یک سال بعد: آزمون میانهروی در میانهی بحران

علیاصغر شفیعیان
پزشکیان با «نه به تندروی» آمد و وعدهی معجزه نداد. گفت وفاق، شنید تخریب. جامعهی دوقطبی اما همچنان نزاع را بهجای رقابت بازتولید میکند حتی وقتی که «ایران» زیر حمله و تهدید است.
انتخابات ۱۴۰۳ پایان یک فاز و آغاز فازی دیگر بود. پیروزی پزشکیان، پیروزی تدریجگرایی بود بر هیجان تغییر، از کمپینهای جورجتاونی خیالی تا مجلس مؤسسان پرهزینه. این پیروزی چنان امیدی ساخت که جنگ اسرائیل هم به آن چشم داشت.
اما دولت میانهرو هم بیمسئله نیست. یک قلم: بسیاری از وزرا نه سیاسیاند، نه از رویکرد رئیسجمهور دفاع میکنند. گاهی حتی انگار خود رئیسجمهور باید هزینهی آنها را بدهد. انتظار است آنها هم به میدان بیایند، پاسخگو باشند.
با این حال، کارنامهی یکساله قابلاتکاست: تلاش برای تنشزدایی، مذاکره، بازگرداندن دانشجویان، اساتید و معلمان اخراجی، اجماع سازی دربارهی قانون عفاف، رفع برخی فیلترها، رفع حصر کروبی، اصلاح بخشنامهی گزینشها، انتصاب بیشتر زنان، اهل سنت و اقوام، و تقویت روابط منطقهای.
اما گرههایی مانده است. ازجمله دولت چابک نشده؛ ساختار بزرگ دولت هنوز خوشخوراک برخی دوستان دولتی و خصولتی است، با همان دلایلی که زمانی طیبنیا گفته بود: رانت، حقوق بالا، سفر خارجی. همه هم هستند، چپ و راست و برانداز ندارد؛ همه مشغولاند!
برخی شوراهای عالی هم مانع تحقق وعدههای رئیسجمهورند، مخصوصاً در حوزههایی چون فرهنگ، امنیت و فضای مجازی. دبیرخانهها نیازمند بازنگری جدی و فوریاند.
برخی انتصابات، همچنان ادامهی مسیر قبلاند، نه کارشناسی. بعضی وزرا کارنامهی قابلدفاعی ندارند و باید جایگزین شوند. نقدها به برخی جدیست: نیرو، اطلاعات، راه، آموزشوپرورش.
دل خیلی از حامیان دولت پر است. اما سکوت کردهاند؛ با حیا، با احتیاط، بهویژه حالا در روزهای پس از جنگ ۱۲ روزه. اما زمان گفتوگو و شنیدن بیتعارف است.
واقعیت؟ اگر تندروهای چپ و راست توان حل بحران داشتند، این وضع ادامه نمییافت و تا حالا درست شده بود. رأی تیر ۱۴۰۳ «نه» به آنها بود. بگذاریم دولت میانهرو، راهی برای زندگی همه ایرانیان باز کند.
انتهای پیام