یاران از رییسی عبور کرده اند؟

مهدی بیک اوغلی در روزنامه اعتماد نوشت:

«اشتباهات فاحش و سریالی دولت نقش زیادی در وضعیت به هم ریخته فعلی دارد.» این عباراتی است که عباس سلیمی‌نمین در خصوص عملکرد دولت سیزدهم ارایه می‌کند. اظهاراتی که قبل از سلیمی‌نمین توسط بسیاری از چهره‌های اصولگرای دیگر ازجمله محمدرضا باهنر، مصباحی‌مقدم، مسعود ده‌نمکی، سبحانی و… تکرار شده بود و در آنها دولت مسوول بسیاری از مشکلات سیاسی، امنیتی، اجتماعی و اقتصادی معرفی شده بود. این انتقادات جدا از تقابل‌ها و نقدهای جدی است که در صحن بهارستان در خصوص عملکرد دولت جریان دارد. جبهه طرفداران قالیباف که همواره خیال کسب صندلی‌های ارشد مدیریتی در ساختار اجرایی کشور را در سر می‌پرورانند با نشاندن دولت رییسی روی صندلی «متهم» تلاش می‌کنند، عملکرد دولت را زمینه‌ساز بروز نارضایتی‌های گسترده عمومی معرفی کنند.

 لیدر اصلی این طیف در داخل و خارج از مجلس، محمدباقر قالیباف است که بعد از تقابلی که بر سر حضور در انتخابات سال ۱۴۰۰ و ماجرای سیسمونی‌گیت با طرفداران رییسی داشت، منتظر فرصتی ماند تا در موعد مقرر با طرفداران رییسی تسویه حساب کند. رخدادهای اعتراضی اخیر و مشکلات اقتصادی فزاینده این فرصت را در اختیار قالیباف و نزدیکانش قرار داد تا دولت رییسی را مسبب مشکلات ظهور و بروز یافته در پاییز ۱۴۰۱ معرفی کند. در بحبوحه اعتراضات و در تاریخ ۲۸آذرماه بود که قالیباف از ضرورت حکمرانی نو سخن گفت و با اشاره به نقش مشکلات اجرایی و اقتصادی در نارضایتی مردم گفت: «اگر آنچه در مجلس به تصویب رسید، اجرایی می‌شد و کالاها به قیمت شهریور ۱۴۰۰ به شکل سبد معیشتی داده می‌شد، امروز نارضایتی‌هایی که وجود دارد را شاهد نبودیم.» تقابل قالیباف با رییسی در شمایل رویارویی نواصولگرایان و اعضای جبهه پایداری اما ریشه‌های قطور‌تری داشت، روز و روزگاری که برخی نزدیکان قالیباف از قصد او برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۴ سخن گفتند و مدتی بعد ماجرای سیسمونی گیت در فضای عمومی کشور مطرح شد. ماجرایی که اظهارات مهدی طایب نشان داد، برخی افراد نزدیک به رییسی در رسانه‌ای شدن آن نقش داشتند. این‌بار اما دامنه رویارویی دولت با اصولگرایان تنها به نواصولگرایان نزدیک به قالیباف و نمایندگان مجلس بازنمی‌گردد، این‌بار طیف‌های وسیعی از جبهه اصولگرایی، دولت سیزدهم را می‌نوازند و نظام تصمیم‌سازی‌های اجرایی را مسوول مشکلات اقتصادی، امنیتی و اجرایی معرفی می‌کنند. تنها در یک روز (روز گذشته) افرادی مانند عباس سلیمی‌نمین، مصباحی‌مقدم، کاظم دلخوش و… با صراحت از دولت رییسی انتقاد و اعلام کردند با این وضع نمی‌توان نسبت به سوءمدیریت‌های اجرایی بر آمده از تصمیمات دولت بی‌تفاوت ماند. باید دید سکانس نهایی این رویارویی منجر به طرح پرسش از رییس‌جمهوری‌ خواهد شد یا اینکه اصولگرایان تا پایان موعد رسمی دولت در سال ۱۴۰۴ منتظر می‌مانند و رییسی را بدل به رییس‌جمهوری تک‌دوره‌ای در تاریخ جمهوری اسلامی کنند؟ احتمال سوم هم بیرون آمدن موفق رییسی و دولتش از آتش نقدها و مخالفت‌های اصولگرایان و سایر منتقدان است. احتمالی که وقوع آن هرچند بعید نیست، اما بسیار غیرمحتمل است.

حسین کنعانی‌مقدم: 
با ادعای قطار پیشرفت مشکلات حل نمی‌شوند

یکی از چهره‌های اصولگرا که معتقد است عملکرد دولت سیزدهم و شخص رییس‌جمهوری در بخش‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، دیپلماسی عملکرد نامناسبی بوده، حسین کنعانی‌مقدم، دبیرکل حزب اصولگرای سبز است. او با اشاره به عملکرد دولت رییسی به «اعتماد» می‌گوید: «با توجه به تجربیات و تخصصی که در حوزه‌های اقتصادی و سیاسی و… از زمان حضور در مجمع تشخیص داشتم، از ابتدای تشکیل کابینه سیزدهم نسبت به راهبردها و تصمیم‌سازی‌های دولت نقدهای جدی مطرح کردم. از همان ایام، اعلام کردم پیشرفت و رشد به شاخص‌های آماری مستند نیاز دارد و با ان‌شاءالله و ماشاءالله و ادعای به راه افتادن قطار پیشرفت و… نمی‌توان کشور را به سمت رشد هدایت کرد. از همان آغاز هم گفتم که چون اعضای کابینه و تیم اقتصادی کار تیمی نکرده‌اند، عمدتا گل به خودی می‌زنند.»
کنعانی‌مقدم ادامه داد: «پیش‌بینی‌های ما هم امروز محقق شده است. در زمان طرح انتقاد در سال ۱۴۰۰ برخی طیف‌های اصولگرا ما را خواستند، اعتراض کرده و تذکر دادند که نباید از دولت انتقاد کنیم. اما چون ما نقد مشفقانه و صادقانه را وظیفه خودمان می‌دانیم، دست از نقد دولت نمی‌کشیم. واقع آن است که دولت فاقد شفافیت است و توانایی در تغییر مقررات را ندارد. در حال حاضر ما دچار اقتصاد دیابتی شده‌ایم. مثل بیماری هلندی که برخی اقتصادها را دچار می‌کند. پیشنهاد دادیم که دولت کوچک‌تر شود و بهره‌وری افزایش یابد. سرمایه‌گذاری خارجی برای بهبود زیرساخت‌ها باید جذب شود. نهایتا هم تولید باید با صرفه شود تا هم توسعه صادراتی شکل بگیرد و هم نیازهای داخلی پوشش داده شود. اما هیچ‌ کدام از این ضرورت‌ها در برنامه‌های دولت وجود ندارند.»
این فعال اصولگرا با اشاره به اینکه دولت با بودجه سال ۱۴۰۲ نشان داد که هم درآمدهای صوری دارد و هم هزینه‌های ناپیدا، گفت: «با این بودجه، رییس‌جمهوری تیم اقتصادی‌اش را زیر سوال برده و نهایتا خود را هم زیر سوال می‌برد. هر اندازه هم که نمایندگان با دولت قرابت فکری داشته باشند باز هم احتمال دارد که اقدام به طرح پرسش از رییس‌جمهوری یا خلع دولت کنند. ما به دولت پیشنهاد دادیم که در رابطه با بحث تحریم‌ها روابط اقتصادی جدیدی با دنیا تعریف شود. تاب‌آوری اقتصادی ایران باید بالا می‌رفت. اما هیچ‌ کدام از این بایدها انجام نشده است. ناگهان مردم شب می‌خوابند و صبح بیدار می‌شوند و متوجه می‌شوند ارزش پول ملی ۵۰ الی ۶۰درصد بالا رفته است.
تا وقت است رییسی باید تغییرات لازم در کابینه خود بدهد و سیاست‌های خود را مجددا بازبینی کند وگرنه ممکن است کل دولت زیر سوال برود و سقوط کند.»


محمد مهاجری: راهبردها نیازمند تغییر است
 محمد مهاجری، فعال اصولگرا درباره عملکرد دولت سیزدهم و نقدهایی که چهره‌های اصولگرا در خصوص عملکرد این دولت ارایه می‌کنند، می‌گوید: «برداشت من از عملکرد دولت سیزدهم جزیره‌ای عمل کردن این دولت در همه سطوح است. در واقع به نظر می‌رسد بخش‌های مختلف دولت با هم چِفت نیستند. نه فقط بخش‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و… بلکه حتی در افراد نزدیک به رییس‌جمهور هم این هماهنگی مشاهده نمی‌شود. این می‌شود که وضعیت بازارهای اقتصادی از جمله بازار خودرو، شاخص تورم، مسکن و… به این وضعیت فعلی دچار می‌شود. در حوزه دیپلماسی دستاوردی مشاهده نمی‌شود و حجم نارضایتی‌ها در بالاترین سطح قرار می‌گیرد.»
او ادامه می‌دهد: «نکته مهم‌تر اینکه دولت در برابر این عملکرد نامناسب به جای اینکه به مردم توضیح دهد، استدلال و حتی توجیه می‌کند، اقدام به دستاوردسازی کرده و اطلاعات نادرست به مردم می‌دهد. اطلاعاتی که ریشه در واقعیت نداشته و نشانه‌ای از آنها وجود ندارد. مثلا وقتی رییس‌جمهوری از قطار پیشرفت صحبت می‌کند یا از کاهش قابل توجه تورم و… مردم باید ردپای این بهبود را در وضعیت اقتصادی و معیشتی خود احساس کنند. نمی‌شود که تورم کاهشی باشد، بعد قیمت مجموعه کالاها و خدمات در کشور جهش بیابد. این مانند دانش‌آموزی است که ادعا می‌کند معدلش ۱۷ یا ۱۸ است، اما نمرات درس‌های مختلفش ۷ و ۸ و ۱۰ باشد.» مهاجری همچنین با اشاره به اینکه دولت باید بپذیرد برخی شعارهایی که در ابتدای تشکیل کابینه داده است، عملیاتی نیست و این واقعیت را به مردم صادقانه اعلام کند، می‌گوید: «مثلا وعده اشتغالزایی ۱.۵میلیونی، ساخت ۴میلیون مسکن طی ۴سال و… این وعده‌ها حتی با حضور یک دولت کارآمد و کاربلد هم دشوار است چه برسد به دولتی که هیچ اقدامی برای حل مشکل تحریم‌ها انجام نداده و افراد متخصص و کارآمد را در حوزه‌های گوناگون به کار نگماشته است.»
این فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به این پرسش خبرنگار اعتماد که اگر دولت دیگری روی کار بود، آیا وضعیت مدیریت کشور بهتر نمی‌شد؟ یادآور می‌شود: «مساله مهم دیدگاه‌هایی است که بر دولت حاکم است، اگر دولت دیگری هم روی کار بود، ولی همین دیدگاه‌ها را داشت، وضعیت همین قدر بحرانی می‌شد. مثلا اگر قالیباف هم روی کار می‌آمد، ولی در خصوص تحریم‌ها همین رویکرد را دنبال می‌کرد، به جای افراد متخصص افراد جناحی و غیرتخصصی را به کار می‌گماشت و وعده‌های ناشدنی مطرح می‌کرد و… بهبودی در وضعیت شاخص‌های کلان کشور ایجاد نمی‌شد. ما به تغییر دیدگاه‌ها و رویکردها نیاز داریم. طیف‌هایی باید سکان هدایت ساختارهای تصمیم‌ساز و کلیدی مثل دولت، مجلس و… را به دست بگیرند که به مدارا، افزایش مشارکت‌های عمومی، شایسته‌سالاری، روابط مناسب با جهان و…اعتقاد داشته باشند. در غیر این صورت تغییری در وضعیت کشور ایجاد نمی‌شود.»

مهرداد لاهوتی: 
ظریف جایگزین امیرعبداللهیان شود

 مهرداد لاهوتی، نماینده دوره‌های هشتم، نهم و دهم مجلس از منظر دیگری به مشکلات دولت ورود می‌کند و می‌گوید: «دولت نه در حوزه سیاسی، نه در حوزه اقتصادی، نه در بخش دیپلماسی و نه حتی در حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی عملکرد مناسبی ثبت نکرده است. من در نقد دولت از توییتی که اخیرا توسط آقای علی طیب‌نیا منتشر شده است، وام می‌گیرم. ایشان اشاره کردند که «حل مشکلات راهبردی و اقتصادی کشور راه‌حل‌های اقتصادی صرف ندارد و نیاز به راه‌حل‌های «اقتصادی و سیاسی است.» من هم این واقعیت را تصریح می‌کنم. حتی مشکلات اقتصادی کشورمان هم ریشه در تصمیمات سیاسی دولت دارد. حداقل ۷۰درصد مشکلات ریشه در تحریم‌ها دارند، بنابراین دولت از طریق احیای برجام می‌توانست بخش قابل توجهی از مشکلات را حل و فصل کند.»
 لاهوتی ادامه داد: «در ۴سال نخست دولت حسن روحانی، رییس‌جمهوری وقت انرژی خود را روی امضای برجام گذاشته بود. بسیاری از طیف‌های اصولگرا هم به روحانی انتقاد می‌کردند که اقتصاد را به برجام گره زده است. اما بلافاصله پس از امضای برجام، نرخ تورم در اقتصاد ایران برای ۲الی ۳سال تک رقمی شد. شاخص‌ها صعودی شدند و وضعیت اقتصادی به ثبات رسید. در ۲۵بند سیاست‌های ابلاغ شده توسط رهبری هم رشد اقتصادی ۸درصدی یکی از مهم‌ترین بندهای این سیاست‌هاست. این رشد اقتصادی که خود به خود ایجاد نمی‌شود، ۵.۵ درصد این رشد از طریق جذب سرمایه‌های خارجی و ۲.۵درصد هم از طریق افزایش بهره‌وری ‌باید محقق می‌شد. دولت سیزدهم اما هیچ توفیقی در این زمینه نداشته است.»
او گفت: «دولت در بودجه سال ۱۴۰۱ اعلام کرد رشد اقتصادی ۸.۵ درصدی را هدف گرفته که ۴.۵درصد آن (برخلاف برنامه) از طریق سرمایه‌گذاری و ۳.۵درصد از طریق بهره‌وری است. تمام اعدادی که دولت در بودجه ۱۴۰۱ ارایه کرده بود، بالا و غیرواقعی بودند. من در سه مجلس هشتم و نهم و دهم در کمیسیون برنامه و بودجه بودم و متوجهم که آیا بودجه واقعی است یا خیالی. آقای رییسی در ابتدای تشکیل کابینه اعلام کرد که دولتی فراجناحی خواهد داشت، اما در ادامه گفت که همه مسوولان قبلی از ابتدای انقلاب تا سال۱۴۰۰، بانی وضع موجود هستند و دولت جدید قرار است منجی مشکلات باشد. وعده‌های ابتدای ابراهیم رییسی با عملکرد حدودا ۲۰ماهه دولتش هیچ تناسبی نداشته است. تنها یک طیف محدود از افراد سیاسی و اعضای ستاد انتخابی ایشان در حوزه مدیریتی کشور ورود کردند.» این نماینده اصولگرا یادآور شد: «دولت برای حل مشکلات حوزه دیپلماسی باید از محمدجواد ظریف دعوت کند تا زمینه احیای برجام را فراهم سازد. ما برای اداره یک تیم فوتبال از خارج مربی می‌آوریم تا بهترین عملکرد ثبت شود، در حوزه سیاست خارجی فردی در حد و اندازه ظریف را داریم اما از او استفاده نمی‌کنیم. اگر تیم دیپلماسی دولت روحانی با تیم دیپلماسی دولت رییسی مقایسه شود، متوجه تفاوت‌ها می‌شویم. شما ظریف را با امیرعبداللهیان مقایسه کنید و عراقچی را با علی باقری! مشخص است که تیم دیپلماسی رییسی نمی‌تواند زمینه احیای برجام را فراهم سازد.»
لاهوتی گفت: «در حال حاضر ۶۵درصد منابع ارزی کشور در اختیار دولت است، طبیعی است که دولت با استفاده از ظرفیت‌های ارزی‌اش می‌تواند بازار را کنترل کند. منابع ناشی از فروش نفت، تهاترها، سهم شرکت ملی نفت، ۲۰درصد اضافه‌ای که دولت از صندوق می‌گیرد و… در اختیار دولت است. ۸۰درصد کل اقتصاد ایران هم دولتی است. اگر با این ظرفیت‌ها، دولت نتواند ثبات نسبی در بازار ارز ایجاد کند چیزی جز سوءمدیریت دولت سیزدهم نیست. بنابراین دولت نتوانسته عملکرد مناسبی از خود ارایه کند و لازم است تا دیر نشده هر چه سریع‌تر تغییراتی در دولت ایجاد شود.»

انتهای پیام

بانک صادرات

یک پیام

  1. میخواستم نکته ای درباره تیم وزارت خارجه دولت رییسی بگم ‘شخصی مثل ظریف رابرداشتند وامیر عبدالهیان که حتی حرف بلد نیست بزند گذاشتند ‘ عراقچی رابرداشتن’ باقری که ازمخالفان سرسخت برجامه گذاشتند بعد توقع داشتند که برجام بسرانجام برسه نتیجه این تیم انزوای بین المللی ایران ‘ازرده خارج شدن برجام وسیله امریکا واروپا ‘اونوقت مشکلات عدیده دامن مردم فلکزده را گرفته ومسولان هی میگن کاردشمنه ‘دلارگرانه کاردشمنه’تورم ۳۰۰درصدی کاردشمنه’ چرا این دشمن رانمیکشند یابکشیدش یاباهاش صلح کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا