هوش مصنوعی و مرگ نویسنده

کانال تلگرامی اویدنس نوشت: «دکتر Ken Masters از صاحب نظران برجسته آموزش پزشکی، به تازگی نظری مناقشهبرانگیز در خصوص AI را در قالب Short Communication در مجله Medical Teacher منتشر کرده است.
این مقاله درباره تأثیر هوش مصنوعی و بهخصوص مدلهای زبانی بزرگ مانند ChatGPT بر نقش نویسنده آکادمیک (Academic Author) نوشته شده است. نویسنده مقاله با الهام از نظریه معروف رولان بارت (Roland Barthes) به نام مرگ نویسنده (The Death of the Author)، میگوید که نویسنده دیگر آن نقش و اهمیت گذشته را ندارد و هوش مصنوعی میتواند جای نویسنده را بگیرد.
در گذشته، تصور میشد نویسنده کسی است که با خلاقیت خود، یک متن تازه و اصیل تولید میکند. اما بارتس میگوید که نویسنده فقط متونی را که قبلاً وجود داشتهاند، به نوعی کنار هم میچیند و از چیزهای موجود، یک چیز جدید میسازد. این دقیقاً همان کاری است که مدلهای زبانی بزرگ انجام میدهند: آنها با خواندن و یاد گرفتن حجم زیادی از متن، متن جدیدی را بر اساس ترکیب دادههای قبلی تولید میکنند.
نویسنده مقاله میگوید در دنیای آکادمیک، اصل کار با پژوهش (Research) است، نه با نوشتن مقاله (Writing). درواقع، پژوهشگر باید ایده و تحقیق را انجام دهد و نوشتن مقاله، بیشتر یک کار مکانیکی و تکراری است که هوش مصنوعی خیلی بهتر و سریعتر میتواند آن را انجام دهد.
در حال حاضر اکثر دانشگاهها و مجلات، قبول ندارند که هوش مصنوعی به عنوان نویسنده مقاله شناخته شود، چون معتقدند AI نمیتواند مسئولیتپذیر (Accountable) یا پاسخگو (Responsible) باشد. اما نویسنده معتقد است که این نگرانی بیدلیل است، چون در نهایت مسئولیت اصلی با پژوهشگر است، نه با کسی که مقاله را نوشته است؛ چه انسان باشد و چه هوش مصنوعی.
به گفته نویسنده، باید نقش نویسنده (Authorship) و پژوهشگر (Researcher) را از هم جدا کرد. پژوهشگر باید پژوهش را انجام دهد و نکات اصلی، دادهها و منابع را جمع کند. سپس نوشتن و نگارش را میتوان به هوش مصنوعی سپرد. این کار به ویژه به نفع پژوهشگرانی است که زبان انگلیسی، زبان مادریشان نیست و برای نوشتن مقاله به مشکل برمیخورند. در این صورت، همه میتوانند فرصت برابر برای انتشار یافتههای خود داشته باشند.
در آیندهای که نویسنده تصویر میکند، پژوهشگر به نوعی کارگردان یا مدیر پروژه است: پژوهش انجام میدهد، نتایج را جمعبندی میکند و سپس هوش مصنوعی را راهنمایی میکند تا متن مقاله را بنویسد. بنابراین دیگر نیازی نیست وقت و انرژی زیادی صرف نوشتن متن و ویرایش شود، بلکه تمرکز روی تحقیق و تولید دانش خواهد بود.
در پایان، نویسنده میگوید که قبول دارد این ایده ممکن است برای خیلیها عجیب یا حتی ناراحتکننده باشد، مخصوصاً برای کسانی که نوشتن را دوست دارند. اما معتقد است این روند یک تحول بزرگ (مانند انقلاب کوپرنیکی) در دنیای علم و دانشگاه خواهد بود و در نهایت باعث میشود پژوهشگر دوباره در مرکز توجه قرار بگیرد و نوشتن مقاله فقط یک ابزار ساده برای انتقال دانش باشد، نه اصل ماجرا.
شما چه فکر میکنید؟»
انتهای پیام