره‌برداران، حجم مخزن متفاوت می‌شود.

به همین ترتیب، قیمت لوازم و ملزومات هم تغییر می‌کند و هم‌پای حجم مخزن، افزایش می‌یابد.

برای حل مشکل بی‌آبی در یک ساختمان مسکونی ۴ طبقه با متراژ هر واحد ۱۰۰ متر مربع، پمپ آب با توان ۱/۵ اسب، در بازه قیمتی ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان قابل تهیه است. منبع و اتصالات و شلنگ و فشارسنج هم بین ۸ تا ۱۵ میلیون تومان قیمت دارد.

برای خرید مخزن ۵۰۰ لیتری پلی‌اتیلن هم باید بین ۶ تا ۱۰ میلیون تومان هزینه کرد. جمع این هزینه‌ها به علاوه حمل و نقل و دستمزد اجرا، به معنای تحمیل یک هزینه حداقل ۲۵، ۳۰ میلیون تومانی به خانه‌داران تهرانی است و دور از انتظار نیست هزینه‌ای که مدیریت آب شهری به خانه‌داران پایتخت تحمیل کرده است، در افزایش اجاره‌ها خود را نشان دهد.

ذخیره سازی آب در شرایط بحرانی

مسئولان توصیه کرده‌اند خانه‌های دو طبقه به بالای تهران، به پمپ و منبع و مخزن مجهز بشوند. در بازار این تجهیزات، توصیه رایج خرید و نصب مخازن هزار لیتری است.

حال پرسش این است که آیا نصب منبع و ذخیره‌سازی هزار لیتر آب در ساختمان‌های هدف، بحران آب را تشدید نمی‌کند؟ مسئولانی که با سماجت و چند باره توصیه کرده‌اند تهرانی‌ها پمپ و منبع و مخزن نصب کنند، آب خارج‌شده از شبکه برای ذخیره‌سازی در این مخازن را تخمین زده‌اند؟ محاسبه‌ای پشت این توصیه است یا بحران بزرگ فعلی را با بحرانی بزرگ‌تر برای آیندگان حل کرده‌اند؟

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا